|

حضور غیرمنتظره شهریار در بین مردم

همان علی دایی که به آمریکا مهاجرت کرد!

رقابت‌های لیگ برتر فوتبال ایران قرار است از فردا شروع شود تا تب فوتبال در فضای ورزشی ایران دوباره داغ شود. این بازی‌ها در حالی از سر گرفته می‌شود که برای چهارمین فصل، علی دایی، اسطوره فوتبال ایران و صدالبته بین‌المللی‌ترین چهره ورزش، غیبت دارد.

همان علی دایی که به آمریکا مهاجرت کرد!

رقابت‌های لیگ برتر فوتبال ایران قرار است از فردا شروع شود تا تب فوتبال در فضای ورزشی ایران دوباره داغ شود. این بازی‌ها در حالی از سر گرفته می‌شود که برای چهارمین فصل، علی دایی، اسطوره فوتبال ایران و صدالبته بین‌المللی‌ترین چهره ورزش، غیبت دارد. دایی از سال 1398 که از سایپا کنار گذاشته شد، تا به الان بیرون از گود مانده و همچنان شایعه‌های ریزودرشتی درباره‌ او مطرح است. دایی غیررسمی ممنوع‌الکار است و چندین سال است که شایعه‌ها، خبر از این می‌دهند که نمی‌تواند در لیگ برتر ایران فعالیت کند. در سطحی بالاتر، ظاهرا او نباید سرمربی تیم ملی هم شود؛ چراکه درست در بحبوحه انتخاب سرمربی ایرانی، اسم بسیاری از گزینه‌ها مطرح شد ولی نامی از این اسطوره در بین آنها دیده نشد. داستان اولیه ممنوع‌الکاری علی دایی مربوط به همان اوایل سال‌های 98 است که در کنفرانس خبری تندوتیزی، هویت مدیرعامل وقت سایپا را افشا کرد. افشاگری‌ای که برایش هزینه زیادی داشت و باعث بیرون‌‌ماندنش از فضای فوتبال ایران شد. اگرچه بسیاری مثل خود علی دایی، نسبت به اینکه نباید دیگر در ایران مربیگری کند شک و شبهه داشتند، التهابات اجتماعی نیمه دوم سال گذشته این شبهات را از بین برد. دایی از چهره‌های آن روزها بود که با نوشتن پست و گذاشتن استوری‌های خبرساز در اینستاگرام، حسابی زیر ذره‌بین رفت. همان اتفاقات برایش پیامدهای زیادی داشت؛ از ضبط پاسپورت و ممنوع‌الخروجی گرفته تا بازگرداندن هواپیمای حامل همسر و فرزندش یا تعطیل‌کردن رستوران و گالری جواهرات همسرش. همین اتفاقات باعث شد در روزهایی که تیم ملی ایران به دنبال یک سرمربی داخلی بود، اسم افرادی مثل ساکت الهامی و حمید مطهری به‌عنوان گزینه مطرح شود ولی علی دایی نباشد. در آن روزها، یکی از اعضای فدراسیون فوتبال که نمی‌خواست نامش فاش شود، به «شرق» از این گفت که «علی دایی و یحیی گل‌محمدی به دلیل مسائل رخ‌داده، اصلا نمی‌توانستند در فهرست گزینه‌های احتمالی باشند». واضح است که شرایط کاری برای علی دایی از چیزی که پیش از این در سال 98 تا قبل از مهر سال گذشته رخ داده بود، سخت‌تر هم شده است. هرچند خود دایی می‌گوید این دوری از فوتبال برایش ضرر که نداشته هیچ، بسیار سودمند هم بوده است. با‌این‌حال، شخصیت اجتماعی علی دایی در ماه‌های گذشته بخشی از چهره‌های دولتی را آزرده‌خاطر کرده و آنها مشخصا از رفتاری که اسطوره فوتبال ایران داشته، دل‌چرکین شده‌اند. این نگاه به رسانه‌های وابسته و نزدیک به آنها هم کشیده شده و در برهه‌ای، ناامیدانه سعی کردند وجهه علی دایی را بین مردم خراب کنند. شایعه «مهاجرت» علی دایی و دمیدن به این شایعه در رسانه‌های خاص نیز دیگر بازی‌ای بود که هوشمندانه از سوی همین جریان به راه افتاد. دایی در حالی سختی‌ زیادی در ماه‌های اخیر به جان خریده که همچنان چهره محبوبی برای مردم است. از‌این‌رو، دمیدن در شایعه مهاجرت‌کردن او از ایران و بازتاب گسترده آن به معنای دست‌کشیدن این چهره از شعارهای «مردمی‌بودن»، می‌توانست هدف تبلیغاتی مناسبی برای همین جریان باشد. با استناد به همین گزاره است که سفر ماه گذشته علی دایی به خارج از ایران، به ناگاه با جریان خبرسازی همراه شد و تعدادی از همین رسانه‌ها با پررنگ‌کردن این سفر از این نوشتند که علی دایی هم مثل دیگر بازیکن مطرح فوتبال ایران، بالاخره از کشور مهاجرت کرد. این جریان در ادامه با انتشار تصویری از دایی در کنار یکی از خواننده‌های لس‌آنجلسی از آن به‌عنوان یک سند مهم یاد کرده و نوشتند که دایی به همراه همسر و دختر دیگرش ایران را برای همیشه ترک کرده است. حضور دیگر دختر علی دایی خارج از ایران، گمانه‌زنی‌ها درباره مقصد مهاجرت علی دایی را به هم ریخت؛ تعدادی از مهاجرتش به لندن و تعدادی دیگر از مهاجرت او به آمریکا نوشتند. با گذشت چند روز پرالتهاب از آن جریان خبری، دیگر قریب به چند هفته‌ خبری از علی دایی نبود تا اینکه یکی، دو روز گذشته، علی دایی به‌طور غیرمنتظره‌ای در ایران و در جریان برگزاری نمایشگاه صنعت ساختمان، در میان مردم آفتابی شد. تصاویری از دایی منتشر شده که مردم او را احاطه کرده و هم‌زمان با درخواست فیلم و عکس از او، این چهره محبوب را مورد لطف و عنایت خود قرار داد‌ه‌اند. در میان تمامی واکنش‌هایی که نسبت به تصاویر علی دایی در بین مردم صورت گرفته، یک پرسش بسیار کاربردی مطرح شده است: «این همان علی دایی است که به آمریکا مهاجرت کرده بود؟». دایی بدون اشاره به شایعاتی که بارها درباره‌ او تکرار شده و ظاهرا پایانی بر آنها نیست، دوباره در بین مردم قرار گرفت تا برای چندمین بار نشان دهد طرح هر موضوعی درباره‌ او اساسا درست نیست. او پیش از این بارها رویکردش نسبت به مهاجرت از ایران را روشن کرده است؛ جایی می‌گوید: «با تمام این احوال، ایران وطن من است. شاید بعضی‌ها تحت شرایطی تصمیم دیگری بگیرند، اما وطن برای من حکم ناموس و پدر و مادر را دارد. من نمی‌توانم پشتم را به ناموسم و به پدر و مادرم کنم. من عاشق این مملکت هستم. می‌خواهم تا آخرین روز عمرم در کشور خودم زندگی کنم. هر کاری که می‌توانم به‌عنوان یک انسان برای هم‌نوع خودم انجام بدهم، در کشور خودم و برای مردم خودم در وهله اول انجام بدهم». او در یک مصاحبه دیگر نیز در واکنش به اینکه خیلی‌ها ایران را رها کردند و برخی معتقدند علی دایی با این شرایط می‌تواند در خارج از کشور در شرایط بهتری زندگی کند، می‌گوید: «‌من به اینجا (ایران) وابسته هستم. به خانواده‌ام و دوستانم وابسته هستم. شلوغی اینجا را دوست دارم. من می‌توانم در بهترین شرایط به مسافرت بروم، اما یک هفته بعد دلتنگ اینجا می‌شوم. شرایط خارج مثل اینجا که نیست؛ مزایا و آرامش بیشتری دارد اما من عاشق اینجا هستم. همه چیزم بستگی به اینجا دارد».