طرح ملی شهرهای مولد با چه ضرورتی؟!
«محمدعلی نیکبخت» وزیر جهاد کشاورزی در نشست طرح ملی شهر مولد کشاورزی با هدف ایجاد مرکز فرماندهی بر اجرای طرح ملی «شهر مولد کشاورزی» با بسیج امکانات داخل وزارتخانه و قرارداد همکاری با بخشهای دیگر تأکید و اعلام کرد: جلسات هماهنگی این طرح ملی به ریاست معاوناول رئیسجمهور برگزار و وظایف دستگاههای مجری طرح از جمله وزارت صمت، راه و شهرسازی و جهاد کشاورزی برای ایجاد پنج شهر ابلاغ شده است.
«محمدعلی نیکبخت» وزیر جهاد کشاورزی در نشست طرح ملی شهر مولد کشاورزی با هدف ایجاد مرکز فرماندهی بر اجرای طرح ملی «شهر مولد کشاورزی» با بسیج امکانات داخل وزارتخانه و قرارداد همکاری با بخشهای دیگر تأکید و اعلام کرد: جلسات هماهنگی این طرح ملی به ریاست معاوناول رئیسجمهور برگزار و وظایف دستگاههای مجری طرح از جمله وزارت صمت، راه و شهرسازی و جهاد کشاورزی برای ایجاد پنج شهر ابلاغ شده است. او همچنین افزود: شهرهای مولد کشاورزی در جهت توسعه اقتصادی سواحل بر مبنای دریاپایه طراحی شده و از صید و صیادی تا آبزیپروری و فعالیتهای پایه شیلاتی را در بر میگیرد. آقای نیکبخت با اعلام تفاهمنامه با قرارگاه امام حسن مجتبی(ع) و قرارگاه خاتمالانبیا(ص) و از فوریت تبدیل آن به قرارداد نیز خبر داد. پیشینه تشکیل و توسعه شهرها در اقصینقاط دنیا نشان میدهد که عمده آنها از دیرباز در مستعدترین کانونها و اقلیمهای کشاورزی صورت گرفته است؛ نقاطی که با برخورداری از منابع آب و در پی آن خاک مستعد موجب افزایش جمعیت انسانی مولد آن کانونها بوده است؛ کانونهایی که بهتدریج با گسترش صنعت و بخش خدمات از ماهیت کشاورزی آن کاسته و چهبسا در تقابل با آن قرار گرفته است. این روند گسترش در کشورهایی که اقتصاد و درآمد ملی آنان مبتنی بر فروش ذخایر طبیعی مانند نفت بوده است، با شتاب بیشتر صورت گرفته و چهبسا ظرفیتهای کشاورزی کانونهای مستعد کشاورزی آنها را بیشازپیش در خود بلعیده است. چنین عارضهای که به «بیماری اقتصادی هلندی» موسوم است با دخالت دولتها برای پاسخگویی به نیازهای فوری غذایی و برداشت از درآمد صادرات تکمحصولی تشدید میشود. کشور ما نیز در خلال حداقل هشت دهه اخیر متأثر از درآمد نفت و با چنین عارضهای آسیبهای برگشتناپذیری بر عرصه تولید و بستر حیات خود تحمل کرده و میکند. اینکه دشت وسیع و حاصلخیز تهران تا دشت قزوین اکنون میزبان بیش از یکسوم جمعیت کشور یا حاشیه زرخیز دریای مازندران به یک شهر به طول هزار کیلومتر تبدیل شده است را باید از دستاوردهای چنین اقتصاد بیماری تلقی کرد. شهری که هزاران دفتر املاک آن کماکان در فضای مجازی و واقعی درحال تبلیغ فروش آخرین بازمانده از اراضی بوده و همزمان نگاه نامحرمانه خود را از بقایای جنگلهای هیرکانی آن برنمیدارد.
در چنین شرایطی آیا جای شگفتی نیست که وزیر جهاد کشاورزی و در آغاز به کارش احداث شهرهای جدیدی را نوید بدهد؟ شهرهایی که هنوز تولیدات محوری آنها تنها بر صفحات کاغذ رخ نمایانده است؟ گویی خیاطی بخواهد بهجای دوختن لباس بر تن مشتریانی که در صف ایستادهاند، لباس برای کسی بدوزد که هنوز به دنیا نیامده است. آنها که چنین طرحهای بدیعی را با دورنمایی رؤیایی برای وزیر تازه به کرسی نشسته پیشنهاد میکنند، ایکاش نگاهی به فرایند تشکیل و توسعه شهرها بیندازند؛ فرایندی که از تولید کشاورزی به تشکیل و توسعه شهرها و نه برعکس میانجامد. در کدام برنامه توسعه کشاورزی سابقه داشته که در گام نخست به ساختوساز شهر و به بهانه تولید کشاورزی بپردازند؟ اما نکته مهمتری نیز در این مجال اندک باید به مدیریت جدید کشاورزی کشور خاطرنشان کرد. در سال 1353 مطالعات آمایش سرزمین از جانب دولت وقت به گروهی از کارشناسان فرانسوی واگذار شد. مطالعاتی که بازخوانی آنها نشان میدهد که اگر مدیریتهای بخش کشاورزی صنعت اقتصاد و خدمات کشورمان آنها را الگوی توسعه قرار میدادند چهبسا اکنون در مسیر و جایگاهی متفاوت و برخوردار از نظام تولید و رشدی پایدار قرار داشتیم. در این مطالعات ضمن شناسایی واقعگرایانه ظرفیت تولید کشاورزی در جایجای کشور، نهایتا توصیه شده بود که صنایع سنگین و آببر عمدتا در حاشیه سواحل جنوب کشور مستقر شود تا با برخورداری از آب دریا کمترین رقابت را با منابع آب کشاورزی داشته باشد؛ پیشنهادی که متأسفانه در نیمقرن پس از این مطالعات نهتنها نادیده گرفته شد بلکه در جهتی معکوس به آن عمل شد.