|

افسردگی بخش مراقبت‌های ویژه بیش از بقیه

مقاله پیش‌رو که در فصلنامه بهداشت کار و ارتقای سلامت در سال 1400 منتشر شده، درصد بالایی از افسردگی بین کادر سلامت را به بخش مراقبت‌های ویژه اختصاص داده است. این در حالی است که فشار کاری این قشر همچنان پابرجاست و سیاست‌های حمایتی آنها هنوز تغییر خاصی نکرده.

افسردگی بخش مراقبت‌های ویژه بیش از بقیه

مقاله پیش‌رو که در فصلنامه بهداشت کار و ارتقای سلامت در سال 1400 منتشر شده، درصد بالایی از افسردگی بین کادر سلامت را به بخش مراقبت‌های ویژه اختصاص داده است. این در حالی است که فشار کاری این قشر همچنان پابرجاست و سیاست‌های حمایتی آنها هنوز تغییر خاصی نکرده. افسردگی بنابر تعریف سازمان جهانی بهداشت یکی از مهم‌ترین اختلالات خلقی همراه با کاهش خلق، ازدست‌دادن علاقه، احساس گناه و بی‌ارزشی، اختلال در خواب و اشتها، کاهش انرژی و ضعف تمرکز است. برخی افراد به دلیل موقعیت خاص نسبت به این اختلال شایع روان‌پزشکی، آسیب‌پذیرترند. یکی از حرفه‌های در معرض خطر افسردگی، پرستاران با دو‌برابر ابتلا نسبت به سایر حرفه‌ها هستند.

‌پرستاری یک شغل پراسترس

در بخشی از این مقاله به کار پراسترس پرستارها اشاره شده که پرستاری در بین مشاغل مرتبط با سلامت، پراسترس‌ترین کار است. حوزه گسترده فعالیت پرستاران و ماهیت پرستاری به‌عنوان علم بین‌رشته‌ای می‌تواند موجب فشار کاری و اختلالات خلق‌و‌خو به‌ویژه افسردگی در آنها شود. از سویی استرس و استرسورهایی مانند زیاد‌بودن بار کاری، تعارض نقش، کمبود وقت، کمبود خودمراقبتی، ارتباطات بین‌فردی ضعیف مرتبط با شغل، احساس ناتوانی برای ارائه مراقبت باکیفیت، مبارزه با تقاضاهای رقابت، مرگ بیماران، تعارض با پزشکان، همکاران و سوپروایزرها و آمادگی روانی ناکافی می‌تواند موقعیت‌های پراسترس، منفی و مخرب برای پرستاران باشد. به‌علاوه پرستاری از بیماران دچار بیماری علاج‌ناپذیر، ایدز و کودکان آسیب‌پذیر و کار در سرویس‌های اورژانسی ممکن است زمینه افسردگی را فراهم کند. همچنین استرس طولانی‌مدت مرتبط با کار با اختلالات روانی مرتبط بوده و بر وضعیت جسمی - روانی آنها اثر می‌گذارد. مطالعه مرور سیستماتیک 14 مطالعه منتشر‌شده در20 سال از 2017-1997، شیوع افسردگی در پرستاران ایران را 26.88 درصد نشان داد. در مطالعه اخیر در پرستاران بخش‌های ویژه رفسنجان، بیشتر آنها افسردگی خفیف و در 13.8 درصد موارد افسردگی شدید داشتند. این درحالی است که شیوع افسردگی در پرسنل بخش مراقبت‌های ویژه بیش از سایر بخش‌هاست.

افسردگی به نوبه خود موجب مشکلات جسمانی و روانی از قبیل خستگی، تحریک‌پذیری، فقدان تمرکز، ناامیدی، احساس افسردگی، مسخ شخصیت و خستگی روحی می‌شود. به‌علاوه می‌تواند با افزایش احتمال خطاهای حرفه‌ای، تأثیر سوء بر کیفیت مراقبت و کاهش ایمنی بیمار و حتی گاهی زمینه‌ساز ترک کار و اخراج افراد شود. حال آنکه پرستاران برای داشتن حداکثر کارایی باید تندرست باشند. بنابراین با توجه به نقش پرستاران در سیستم بهداشتی درمانی و لزوم انگیزه کاری بالای آنها و نیز ایجاد امنیت بهداشتی برای این قشر عظیم و مددجویانشان، شناسایی عوامل مؤثر بر سلامت روان این گروه از اولویت‌های تحقیقاتی به‌شمار می‌آید.

در این راستا مفاهیم «خود شفقت‌ورزی» و «تاب‌آوری» از جمله سازه‌های مطرح‌شده در روان‌شناسی برای افزایش سلامت روانی و بهبود روش‌های پردازش هیجانی و فکری هستند. خود شفقت‌ورزی یکی از اشکال ارزشمند پذیرش خود است. مفهوم خود شفقت‌ورزی به‌معنای تجربه پذیرش و تحت تأثیر رنج دیگران قرار‌گرفتن است. به‌گونه‌ای که فرد مشکلات و رنج‌های خود را قابل‌تحمل‌تر می‌داند. خود شفقت‌ورزی دربردارنده سه جزء اساسی مکمل هم است؛ مهربانی و درک صحیح نسبت به خود بدون داشتن دیدگاه قضاوتی و خود انتقادگر، باور به اشتراک این تجربه‌ها در زندگی سایرین، نگاه متعادل به تجارب و احساسات خود بدون بزرگ‌نمایی آنها در مشاغل حرفه‌ای نیز افراد شاغل نیازمند و توانایی تحمل پریشانی مددجویان و التیام رنج مددجویان به دلیل اثرات روحی و روانی بیماری‌های جسمانی هستند. به بیانی اشتغال در حرفه‌های سلامتی از جمله پرستاری مستلزم داشتن نگرشی مشفقانه نسبت به رنج و پریشانی مددجویان و مراقبت از آنها‌ست. درواقع مراقبت عملی است که مستلزم رفتار شفقت‌آمیز و مهربانانه بوده و در این میان شفقت نسبت به دیگران مستلزم داشتن شفقت نسبت به خود است. با توجه به چالش‌های موجود در محیط مراقبتی مانند استرس و افسردگی، بالطبع شفقت پرستاران نسبت به خود به‌عنوان فرد مراقبت‌کننده تأثیرات متفاوتی ایجاد می‌کند. از سویی یکی دیگر از عوامل کمک‌کننده به افراد در مواجهه و سازگاری با شرایط سخت و استرس‌زای زندگی، تاب‌آوری است.

تاب‌آوری نقطه مقابل آسیب‌پذیری و عبارت از توانایی سازگاری موفقیت‌آمیز با شرایط تهدیدکننده است. به بیانی، ظرفیت روبه‌رو‌شدن، غلبه‌کردن و حتی قوی‌ترشدن از طریق تجربه مشکلات یا آسیب‌ها است. بنابراین تاب‌آوری نقش میانجی بسیار مهمی در جلوگیری یا بروز بسیاری از اختلالات روانپزشکی دارد. به‌طوری‌که ظرفیت تاب‌آوری را عامل پیش‌بینی‌کننده‌ای برای جلوگیری و کاهش تنیدگی و استرس حرفه‌ای در نظر گرفته‌اند. این درحالی است که با توجه به ماهیت تنش‌زای شغل پرستاری، توجه به ظرفیت‌های فردی و روانی فرد برای یاری‌کردن او در مواجهه و مقاومت در شرایط دشوار و آسیب‌ندیدن و ارتقای شخصیت در زمان تجربه شرایط مشکل‌آفرین حائز اهمیت است. با‌این‌حال باوجود مطالعات بسیار درباره اثرات مثبت و مفید دو ویژگی تاب‌آوری و شفقت‌ورزی در بررسی پایگاه داده‌های علمی، اطلاعات دقیقی در زمینه ارتباط دو متغییر فوق با افسردگی پرستاران به‌دست نیامد. بنابراین با توجه به خلأ اطلاعاتی موجود و اهمیت موضوع، پژوهش حاضر برای پاسخ‌گویی به سؤال پژوهشی زیر انجام شد: آیا خود شفقت‌ورزی و تاب‌آوری می‌تواند میزان افسردگی را در پرستاران پیش‌بینی کند؟ هدف مطالعه «تعیین ارتباط خودشفقت‌ورزی و تاب‌آوری با افسردگی در پرستاران» است.

‌ تاب‌آوری پایین پرستاران جوان

در بخش دیگر این پژوهش که در قالب مقاله نوشته شده، تاب‌آوری پرستاران جوان را مورد بررسی قرار داده و ذکر شده: پژوهش حاضر با هدف تعیین ارتباط خودشفقت‌ورزی و تاب‌آوری با افسردگی در پرستاران انجام شد. طبق نتایج حاصله، بسیاری از این واحدهای مورد پژوهش درسنین میانسالی بودند. میانگین نمره افسردگی پرستاران مورد بررسی در محدوده خفیف و میانگین نمره دو متغیر خودشفقت‌ورزی و تاب‌آوری در مقایسه با افسردگی بیشتر بود. در مطالعه پیمایشی سطح تاب‌آوری، اضطراب و افسردگی در پرستاران شاغل در بخش‌های بالینی تنفس در پاندمی کووید نیز بیش از نیمی از افراد دارای سطح افسردگی خفیف بودند. به‌علاوه پرستاران جوان‌تر اضطراب و افسردگی بیشتر و تاب‌آوری پایین داشتند.

نتایج مطالعه حاضر حاکی از ارتباط منفی و معکوس بین افسردگی و خودشفقت‌ورزی در پرستاران بود. این نتایج با یافته‌های سایر مطالعات در جوامع دیگر در زمینه ارتباط متغیر فوق با سلامت روان همسو است. طبق نتایج افراد خودشفقت‌ورز، افسردگی کمتری را تجربه می‌کنند. در تبیین یافته‌ها می‌توان گفت فرد با احساس خود شفقت‌ورزی برای جلوگیری از تجربه درد و رنج تلاش می‌کند. به این معنا که فرد با ملایمت خود را برای تغییرات زندگی ترغیب کرده و الگو‌های رفتاری مضر و نامطلوب خود را اصلاح می‌کند. این امر منجر به بروز سبک‌های مقابله فعال در جهت ارتقا و حفظ سلامت روانی می‌شود؛ بنابراین بی‌دلیل نیست که فرد خود شفقت‌ورز از سلامتی و بهزیستی روانی بیشتری برخوردار باشد. افراد خودشفقت‌ورز دیدگاه حمایتگرانه نسبت به خود دارند که باعث کمتر‌شدن احساس افسردگی و اضطراب و افزایش رضایت آنها می‌شود. آنها بیشتر از راهبرد‌های مسئله‌محور استفاده می‌کنند. این امر به نوبه خود در کاهش تجربه افسردگی و اضطراب بسیار با‌اهمیت است.

از سویی نتایج نشان داد که افسردگی پرستاران با تاب‌آوری رابطه معکوس دارد. این یافته هم‌سو با بسیاری از مطالعات دیگر می‌تواند بیانگر اثرات مثبت توسعه و پرورش تاب‌آوری بر سلامت روان باشد. نتایج مطالعه نتایج مطالعه Franco و Christie نیز همسو با این مطالعه بیانگر تأثیر مثبت شرکت در کارگاه خودشفقت‌ورزی بر تاب‌آوری و کاهش قابل‌توجه استرس، اضطراب و فرسودگی شغلی است. در تبیین این یافته می‌توان چنین اظهار کرد که تاب‌آوری به‌واسطه کاهش هیجان‌های منفی و افزایش سلامت روان، موجب رضایت بیشتر از زندگی و به‌عنوان منجی برای تسهیل غلبه بر مصائب، مشکلات، مقاومت در برابر استرس و از‌بین‌بردن اثرات روانی آنها عمل می‌کند. افراد دارای تاب‌آوری بالا به دلیل داشتن احساس کنترل بیشتر به نحو مطلوب‌تری از راه‌های مقابله با استرس استفاده می‌کنند. به‌علاوه افراد تاب‌آور رویدادهای منفی را به‌صورت واقع‌بینانه در نظر گرفته و اغلب، مشکلات را موقتی و محدود می‌دانند. تاب‌آوری ویژگی‌هایی مانند توان اجتماعی، توانایی حل مسئله، هدفمندی و امید به آینده را تحت تأثیر قرار می‌دهد. از آنجایی که افراد افسرده در داشتن این ویژگی‌ها دچار نقصان و ضعف هستند، تاب‌آوری احتمالا با ارتقای این مشخصه‌ها، سلامت روان را بهبود می‌دهد. همچنین کاهش میزان تاب‌آوری در برابر رویدادهای زندگی و همچنین شرایط تنش‌زا فرد را با نوعی احساس فشار روانی، اضطراب یا افسردگی همراه می‌کند. به بیان دیگر تاب‌آوری بالا، باعث کاهش مشکلات روانی و هیجانی و نیز افسردگی می‌شود؛ بنابراین امروزه آموزش خودشفقت‌ورزی به پرستاران در دوران دانشگاه و آموزش ضمن خدمت مورد تأکید قرار گرفته است. نتایج مطالعه حاضر نشان داد هر دو متغییر خودشفقت‌ورزی و تاب‌آوری می‌تواند افسردگی را در پرستاران پیش‌بینی کند. این با یافته‌های مطالعه «نوربالا و همکاران» در بیماران و «یزدانی» در دانشجویان همسو است. در تبیین این نتایج می‌توان گفت افراد افسرده از نشخوار فکری رنج می‌برند. درواقع نشخوار، نوعی سبک مقابله با خلق افسرده محسوب می‌شود که تا رفع ناهم‌خوانی میان حالت فعلی و آرمانی ادامه می‌یابد و می‌تواند به‌عنوان پاسخی به آگاهی از تفاوت میان حالت فعلی و آرمانی شخص در نظر گرفته شود. از سویی مشخص شده خودشفقت‌ورزی همبستگی منفی با نشخوار فکری دارد؛ بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که خودشفقت‌ورزی می‌تواند خلق افسرده را کاهش دهد.

نتیجه‌گیری

حرفه پرستاری با قراردادن پرستاران در معرض انواع استرس‌های شغلی، آنها را مستعد افسردگی می‌کند. طبق نتایج مطالعه حاضر به نظر می‌رسد ویژگی‌های تاب‌آوری و خودشفقت‌ورزی پرستاران با این اختلال سلامت روان یعنی ابتلا به افسردگی مرتبط و نقش پیش‌بینی‌کننده دارد؛ بنابراین در این راستا پیشنهاد می‌شود برنامه‌ریزان و سیاست‌گذاران وزارت بهداشت اهتمام بیشتری نسبت به برنامه‌هایی مانند برقراری سیستم‌های مشاوره‌ای در جهت شناسایی افراد آسیب‌پذیر، تقویت ارائه خدمات روانشناختی و تهیه بروشورهای آموزشی برای ارتقای سلامت روان پرستاران در بیمارستان‌ها داشته باشند. به‌علاوه دفاتر پرستاری بیمارستان‌ها برای ارتقا سطح بعد روانی پرستاران برنامه‌ریزی و آموزش‌های لازم برای مدیریت خلق منفی و شیوه‌های مقابله‌ای به پرستاران ارائه کنند. از محدودیت‌های مطالعه حاضر، محدودیت جامعه پژوهش و بررسی در یک نمونه در دسترس در بیمارستان تخصصی واحد بود؛ بنابراین پیشنهاد می‌شود مطالعات وسیع‌تر برای بررسی ارتباط عوامل روانشناختی فوق با میزان افسردگی در پرستاران مبتلا به اختلالات سلامت روان در بخش‌های مختلف انجام شود.