|

نقش غرب در آشتی ایران و عربستان

سفر وزیر امور خارجه ایران به جده در هجدهم ماه آگوست، دو ماه بعد از سفر فیصل بن فرحان، وزیر امور خارجه عربستان، به تهران، در راستای ادامه تلاش‌های مثبت برای عادی‌سازی روابط بین ایران و عربستان سعودی که در ماه مارس گذشته تحت حمایت چین آغاز شد، صورت گرفت.

سفر وزیر امور خارجه ایران به جده در هجدهم ماه آگوست، دو ماه بعد از سفر فیصل بن فرحان، وزیر امور خارجه عربستان، به تهران، در راستای ادامه تلاش‌های مثبت برای عادی‌سازی روابط بین ایران و عربستان سعودی که در ماه مارس گذشته تحت حمایت چین آغاز شد، صورت گرفت. با وجود مذاکره 90‌دقیقه‌ای با محمد بن سلمان و بیش از سه ساعت گفت‌وگو بین دو وزیر، اطلاعات کمی از این دیدار منتشر شده است. با این حال علائمی وجود دارد که نشان‌دهنده کندی خاص روند ازسرگیری دیپلماسی است. هنوز تمام کانال‌های دیپلماتیک که طبق توافق ماه مارس گذشته با چین قرار بود در دهم ماه می‌ بازگشایی شود، اجرائی نشده است. سفارت جمهوری اسلامی ایران در ریاض و سرکنسولگری آن در جده در ماه ژوئن بازگشایی شدند؛ اما سفیر جدید در حاشیه آخرین سفر وزیر جمهوری اسلامی ایران به پادشاهی وهابی آغاز به کار کرد. سفارت عربستان نیز در هتلی در تهران و سرکنسولگری این کشور در یکی از هتل‌های مشهد شروع به فعالیت کردند. با وجود تمایل آشکار به نزدیکی و بازسازی روابط دوجانبه میان تهران و ریاض، هنوز نقاط اصطکاکی باقی مانده است که این مهم را دشوار می‌کند. وزیر امور خارجه ایران در حالی از نقش عربستان سعودی در منطقه قدردانی کرد که این کشور برای مدت‌های طولانی با منافع ایران مخالفت می‌کرد. احتمالا در سفر او به جده دو موضوع مورد اختلاف به‌ویژه مسئله یمن مورد بحث قرار گرفته است. این در حالی است که یک‌سال‌و نیم از آتش‌بس بین حوثی‌ها و نیروهای دولتی می‌گذرد و هنوز راه‌حل سیاسی پایداری برای آن پیدا نشده است. ایران خواهان تشکیل اجلاس منطقه‌ای تحت نظارت عربستان سعودی است که به نوبه خود مسئله را با امنیت ملی مرتبط می‌داند. در‌حال‌حاضر این چشم‌انداز سؤال‌برانگیز است. یکی دیگر از موضوعات مورد بحث، اختلاف فزاینده بین کویت، عربستان سعودی و ایران بر سر حاکمیت میدان گازی آرش است که مورد مناقشه سه کشور است و در هفته‌های اخیر خبرساز شده است. در این راستا، امیرعبداللهیان تمایل ایران به مذاکرات جهت دستیابی به یک سازوکار حقوقی و فنی را که در نهایت منجر به حل پرونده بشود، ابراز کرده است.

بدون‌شک این یک تعهد گسترده برای دستیابی به توافق بین دو کشوری است که بیش از 40 سال رقیب یکدیگر بوده‌اند. با آغاز روند توافق در ماه مارس گذشته، مذاکرات مربوطه باید اختلافات سیاسی، مذهبی و ایدئولوژیک را در نظر داشته باشد. در واقع، ریاض نفوذ استراتژیک جمهوری اسلامی ایران در خاورمیانه را یک تهدید قلمداد می‌کند و اکنون خواستار بازنگری «بسیار بلند‌مدت» آن است؛ ولی گرفتن چنین امتیازی از تهران غیرممکن به نظر می‌رسد. باوجود‌این، به نظر می‌رسد ایران و عربستان سعودی

 اتفاق نظر دارند که قدرت واقعی با اتحاد حاصل می‌شود. با توجه به نتایج این اتحاد از‌جمله احیای اقتصاد و ثبات منطقه‌ای، مماشات بین دو قدرت اصلی خاورمیانه پس از یک وقفه هفت‌ساله اجتناب‌ناپذیر به نظر می‌رسد. اکنون زمان نگارش «صفحه جدیدی» بین دو کشور فرا رسیده است که توافق‌نامه همکاری طولانی‌مدتی که قرار است تنظیم شود، شناسنامه آن خواهد بود. اما علاوه‌ بر‌ این عناصر ساختاری و اراده مشترک، ایران همچنان با تحریم‌های آمریکا مواجه است. تهران به افزایش تجارت دوجانبه با عربستان سعودی به مبلغ 17 میلیارد دلار در سال امیدوار است. در صورت بهبودنیافتن اوضاع، این چشم‌انداز در‌حالی‌که مقامات سعودی به‌وضوح قصد توجیه عدم اشتیاق به سرمایه‌گذاری در ایران و توسعه تجارت را دارند، مبهم باقی می‌ماند.

در واقع، ادامه گفت‌وگوهای غیر‌رسمی بین واشنگتن و تهران برای جلوگیری از تشدید تنش‌ها، امکان تصور یک نتیجه مطلوب را فراهم می‌کند. جمهوری اسلامی ایران که تقریبا یک سال پیش مورد اعتراض مردم قرار گرفت، به‌خوبی آگاه است که باید تضمین‌های اقتصادی و چشم‌‌اندازهای مثبتی را به جمعیت جوان و آرزومند بهبود اوضاع که وضعیت خود را با همسایگان به‌ویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس مقایسه می‌کنند، ارائه دهد. در‌حالی‌که هم چین و هم روسیه عدم قابلیت اعتماد و تمایل به دفاع از منافع خود را نشان داده‌اند، استراتژی مورد تحسین «نگاه به شرق» نیز به طور فزاینده‌ای در داخل مورد مناقشه قرار گرفته است. در‌عین‌حال حمایت ایران از مسکو خط قرمز جدیدی برای ایالات متحده است. به نظر می‌رسد که اکنون ایران به این باور رسیده باشد که اتحاد دو کشور تحت تحریم برای تشکیل یک بلوک قدرت مستحکم در‌حالی‌که رقابت‌های ژئوپلیتیکی و اقتصادی کنونی به آن اضافه می‌شود، موفقیت‌آمیز نخواهد بود. در همین راستا، چندین ماه است که روسیه و به‌ویژه ایران اهمیت شراکت خود را زیر سؤال برده‌اند.

مسلما راه برون‌رفت از طرد سیاسی بیش از هر چیز به تفاهم با کشورهای همسایه بستگی دارد. احتمالا این پیشرفت نمی‌تواند به‌تنهایی عاملی برای پرهیز از توافق مجدد ایران با ایالات متحده و اروپایی‌ها باشد. احتمال به خطر افتادن این هدف با روند عادی‌سازی روابط بین عربستان سعودی و اسرائیل که دولت بایدن برای موفقیت دیپلماتیک بزرگ قبل از انتخابات ریاست‌‌جمهوری سال 2024 به‌شدت از آن دفاع می‌کند، وجود دارد؛ بنابراین ایران شواهد دال بر حسن نیت خود را چند برابر کرده است. به‌عنوان مثال می‌توان به توافق مجدد با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، آزادی زندانیان ایرانی- آمریکایی در برابر آزادسازی نزدیک به شش میلیارد دلار از دارایی‌های ایران در کره جنوبی، اعمال نفوذ در حزب‌الله به منظور آرام‌کردن اوضاع سیاسی لبنان و اجتناب از مخالفت با توافق‌نامه تعیین مرزهای دریایی بین لبنان و اسرائیل و تعلل در مشارکت با روسیه اشاره کرد.

نشست فصلی شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و مجمع عمومی بعدی سازمان ملل شاید فرصت توافق بر سر موضوعاتی از قبیل مسئله هسته‌ای، موشک‌های بالستیک و استراتژی جغرافیایی را برای ایران و آمریکا فراهم کند. مسلما چنین توافقی با اثر دومینووار، منجر به تسریع درخور‌توجه نزدیکی ایران و عربستان خواهد شد که می‌تواند با سفر آتی محمد بن سلمان به ایران همراه شود. در واقع، روابط دوجانبه بین ریاض و تهران یک سوی پنهان دارد که ایالات متحده آمریکا نقش اصلی را در آن ایفا می‌کند.