|

استدلال خطرناک درباره زلزله تهران

آیا نگرانی‌ها از زلزله پایتخت، ناشی از بزرگنمایی است؟

موضوع زلزله تهران در هفته‌های اخیر به واسطه برخی اظهارنظرها که «خطر زمین‌لرزه در پایتخت» را آلوده به بزرگ‌نمایی تلقی کرده، مورد توجه مردم و رسانه‌ها قرار گرفته است.

استدلال خطرناک درباره زلزله تهران

 علی بیت‌اللهی-عضو هیئت‌علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی:‌ موضوع زلزله تهران در هفته‌های اخیر به واسطه برخی اظهارنظرها که «خطر زمین‌لرزه در پایتخت» را آلوده به بزرگ‌نمایی تلقی کرده، مورد توجه مردم و رسانه‌ها قرار گرفته است.

به لحاظ علمی برای قضاوت در مورد لرزه‌خیز بودن یک ناحیه، دو شاخص و ملاک اصلی وجود دارد: نخست رخداد زلزله‌ها و دوم وجود گسله‌های جوان. هر دو شاخص فوق، در مورد تهران و لرزه‌خیزی آن، مصداق مستدل دارد. زلزله‌های تاریخی، زلزله‌های دستگاهی در شعاع تأثیرگذار اطراف آن، خردلرزه‌های دستگاهی نوین در محدوده شهری گواه خطر زلزله تهران است، از سوی دیگر و مهم‌تر از آن وجود گسله‌های کاری جوان و فعال در محدوده شهری تهران که تعداد آنها به بیش از 25 مسیر گسلی می‌رسد، روشن‌ترین گواه لرزه‌خیزی بالای کلان‌شهر تهران است. علاوه بر گسل‌های لرزه‌زای عبوری از محدوده شهری تهران، گسل‌های اطراف این گستره نیز بر ریسک لرزه‌ای آن تأثیر چشمگیر دارند. به‌عنوان یک مثال موردی، برآورد شده که اگر در شرق شهر تهران و خارج از محدوده شهری، در زونی که دو گسله اصلی، فعال و لرزه‌زای مشاء و شمال تهران با هم مجانب می‌شوند، زلزله‌ای با بزرگی هفت ریشتر رخ دهد، در شهر تهران حداقل 300 هزار ساختمان دچار آسیب‌دیدگی جدی خواهند شد. این آسیب‌دیدگی به‌ویژه در بافت‌های فرسوده شمال تهران جدی‌تر خواهد بود. گسله‌های شمال تهران، لویزان، نیاوران، قصرفیروزه، ایوانکی، شمال ری، جنوب ری، کهریزک، گسله‌های اصلی محدوده شهری تهران یا مجاور آن هستند. علاوه بر این گسله‌ها، بر اساس ارزیابی‌های تفصیلی انجام‌شده توسط گروه‌های کارشناسی متعدد، وجود گسل‌های متعدد دیگر در محدوده شهری تهران، مسجل شده است که از آن میان می‌توان به موارد زیر اشاره کرد (در تصویر نیز گسله‌های تهران مشخص است):

گسل تلویزیون، جمعا با تمام قطعاتش 3/3 کیلومتر طول دارد که از مصلی تهران شروع و تا حوالی برج‌های پارک پرنس ادامه دارد؛ گسل ونک پارک، با طول 5/4 کیلومتر، دارای زاویه شیب تقریبا قائم با جابه‌جایی قابل ملاحظه سکانس‌های آبرفت‌های جوان و سطحی تهران؛ گسل داوودیه، با راستای غربی-شرقی به طول 4/6 کیلومتر که سگمنت اصلی این گسل در محله داوودیه قرار گرفته است؛ گسل تخت طاووس، با طول حدود 2 کیلومتری که ابتدای غربی آن در خیابان شهید مطهری در سمت شرقی تقاطع سهروردی شناسایی شده است؛ گسل جنت‌آباد شمالی، متشکل از دو سگمنت به موازات هم در منطقه 5 تهران و در سمت شمالی آن جانمایی شده و طول قطعه طویل‌تر شمالی 25/1 کیلومتر و طول قطعه دیگر حدود 850 متر است؛ گسل باغ فیض، دارای سگمنت‌های مختلف و به عبارتی از قطعات خرد در امتداد شمال غرب‌-جنوب شرق تشکیل یافته که طول مجموع آن به حدود 85/3 کیلومتر می‌رسد؛ گسل عباس‌آباد، با طول کلی 5/3 کیلومتر که از خیابان ولیعصر تهران در جنوب تقاطع این خیابان با بزرگراه همت شروع می‌شود و در امتداد غرب به شرق پس از گذر از بلوار آفریقا و بزرگراه مدرس در راستای بزرگراه همت و در سمت شمالی تپه‌های عباس‌آباد ادامه می‌یابد؛ گسل نارمک، در منطقه 4 با طول 65/2 کیلومتر و در پای تپه‌های شیان واقع در شمال غربی محله نارمک؛ گسل چیتگر، در منطقه 22 که طول آن در ضلع جنوبی این محدوده گسلیده و حدود 35/5 کیلومتر در راستای شرقی‌-غربی است؛ گسل طرشت، با راستای شرقی-غربی که منطقه 5 تهران را در غرب و منطقه 2 را در شرق آن در بر می‌گیرد. این گسل دارای طول تقریبی 5/6 کیلومتر است؛ گسل ولنجک واقع در منطقه یک تهران؛ گسل اوین، در شمالی‌ترین بخش منطقه 2 تهران و در پای ارتفاعات اوین با طول حدود 2 کیلومتر با راستای غربی‌-شرقی با اندکی میل به شمال.

به جز این‌ها گسل‌های سوهانک، دانشگاه شهید بهشتی، شهرک بوعلی، بلوار کاج، انقلاب (مجموعه ورزشی انقلاب)، تنباکویی و تلویزیون نیز در تهران شناسایی و محل آنها در نقشه تدقیق شده است.

در بررسی‌های میدانی خردگسله‌های شهری تهران، سکانس‌های آبرفتی جوان، گاه تا دو متر در طرفین گسل جابه‌جایی نشان می‌دهد که در این حالت‌ها لایه آبرفتی دانه‌متوسط و حتی درشت‌دانه در مقابل لایه رسی ریزدانه قرار گرفته است. البته در این نوشتار، درصدد معرفی گسله‌های تهران نیستم و برخی از گسله‌های نام‌برده‌شده در بالا هم واقع در محدوده شهری تهران نیست؛ اما محرز و مسلم است که تعدادی از گسله‌های مدفون نیز باید به این فهرست اضافه شود.

نکته مهم این است که تمام گسله‌های مذکور، آبرفت‌های بسیار جوان تهران را بریده‌اند. به عبارت دیگر آنها جوان‌تر از آبرفت‌های جوان تهران هستند، چراکه لاجرم آبرفت‌های جوان تهران وجود داشته‌اند که گسلش توانسته آنها را بگسلاند. این شواهد، بارزترین دلیل خطر جدی زلزله تهران بوده که انکارناپذیر هم هستند.

نکته مهم دیگر، گسله‌های لرزه‌زای اطراف تهران است. وقتی زلزله‌ای بزرگ رخ دهد، امتداد گسیختگی گسلی تا ده‌ها کیلومتر ادامه می‌یابد. گسله‌هایی مانند قصر فیروزه در شرق و ایوانکی در جنوب شهر تهران، دارای امتداد به سمت محدوده میانی پایتخت هستند که گسیختگی آنها، مسلما کلان‌شهر تهران را نیز می‌تواند در بر گرفته و موجب خسارت‌های عمده شود.

نکته مهم دیگر که این روزها با توجه به سخن‌های مطرح‌شده مبنی بر «بزرگ‌نمایی زلزله تهران» باید به آن توجه شود این است که استدلال رخ‌ندادن زلزله در مدت سه هزار سال یا بیشتر، به هیچ وجه دلیل بر رخ‌ندادن زلزله بزرگ‌تر در سال‌های آتی نیست؛ چه بسا در اثر قفل‌شدگی گسلی، تجمع انرژی در امتداد گسله‌های به ظاهر خاموش صورت گرفته و به‌طور ناگهانی منجر به رخداد سترگ و دهشتناک‌تر نیز بشود. نمونه بارز رخ‌ندادن سه هزار ساله زلزله را می‌توان در بم مشاهده کرد که با این حال در 5 دی‌ماه 1382 زلزله بزرگ و ویرانگری در آن رخ داد. گواه رخ‌ندادن زلزله در بم، ارگ تاریخی و گلی این شهر با قدمتی بیش از 2500 سال بود، آیا با همین استدلال رخ‌ندادن سه هزار ساله زلزله، می‌توانستیم در شهر بم هم در روز 4 دی ماه 1382 (یعنی یک روز قبل از وقوع زلزله دهشتناک با بیش از 31 هزار کشته معادل حدود یک‌سوم جمعیت شهر بم)، بگوییم سه هزار سال است در بم زلزله نیامده است و...؟!