|

نعمت احمدی، حقوق‌دان، استاد دانشگاه و پژوهشگر تاریخ در ۶۸سالگی درگذشت

بدرود با ناظر تاریخ در چهارراه ولیعصر

پاییز سال گذشته آخرین باری بود که با نعمت احمدی در دفترش دیدار کرده بودم. برای بازخوانی یک پرونده قدیمی به دفترش، دفتر معروفش در چهارراه ولیعصر رفتم. همان‌جایی که مملو از کتاب است و از پنجره‌های بزرگش نمایی فراموش‌نشدنی از خیابان ولیعصر، چهارراه و تئاتر شهر می‌بینید. چشم‌انداز آن ساختمان قدیمی به نمادهای فراموش‌نشدنی تهران چنان زیباست که برای اولین حضور نمی‌توانید اصلا به آن اشاره نکنید و اگر هم اشاره کنید دیگر در دام خاطرات بی‌پایان نعمت احمدی گرفتار می‌شوید.

بدرود با ناظر تاریخ  در چهارراه ولیعصر
سامان موحدی‌راد دبیر آنلاین شرق

پاییز سال گذشته آخرین باری بود که با نعمت احمدی در دفترش دیدار کرده بودم. برای بازخوانی یک پرونده قدیمی به دفترش، دفتر معروفش در چهارراه ولیعصر رفتم. همان‌جایی که مملو از کتاب است و از پنجره‌های بزرگش نمایی فراموش‌نشدنی از خیابان ولیعصر، چهارراه و تئاتر شهر می‌بینید. چشم‌انداز آن ساختمان قدیمی به نمادهای فراموش‌نشدنی تهران چنان زیباست که برای اولین حضور نمی‌توانید اصلا به آن اشاره نکنید و اگر هم اشاره کنید دیگر در دام خاطرات بی‌پایان نعمت احمدی گرفتار می‌شوید.

خودش می‌گفت: «من اینجا ساکن بودم وقتی اسم آن پهلوی بود و بعد شد مصدق و بعدش هم ولیعصر. من همیشه اینجا بودم و هم اسکورت اتومبیل شاه را از اینجا دیدم، هم شور انقلابیون در سال ۵۷ را و هم اسکورت خودروی مقامات بعد از آن را». خاطرات بامزه‌ای تعریف می‌کرد از روزهایی که نیروهای ارتش شاهنشاهی می‌خواستند از دفترش برای تسلط بر چهارراه ولیعصر استفاده کنند تا چند دهه بعد هم همان درخواست را مطرح کرده بودند. پیوند جالبی با دفتر کارش داشت و موقعیت آن را مانند خودش می‌دید؛ یک ناظر بر اتفاقات معاصر ایران. ناظری که می‌دید چه می‌خواستند و چه شد. حالا اما خبر رسیده که راه او و دفترش، کتاب‌هایش و علاقه‌مندی‌های فراوانش از هم جدا شده‌اند. جمعه بعدازظهر بود که خبر رسید این حقوق‌دان، استاد دانشگاه، پژوهشگر تاریخ و وکیل برخی از مهم‌ترین پرونده‌های ایران معاصر در ۶۸سالگی بدرود حیات گفته است.

از زرند تا تهران

نعمت احمدی اهل زرند کرمان بود. سال ۱۳۳۴ در خانواده‌ای روستایی و کشاورزان پسته‌کار به دنیا آمد، اما خیلی زود راهش را تغییر داد و به دنیای حقوق رفت. از ورودی‌های ۱۳۵۰ دانشکده حقوق دانشگاه تهران بود و بعد از همین دانشگاه هم فوق‌لیسانس گرفت. در کار مطبوعات دستی داشت و در همان سال‌های دانشجویی و بعد از آن در مطبوعات رسمی ایران هم فعالیت می‌کرد. علاقه‌اش به تاریخ موجب شد تا بعد از انقلاب در دانشگاه آزاد یک فوق‌لیسانس و یک مدرک دکتری تاریخ هم بگیرد و بعد از آن بود که حقوق و تاریخ را با هم تلفیق کرده بود و به این ترتیب یکی از پرشورترین کلاس‌های دانشگاهی دهه 80 را در دانشکده حقوق و علوم سیاسی از آن خود کرده بود. سال‌ها استاد دانشگاه آزاد بود و نهایتا هم از همین دانشگاه اخراج شد. او سال گذشته در یادداشتی در واکنش به اینکه قطع همکاری‌اش با دانشگاه آزاد را «بازنشستگی اجباری» خوانده بودند، به صراحت نوشت که «بازنشستگی از هر نوعش ولو اجباری در کار نیست بلکه اخراج دستوری شدم». بعد از آن بود که در ابتدای امسال هم خبر رسید پروانه وکالت نعمت احمدی که سال‌ها در دادگاه‌های مختلفی حضور داشت، برای همیشه باطل شده است.

نعمت احمدی همچنین اولین فردی است که در ایران به اتهام جرم سیاسی برای او دادگاه برگزار شده است و در آن محکوم هم شد. نعمت احمدی وضعیت این دادگاه را چنین توصیف می‌کند: «من در مصاحبه‌ای با روزنامه آرمان مطالبی را مطرح کردم که سازمان بازرسی کل کشور علیه من شکایت کرد و آن را یک نقد اصلاح‌گرایانه و در قالب جرم سیاسی دانست».

وکیل‌مدافع رونامه‌نگاران و قتل‌های محفلی کرمان

شاید مهم‌ترین پرونده کاری دوران وکالت نعمت احمدی، قتل‌های مخفلی کرمان باشد. پرونده‌ای که شاید بدون حضور او و مرحوم ریاحی ابعادی ملی پیدا نمی‌کرد. سال ۱۳۸۱ چند نیروی خودسر در کرمان تصمیم گرفته بودند برای آنچه خودشان زدودن فساد می‌دانستند، برخی شهروندان کرمانی را به قتل برسانند. این پرونده با چند مقتول هیچ‌گاه ابعادی ملی پیدا نکرد تا اینکه خانواده یکی از مقتولان از نعمت احمدی و غلامعلی ریاحی کمک گرفت و به این ترتیب همه از ابعاد پرونده‌ای هولناک در کرمان مطلع شدند. پرونده‌ای که در زمان خودش و بعد از قتل‌های زنجیره‌ای به مهم‌ترین اتفاق سیاسی و حقوقی ایران تبدیل شد و رسیدگی به آن بیش از دو دهه طول کشید. در نهایت هم آنها نتوانستد حکم قصاص قاتلان را اجرا کنند که روند تعلیق و ادامه‌دارشدن این پرونده به سوژه‌ای در رسانه‌های ایران تبدیل شده بود. نعمت احمدی در یکی از آخرین واکنش‌هایش سال گذشته تعلیق پرونده قتل‌های محفلی در کرمان را با پرونده اعدام محسن شکاری مقایسه کرده بود و در اعتماد نوشت: «12 سال پرونده محاربه‌ای را که چند شهروند در آن به قتل رسیده بودند، معلق نگه داشتند اما اعدام شکاری سریع اجرا شد!».

به‌جز این پرونده، احمدی در دادگاه‌های مطبوعات معروف دهه‌های 70 و 80 نیز وکالت جمع زیادی از روزنامه‌نگاران را بر عهده داشت و به‌‌عنوان یکی از وکلای روزنامه‌نگاران در این زمینه شناخته می‌شد. او سال‌ها با سعید مرتضوی در دادگاه‌های روزنامه‌نگاران به جدال حقوقی پرداخت و سال‌ها بعد روایت‌های زیادی از آن را منتشر کرد. شاید یکی از دلایلی که حالا ما تصویر روشنی از وضعیت دادگاه سعید مرتضوی در آن سال‌ها داریم، همین روایت‌های نعمت احمدی باشد.

به هر روی نعمت احمدی یکی از چهره‌های تأثیرگذار فضای حقوقی و دانشگاهی ایران در چند دهه اخیر بود که در آخرین روز تابستان ۱۴۰۲ رخ در نقاب خاک کشید.

تسلیت «شرق»

ما در این صفحه، صفحه حقوقی و مشاوره «شرق» و بسیاری دیگر از صفحات روزنامه سال‌های زیادی میزبان نعمت احمدی بودیم. خودش هم ابایی نداشت که به این اشاره کند که عضو همیشگی تحریریه روزنامه ماست و بارها تأکید کرده بود که «شرق» را خانه خود می‌داند. همواره به این اشاره می‌کرد که او هم‌زمان با شروع کار حقوقی، روزنامه‌نگار هم بوده و این دو ساحت را از هم جدا نمی‌دانست. از‌دست‌دادنش برای ما مانند خیلی‌های دیگر مایه تأسف است و برای او آرامشی ابدی را آرزو می‌کنیم.