|

نسل آینده و مسئله توسعه ایران

شکی نیست کشور با معضلات حاد و عدیده‌ای دست‌و‌پنجه نرم می‌کند، دیکشنری هفت‌منی که فضای فکری هر ایرانی را درگیر کرده است، نیاز به توصیف ندارد. این مشکلات حتی اگر بخواهد با یک مدیریت کارآمد و به‌روز برطرف شود، زمان زیادی را می‌طلبد و مدیریت زمان می‌خواهد. مثلا همین فردا در سطح جهانی به‌گونه‌ای سیاست‌گذاری شود که تمام تحریم‌ها شکسته شده و باطل باشد، دولتمردان در اولین اقدام مثل همیشه می‌روند دنبال افزایش تولید و صادرات نفت

کیکاوس پورایوبی:شکی نیست کشور با معضلات حاد و عدیده‌ای دست‌و‌پنجه نرم می‌کند، دیکشنری هفت‌منی که فضای فکری هر ایرانی را درگیر کرده است، نیاز به توصیف ندارد. این مشکلات حتی اگر بخواهد با یک مدیریت کارآمد و به‌روز برطرف شود، زمان زیادی را می‌طلبد و مدیریت زمان می‌خواهد. مثلا همین فردا در سطح جهانی به‌گونه‌ای سیاست‌گذاری شود که تمام تحریم‌ها شکسته شده و باطل باشد، دولتمردان در اولین اقدام مثل همیشه می‌روند دنبال افزایش تولید و صادرات نفت. چند سال طول می‌کشد تا مثل گذشته جایگاه خود را در اوپک به دست آوریم؟ قطعا در بلندمدت، یا برای توسعه میادین نفت، گاز و پتروشیمی و... به چه میزان سرمایه‌گذاری بین‌المللی نیاز داریم؟ آیا به آسانی به دست می‌آید؟ پاسخ منفی است؛ بنابراین مشکلات پیچیده‌ای در مسیر توسعه‌یافتگی کشور وجود دارد. با تمام تفاصیل بالا خواستم یک خوانش را از زاویه‌ای دیگر مطرح کنم. اگر این بدیهی‌ترین و ابتدایی‌ترین اصل مدیریت را که هنوز هم اعتباری جهان‌شمول دارد، بپذیریم که سرمایه و ارزش اصلی هر سیستمی به توسعه منابع انسانی آن سیستم است، آن‌وقت مقداری وزن این جستار متفاوت می‌شود. یک دهه گذشته را مرور کنیم و تفکرات و ایستارها را با امروز بسنجیم و بررسی کنیم؛ سرانه مطالعه، پیگیری اخبار جهانی، مسافرت به کشورهای دیگر، آشنایی با مسائل روز و توسعه بین‌الملل، نحوه دیالوگ با هم، ارتباطات اجتماعی، آشنایی با تاریخ ملی و... . شاید تشکیک شود و گفته شود میزان سواد و اطلاعات این نسل عمیق نیست و در حد کپی‌رایت‌های نیم‌بند فضای مجازی و گفت‌وگوهای راست و دروغ شبکه‌های ماهواره است، پس نمی‌تواند معیار سنجش علمی‌بودن یک جامعه باشد؛ این برداشت تا حدودی درست است، اما باید پذیرفت مردم خوب تحلیل می‌کنند، خوب ادراک و تفکر می‌کنند و اکثرا مسائل مهم را زیر ذره‌بین دارند. با اینکه آموزش مستمر و آکادمیک ندارند ولی از کشورهای همسایه یک گام جلوترند. درست است همین فضای مجازی محدود و محصور است اما تلنگری است برای افزایش آموزش و اطلاعات؛ گاهی وقت‌ها یک پرفورمنس کوتاه فکت‌هایی در کل جامعه تولید و ارائه می‌کند که قدرت تأثیرش تا کیلومترها مغزها را تسخیر می‌کند. حالا می‌بینیم دنیا و بافت فکری نسل امروزی و جوان، مسلط به دستاوردهایی هستند که برای همین گذشتگان آرمانی بود؛ کمتر کسی حتی در شهرهای کوچک و روستاها می‌توان پیدا کرد که به زبان انگلیسی صحبت نکند و برای کسب آیلتس و تافل فعالیت نکند، حتی برای یادگیری زبان دوم نیز مطالبه‌گر شده‌اند، همیشه با فضای مجازی دم‌خورند، با تاریخ و تمدن ملت‌ها هرچند به‌صورت جسته‌و‌گریخته آشنایی دارند، زندگی به سبک غرب و فرهنگ و فلسفه غرب را می‌دانند، اگرچه مطالبه‌گر زندگی به شیوه غربیِ مدینه فاضله نیست و تفکر و فلسفه حاکم بر آن همه دنیا نیست اما دانش تجربی و تکنولوژی غرب سیمای متفاوتی از خواسته‌ها را در میان جوانان برانگیخته؛ تفاوتی که در فلسفه فکری با گذشتگان دارند، ذهنشان پر از کنش‌های رفتاری است که مختص خودشان است، سؤالات انتقادی که به‌راحتی هر مسئله‌ای را بدون استنتاج نمی‌پذیرند و برای هر سؤال چندین پاسخ می‌خواهند؛ این نسل سکاندار آینده ایران است و تمام چرخه‌های کشور دست اینهاست، چاره‌ای نیست جز باور اینان و راهکار برای زندگی بهتر آنان، اگر غیر این تصور شود و انجام پذیرد پاک‌کردن صورت‌مسئله است.