|

گفت‌وگو با نیما جاویدی درباره موفقیت جهانی سریال «آکتور» و شرایط این روزهای سینمای ایران

در سریال‌سازی می‌توانیم از ترکیه و کره پیش بیفتیم

حوزه سریال‌سازی در کشورمان در چند سال اخیر با رشد پلتفرم‌ها، مسیر متفاوتی را طی می‌کند و البته همین پلتفرم‌ها در مدت‌زمان کوتاهی الگوی رفتاری و عادت بسیاری از مخاطبانی را که پیگیر فیلم و سینما هستند، هم تغییر داده و سالن‌های سینما تا حدی تعریف سابق‌شان را از دست داده‌اند.

در سریال‌سازی می‌توانیم از ترکیه و کره پیش بیفتیم

حوزه سریال‌سازی در کشورمان در چند سال اخیر با رشد پلتفرم‌ها، مسیر متفاوتی را طی می‌کند و البته همین پلتفرم‌ها در مدت‌زمان کوتاهی الگوی رفتاری و عادت بسیاری از مخاطبانی را که پیگیر فیلم و سینما هستند، هم تغییر داده و سالن‌های سینما تا حدی تعریف سابق‌شان را از دست داده‌اند. با درنظرگرفتن این موارد نمی‌توان این واقعیت را نادیده گرفت که بسیاری از تولیدات پلتفرم‌ها از کیفیت قابل قبول و استانداردی برخوردار نیستند و مخاطبان‌شان را از دست داده‌اند و گاهی هم با تولید اثری مخاطب‌پسند رضایت حداکثری را جلب کرده‌اند. در‌این‌میان به بهانه موفقیت بین‌المللی سریال «آکتور» که مدتی است از پخش آن می‌گذرد، با نیما جاویدی کارگردان این اثر هم‌صحبت شدیم. جاویدی که پیش‌تر با ساخت فیلم‌های «ملبورن» و «سرخپوست» در سینما موفقیت‌های بسیاری کسب کرده، این بار با ساخت نخستین سریالش در جشنواره‌های جهانی حضور پیدا کرده است. چگونگی ساخت سریال در ایران، کیفیت ساخت این آثار و در نهایت وضعیت ناخوشایند سینما سرفصل‌های گفت‌وگوی ما با اوست.

  فکر می‌کنم «آکتور» تنها سریال ایرانی است که جوایز بین‌المللی گرفته است. زمان ساخت سریال به این موضوع فکر می‌کردید؟

خوشحالم که «آکتور» چنین موفقیتی را کسب کرد. شروع این سفر جشنواره‌ای و دریافت جوایز بین‌المللی با کسب جایزه بزرگ جشنواره سریزمانیا که مهم‌ترین فستیوال سریال در اروپاست، اتفاق افتاد. من از همان ابتدا برای ساخت سریالی که بتواند در حوزه بین‌الملل حرفی برای گفتن داشته باشد، برنامه‌ریزی کرده بودم و البته این ایده از طرف دیگران خیلی استقبال نمی‌شد؛ چون همه معتقد بودند چنین چیزی برای سریال‌های ایرانی ممکن نیست؛ ولی صادقانه بگویم خودم انتظار این میزان موفقیت در حوزه بین‌المللی را هم نداشتم. همین که به‌عنوان اولین سریال ایرانی وارد یک رویداد بین‌المللی شدیم، خوب جذاب بود. اصلا انتظار نداشتیم «آکتور» جایزه بزرگ این جشنواره را بگیرد. تمام داوران جشنواره خیلی سریال را دوست داشتند و حتی لیزا جوی، نویسنده و کارگردان سریال «وست‌ورلد» که رئیس هیئت داوران بود، بعد از اهدای جایزه گفت که قصد داشتند جایزه بهترین فیلم‌نامه و بازیگر را هم به «آکتور» بدهند؛ اما قوانین فستیوال به آنها اجازه نداد. وقتی سریال را با مردم دیدم، هم واکنش‌ها برایم جالب بود. خیلی خوب ارتباط برقرار می‌کردند و سریال را دوست داشتند. نمی‌دانم تحلیل درستی است یا خیر؛ اما برداشت خودم درباره موفقیت‌های بین‌المللی «آکتور» در درجه اول فیلم‌نامه آن است و بعد اجرای آن که برای مخاطب خارجی جذاب بود. در همین حضورهای بین‌المللی درباره کارگردانی، جزئیات تدوین، فیلم‌برداری، صحنه، گریم و بازی‌ها زیاد صحبت شد. ما که در ایران کار می‌کنیم، مدام این احساس را داریم که قصه‌های خوبی داریم؛ ولی به لحاظ فنی به نسبت کشورهای دیگر ضعیف هستیم. در این حضورها رقبای زیای از اپل تی‌وی، اچ‌بی‌او، نتفلیکس و... داشتیم؛ اما به لحاظ اجرا نه‌تنها پایین‌تر نبودیم؛ بلکه بی‌تعارف از این منظر در صدر سریال‌های برتر بودیم. از طرح این بحث می‌خواهم به اینجا برسم که به نظرم اساسا سریال‌سازی ایران پتانسیل جهانی‌شدن را دارد. اگر کمی خودمان را جدی بگیریم و کمی افق نگاه‌مان را وسیع‌تر کنیم و محدودیت‌ها و سانسور دست و بال‌مان را تا این حد نبندد، این امر ممکن می‌شود. البته نکته این است که این فقط دست منِ فیلم‌ساز نیست. ترکیب سیاست‌گذاری سرمایه‌گذاران و پلتفرم‌ها و اراده تولیدکنندگان در سریال‌سازی است. سیاست‌گذاری مدیران پلتفرم و سرمایه‌گذاران بسیار مهم است که کمی بیشتر ریسک کنند. واقعیت این است که سرمایه‌گذاری در حوزه سریال‌سازی در مقایسه با سینما سخت‌تر است؛ چون هزینه‌ها بیشتر است و به‌همین‌دلیل ریسک‌پذیری هم در ساخت سریال طبیعتا سخت است؛ اما اگر بپذیریم پتانسیل آن را داریم که می‌توانیم با سریال‌سازی محصول فرهنگی صادر کنیم و ارز وارد کشور کنیم، نتایج خوبی حاصل می‌شود. قطعا من هم با همین نگاه «آکتور» را ساختم و همان‌طور که گفتم، پیش از اینکه ساخت سریال را شروع کنم، این تفکر خیلی جدی گرفته نمی‌شد. خوشبختانه «آکتور» تا اینجا با چهار حضور بین‌المللی سه جایزه معتبر گرفته و همان‌طور که گفتید، این اتفاق برای اولین بار درباره یک سریال ایرانی رخ داد. ما امیدواریم که این موفقیت‌ها روی فروش بین‌المللی هم تأثیر بگذارد و «آکتور» بتواند این مسیر همیشه بسته را برای جریان سریال‌سازی ایران باز کند. در‌حال‌حاضر ترکیه با صنعت سریال‌سازی به جایگاه خوبی رسیده است و کره جنوبی در بالاترین سطح آسیا این کار را انجام می‌دهد و ما فقط باید کمی سقف نگاه‌مان را بالا ببریم. اگر فقط بخواهیم به مخاطب موجود داخلی نگاه کنیم و به تعداد یوزر پلتفرم‌ها بسنده کنیم و فقط آنها را راضی نگه داریم، به نظرم درجا می‌زنیم. با توجه به این نکته که همین مخاطب موجود سریال‌های ایرانی هم بخش کوچکی از مخاطب بالقوه موجود هستند، منظورم میلیون‌ها مخاطب داخلی هستند که اصلا سریال ایرانی نمی‌بینند؛ اما اگر کمی ریسک کنیم، مطمئن هستم سریال‌سازی ایران پتانسیل این را دارد که هم گستره مخاطب داخلی‌اش را زیاد کند و هم موفقیت‌های جهانی خوبی کسب کند.

  مدتی است سریال‌سازی برای مردم ما شکل و شمایل متفاوت‌تری پیدا کرده و درحال‌حاضر به واسطه تولیدات پلتفرم‌ها سریال‌ها مخاطبان پیگیرتری دارند؛ اما کیفیت در تمام سریال‌ها برابر نیست. انگار حرکت‌کردن در یک سطح استاندارد همچنان برای پلتفرم‌ها کار دشواری است و ظاهرا کیفیت آخرین گزینه‌ای است که برای پلتفرم‌ها اهمیت دارد. صحبت‌های شما شکل ایدئال سریال‌سازی است؛ اما به نظرم رسیدن به آن آسان نیست.

«آکتور» اولین تجربه سریال‌سازی من بود. در طول تولید با پلتفرم تعامل زیادی داشتیم. برای ساخت آن جنگیدم و جلسات مختلفی برگزار کردیم که اگر هزینه‌ای می‌شود، لزومش را تأکید می‌کردم.

واقعیت این است که به نظرم بعد از تولید، یک‌سری مشکلات درباره تبلیغات سریال پیش آمد و «آکتور» هیچ تبلیغی نداشت. تنها سریالی بود که هیچ بیلبوردی در سطح شهر نداشت و هنوز هم خیلی‌ها نمی‌دانند اصلا این سریال پخش شده است؛ در‌حالی‌که این اتفاق تقریبا برای هیچ سریالی در چند سال اخیر نیفتاده که آن‌قدر سوت و کور پخش شود. از نظر من بزرگ‌ترین آسیب را «آکتور» از تبلیغات خورد که این مستقیما مربوط به پلتفرم‌های پخش‌کننده بود. «آکتور» به خاطر جنس متفاوتش سریالی بود که برای دیده‌شدن نیاز به صبر و استراتژی تبلیغاتی جدی و قوی داشت. متأسفانه از طرف بازیگران خود سریال هم غیر از دو، سه بازیگر عملا تبلیغی روی سریال صورت نگرفت. جنس متفاوت سریال برای مخاطبان پلتفرم‌ها که عادت به دیدن کاری مثل «آکتور» نداشتند و نبود تبلیغات آن باعث شد که در بیرون از کشور بیشتر از داخل دیده شود.

  زمان ساخت سریال ممیزی هم در نتیجه کار تأثیر داشت؟

ما درگیر ممیزی نشدیم؛ البته داستانش مفصل است و در این بحث نمی‌گنجد. در تولید هم ایدئال‌هایی درباره تولید داشتم؛ مثلا بخشی خارج از کشور در روسیه داشتم که به دلیل شرایط مالی نشد و تغییراتی در قصه ایجاد کردم که همه چیز در ایران روایت شود. البته در مجموع بی‌انصافی است که بگویم برای تولید محدودیت داشتم و واقعا پلتفرم‌ها شرایط تولید را به بهترین شکل ممکن برایم فراهم کردند. جا دارد اینجا از زحمات آقایان محسنی و عمرانی به خاطر اینکه تا آخرین لحظه پای کار ایستادند، تشکر کنم، همین‌طور خانم شاهپوری که تلاش زیادی در حوزه بین‌الملل کردند.

  بعد از حواشی حضور نوید محمدزاده در جشنواره فیلم کن صحبت از این بود که سریال شما هم بابت حضور محمدزاده دچار مشکل می‌شود. از این نظر سریال دچار حاشیه شد؟

به هر حال نگرانی‌هایی از طرف خودمان وجود داشت؛ ولی در نهایت سریال با حضور او پخش شد و مشکلی برای ما پیش نیامد.

  شما از سینما شروع کردید و در ادامه مثل بسیاری از کارگردان‌هایی که سریال‌سازی را تجربه کردند، در این مسیر ادامه دادید. فکر می‌کنم بعد از تجربه ساخت یک سریال در‌حال‌حاضر ارزیابی دقیق‌تری درباره جریان سریال‌سازی در کشورمان دارید. سریال‌سازی همچنان برای شما جذاب است؟

صادقانه تا پیش از ساخت «آکتور» فکر نمی‌کردم این‌قدر این پروسه برایم جذاب باشد. زمانی که این تصمیم را گرفتم، نگاهم این بود که در شرایط کرونا و تعطیلی سینماها نمی‌توان کار کرد و نمی‌توانستم بی‌کار باشم. فکر کردم بهترین زمان برای تجربه سریال‌سازی است. انتظار نداشتم این‌قدر جذاب باشد. نکته مهم اول برایم این است که متوجه شدم با سریال‌سازی هم می‌توان با مخاطب جهانی ارتباط برقرار کرد و همین نکته سریال‌سازی را در ذهنم پررنگ‌تر کرد. نتیجه اینکه در‌حال‌حاضر هم تصمیم دارم مجددا سریال کار کنم و البته دلایل دیگری هم برای این تصمیم دارم.

بخشی از آن برمی‌گردد به وضعیت سینما در شرایط فعلی و بخش دیگری از آن هم برمی‌گردد به جذابیت فرایند ساخت سریال. نکته اینجاست که در دنیا مسیر سریال‌سازی روزبه‌روز جدی‌تر می‌شود و به نظرم شاید کمی متعصبانه است که اصرار به ساخت فیلم سینمایی داشته باشم. آن‌هم در شرایطی که اوضاع سینمایمان خوب نیست. نگاه من در سریال‌سازی دقیقا به همان شکلی است که در سینما دارم و با همان استانداردها کار می‌کنم و بعد از «آکتور» تجربه بیشتری هم پیدا کردم و خلاصه اینکه قطعا سریال‌سازی را ادامه می‌دهم. درباره سؤال شما سریال‌سازی در ایران را نمی‌توانم تحلیل کنم؛ چراکه زاویه دید خودم را دارم اما خودم استانداردهایی دارم که از آنها کوتاه نخواهم آمد. واضح است که اگر روزی به هر دلیلی فشاری از سمت منبع سرمایه بخواهد استانداردهای من را پایین بیاورد، سریال‌سازی را تا ایجاد شرایط مناسب کنار می‌گذارم.

 وقتی به سریال‌سازی در ایران اشاره می‌کنیم، به نظرم بحث مخاطب‌‌شناسی جذاب‌تر می‌شود. تجربه سال‌های اخیر تولید سریال در پلتفرم‌ها نتایج جالبی دارد. استقبال از برخی موضوعات و سریال‌ها از سمت مخاطبان گاهی غافلگیرکننده است. بازخوردهای شما در زمان پخش سریال از این جهت برای شما چطور بود؟

برای خودم تحلیل جالبی بود و به مخاطب‌شناسی خودم کمک کرد. البته که نمی‌خواهم آن را به تمام مخاطبان تعمیم بدهم. مثلا این برایم جالب بود که در شروع «آکتور» با دو خفت‌گیر روبه‌رو می‌شویم و عربده‌کشی و قمه‌کشی می‌بینیم و بعد متوجه می‌شویم که آنها آرتیست هستند. جالب است بدانید بخشی از مخاطبان پلتفرم‌ها از همان قسمت اول با دیدن آن تغییر از سریال جدا شدند و این نکته جالبی برایم بود. یعنی احتمالا بخش قابل‌توجهی از مخاطبین پلتفرم‌ها علاقه‌مند به فضای مشابه چنین فضاهایی یعنی خفت‌گیری و داد و فریاد و قمه‌کشی هستند که البته قابل احترام است.

آن بخش از مخاطبین تصور کردند در «آکتور» هم قرار است نوید محمدزاده و احمد مهرانفر تا آخر سریال دو تا خلافکار و خفت‌گیر باشند و قمه بکشند. به این نتیجه رسیدم که بخشی از مخاطبین فعال حداقل این دو پلتفرم تمایل به دیدن چنین قصه‌هایی دارند و کارهایی هم از این دست ساخته می‌شود که البته هیچ ایرادی ندارد. حتی از سمت برخی مخاطبان سریال کامنت داشتم که دوست داشتند این دو شخصیت را تا انتها در قالب دو خلافکار ببینند. خلاصه اینکه مخاطب‌شناسی حوزه جالبی است اما واقعیت جالب این است که بخش زیادی از مخاطبان سریال «آکتور» خارج از مخاطبان معمول پلتفرم‌ها بودند و می‌توانستند وارد پلتفرم شوند اما به دلیل نبود تبلیغات و استراتژی درست برای جذب این مخاطب انبوه و تأمل‌برانگیز این اتفاق ممکن نشد. ما مخاطبان بسیار زیادی داریم که اصلا سریال ایرانی نمی‌بینند و فقط سریال‌های خارجی را پیگیری می‌کنند. طبیعی است که آنها را می‌توان به مسیر پلتفرم‌ها آورد. تصورم این است که اکثر پلتفرم‌های ما علاقه‌ای به گسترده‌کردن مخاطب ندارند و انگار حالشان با همین تعداد اندک مخاطب خوب است. البته پلتفرم‌های جدیدی در حال تأسیس هستند که امیدوارم آنها این روحیه را نداشته باشند.

طبعا کشورهای دیگر که در سریال‌سازی جدی‌تر و حرفه‌ای‌تر هستند هم درگیر همین ماجرای مخاطب‌شناسی هستند و به نظرم این موضوع را از ما جدی‌تر می‌گیرند. می‌خواهم تکرار کنم که به نظرم «آکتور» این پتانسیل را داشت که طیف گسترده‌ای از مخاطبین جدی داخلی را با سریال‌های ایرانی آشتی دهد. اما چون برنامه‌ریزی‌ای برای این ماجرا وجود نداشت، این اتفاق نیفتاد. البته همه اینها بلندپروازی می‌خواهد که اگر پلتفرم‌ها نداشته باشند، هیچ‌وقت اتفاق نمی‌افتد. اگر بلندپروازی نباشد، ترجیح می‌دهند با فرمول‌های جواب پس‌داده و البته کلیشه‌ای مخاطبان موجود را راضی نگه ندارند و این در درازمدت قطعا به نفع این صنعت نیست. در چنین فضایی سریال‌هایی مثل «آکتور» به‌شدت آسیب می‌بینند. همان‌طور‌که این اتفاق در عمل برای سریال افتاد. فکرش را بکنید در قسمت سوم پلتفرم اصلی سریال از پروژه جدیدش رونمایی کرد! در آن زمان باورمان نمی‌شد‌ ولی واقعا این اتفاق افتاد! در‌واقع سریالی که حداقل به گواه میزان درصد رضایت مخاطبین خود پلتفرم‌ها یکی از موفق‌ترین‌های چند سال اخیر در زمینه «درصد رضایت» بوده و بعد از قسمت پایانی درخواست بسیاری برای ادامه‌اش داشته، در قسمت سوم چنین تیر خلاصی خورد! به نظرم این ماجرا هم در کنار بیلبورد نداشتن سریال احتمالا در تاریخ پخش سریال‌ها کم‌بدیل است. البته که همه این آسیب‌ها تأثیرش در کوتاه‌مدت است و به قول نیما یوشیج: «‌آنکه غربال به دست دارد، از عقب کاروان می‌آید» و برای قضاوت درست و تأثیر همه این آسیب‌ها برای هر اثری نیاز به گذشت زمان داریم. از طرفی به‌هرحال ما یک رسالتی داریم و شاید شعاری به نظر برسد ولی کار ما طوری است که تفکر در آن حرف اول را می‌زند. کار ما با خط تولید کارخانه فرق دارد و باید کمی هم در بالاتربردن سطح سلیقه مخاطب تلاش کنیم و هم‌زمان گستره مخاطب را وسیع‌تر کنیم که قطعا به نفع همه‌مان است؛ از پلتفرم و سرمایه‌گذار تا عوامل و دست‌اندرکاران تولید. بیلی وایلدر جمله زیبایی دارد: «مخاطب دم‌دمی‌مزاج و بی‌وفاست». جمله دقیق و درستی است. همین موضوع این ساحت را پیش‌بینی‌ناپذیر و جذاب‌تر می‌کند. چون اگر قابل پیش‌بینی باشد که جذابیتی ندارد و مثل فیلمی است که می‌دانی آخر آن چه می‌شود. حوزه مخاطب و تلاش در جهت جذب مخاطبِ خارج از دایره فعال مخاطبان حال حاضر پلتفرم‌ها اتفاق درست و کارآمدی است. همین موضوع به گسترش پلتفرم‌ها و سریال‌سازی در کشورمان کمک می‌کند، در غیر این صورت همان مسیر یکنواختی می‌شود که خواه ناخواه به سراشیبی منتهی می‌شود.

 کمی از سریال فاصله بگیریم. شما تا به امروز تجربه‌های خوبی در سینما داشتید و کار در حوزه سینمای اجتماعی یکی از دغدغه‌ها و علاقه‌مندی‌های شماست. حوزه‌ای که مدتی است بسیاری از سینماگران از خطر کمرنگ‌شدن آن صحبت می‌کنند. سختگیری در مرحله پروانه ساخت یا نمایش این آثار درحال‌حاضر دلیل اعتراض بسیاری از همکارن شماست. مدتی است از سینما فاصله گرفتید، این روزها چطور به سینما نگاه می‌کنید؟ فکر می‌کنید در آینده برای سینمای اجتماعی چه اتفاقی رخ می‌دهد؟

خبرهایی که این روزها درباره سینما می‌شنوم، خوب نیست. از فروش فیلم‌ها گرفته تا همین ماجرای سخت‌گیری‌های سلیقه‌ای پروانه ساخت که خیلی تلخ است. موضوع فروش بحث جداگانه‌ای دارد و خب طبیعی است که فیلم‌های کمدی باید ساخته شود اما اینکه فقط این نوع فیلم‌ها صدر گیشه باشند، برای سینمای ما خطرناک است. ممکن است یک‌سری آدم در این عرصه نفع مالی خوبی ببرند و بخشی از مخاطبان را راضی کنند‌ اما به نظرم در درازمدت این عدم تعادل بین سینمای جدی و کمدی آسیب‌زننده است. ما باید در هر ژانری فیلم داشته باشیم و هر‌کدام هم مخاطبان خاص خودش را دارد. همان‌طور‌که اشاره کردید مدتی است از سینما فاصله گرفته‌ام و خیلی دقیق نمی‌توانم آن را تحلیل کنم. ظاهرا بخشی از این حجم از اخبار ناراحت‌کننده درباره سینما مربوط به محدودیت‌هاست. متأسفانه طبق چیزهایی که می‌شنویم، صدور مجوز‌های ساخت فیلم سخت‌تر شده و از طرفی فیلم‌سازانی که در این عرصه کار می‌کردند، از آن سینما فاصله گرفتند. قطعا همه این موارد موضوعاتی است که نیاز به آسیب‌شناسی دارد. از طرفی قطعا جایگاه اصلی من سینماست. اگر سریال می‌سازم، به این دلیل است که برایم جذابیت دارد و درحال‌حاضر سریال‌سازی را برای کار نسبت به سینما بستر مناسب‌تری می‌بینم. اما احساسم این است که وضعیت سینمای ما خوب نیست. از دوستان زیادی که در حوزه سینمای اجتماعی کار می‌کنند، شنیده‌ام که نتوانسته‌اند پروانه ساخت بگیرند و این نگران‌کننده است. ممکن است این نقد را هم داشته باشید که خود شما به‌عنوان یک کارگردان سینما، سینما را رها کردید و سریال می‌سازید! موافقم که خیلی از فیلم‌سازان سینمای ایران درحال‌حاضر در حوزه سریال کار می‌کنند و سینما خلوت‌‌تر شده است اما با توجه به جدی‌شدن جریان سریال‌سازی در دنیا این به خودی خود عیب محسوب نمی‌شود.

درباره پرسش شما که اگر قرار بر کار در سینما باشد، به چه قصه‌ای فکر می‌کنم، باید بگویم قبل از همه‌گیری کرونا یک پروانه ساخت گرفتم. اما با وضعیت کرونا در کشور و فراهم‌نشدن شرایط مالی ساخت فیلم هم منتفی شد. در شرایط فعلی چون تصمیم دارم همچنان سریال بسازم، واقعا فکر نکرده‌ام که سراغ چه موضوعی برای فیلم‌سازی می‌روم. قصه‌های زیادی در ذهنم دارم اما زمان را برای ساختن فیلم مناسب نمی‌دانم.