تیم ملی و لزوم نگاهی واقعبینانه و اقدامی شجاعانه
تیم ملی فوتبال ایران در برابر تیم ملی اردن ضعفهای اساسی داشت که شاید این نقاط ضعف ملموس در پسِ پیروزی تیم ایران در زمین حریف، چندان مورد توجه قرار نگیرد؛ ولی بیگمان کار دشوار این تیم را در جام ملتهای پیشرو دشوارتر خواهد کرد؛ البته لازم است توجه شود که این ایرادات، ابتدا به تفکر و ساختار موجود در مجموعه تیم ملی مربوط میشود که سپس در چیدمان و نحوه بازی تیم بروز و ظهور مییابد.
عبدالله دارابی: تیم ملی فوتبال ایران در برابر تیم ملی اردن ضعفهای اساسی داشت که شاید این نقاط ضعف ملموس در پسِ پیروزی تیم ایران در زمین حریف، چندان مورد توجه قرار نگیرد؛ ولی بیگمان کار دشوار این تیم را در جام ملتهای پیشرو دشوارتر خواهد کرد؛ البته لازم است توجه شود که این ایرادات، ابتدا به تفکر و ساختار موجود در مجموعه تیم ملی مربوط میشود که سپس در چیدمان و نحوه بازی تیم بروز و ظهور مییابد.با عنایت به شرایط و وضعیت تیم ملی کشورمان و تیمهای مدعی نظیر ژاپن، کره جنوبی، استرالیا و عربستان، احتمالا شانسی برای قهرمانی و حتی حضور در فینال نخواهیم داشت، بدون رودربایستی؛ مگر اینکه استثنائات فوتبال و احتمالات و اتفاقات غیرمترقبه در حد بالایی به ما روی کند. البته هیچ نگاه منصفی هم با عنایت به بضاعت و قیاس تیمهای حاضر در جام ملتها، تیم ملی را با شرایط و داشتههای کنونی بابت نتیجهنگرفتن در مهمترین تورنمنت فوتبالی قاره آسیا سرزنش نخواهد کرد؛ چون بعید است این تیم با توجه به واقعیت موجودش از دو دوره قبلی نیز نتایج بهتری کسب کند؛ اما این هم دلیلی نمیشود که بهره درخوری از این جام عاید فوتبال ما نشود؛ بهره درخور نیز عاید ما نخواهد شد، جز با واقعبینی و شجاعت اقدام! تیم ملی ما میانگین سنی بالاتری نسبت به جام جهانی ۲۰۲۲ قطر دارد. اکثر بازیکنان اصلی بالای ۳۰ سال هستند و برخی از آنها نیز بدون تعارف همین الان حضورشان در تیم ملی، فرصتسوزی است و سرمایهسوزی؛ زیرا یا شرایط سنی باعث عملکرد ضعیفشان شده است یا اطمینان از جایگاه ثابت و غرور کاذب ناشی از آن؛ که در بازی با اردن برای چندمین بار مشاهده شد؛ بنابراین با توجه به گفتههای فوق، بهکارگیری آمادهترینها و جوانگرایی از نیازهای اساسی تیم ملی و راههای کسب عایدی درخور برای فوتبال ما از این جام ملتهاست؛ یعنی توجه به پشتوانهسازی و آیندهنگری. از یاد نبریم که کارلوس کیروش در جام ملتهای ۲۰۱۵، تیمی را که در جام جهانی ۲۰۱۴ با وجود کسب یک امتیاز، بازیهای قابل قبولی بهویژه مقابل آرژانتین- نایبقهرمان آن دوره- ارائه داده بود و اگر ضعف داوری و کمتجربگی بچهها نبود، نتیجه دیگری نیز رقم میخورد، به خاطر بها دادن به آمادهترینها دستخوش تغییر کرد و سه مهره جدید و جوان یعنی وریا غفوری، پورعلیگنجی و آزمون را جایگزین سه مهره اصلی تیم یعنی خسرو حیدری، پژمان منتظری و رضا قوچاننژاد کرد، بدون رعایت ملاحظات بیهوده؛ که اتفاقا هر سه نفر نیز عملکرد قابل قبولی ارائه دادند. مضاف بر اینکه وحید امیری نیز از همان مقطع به ترکیب تیم ملی راه یافت. رخدادن این مهم نیازمند تغییر و اصلاح نگاه در نزد سرمربی تیم ملی است که گویا دلخوش به توفیق با همین نفرات اغلب ضعیف است! مسئله دیگر نحوه عملکرد انتقادآمیز تیم به لحاظ فردی و جمعی است که مسلما در بازی با حریفان سختتر، نمود بیشتری نیز خواهد یافت؛ آنهم با وجود کادر فنی پرتعداد! دستیاران پرتعداد قلعهنویی که انتخابشان در تیم ملی بیشتر جای تعجب داشت تا تحسین، نتوانستهاند بازوی فکری و اجرائی خوبی برای او باشند و این در عملکرد تیم در خطوط مختلف نیز نمایان است؛ هرچند از قبل نیز بازدهی پایین آنها در این جایگاه متصور بود. قلعهنویی اگر بخواهد عملکرد فنی تیم را بهبود بخشد، باید تا دیر نشده، به دور از ملاحظاتی که در هر دو نوبت رهبریاش در تیم ملی و در انتخاب دستیارانش رعایت کرده و ثمری نیز نداشته است، دست به استخدام دستیارانی کاربلد و مجرب بزند که بهره فنی لازم را برای ارتقای سطح کیفی تیم ملی برای جام ملتها داشته باشند؛ حتی به قیمت برکناری برخی دستیاران فعلیاش؛ که البته این تصمیم مهم اما ضروری نیز مستلزم اقدامی شجاعانه است؛ چراکه طبعا تبعاتی برای او در پی خواهد داشت. لازم به توضیح است که چنین دستیاران کاربلدی متأسفانه در بین مربیان وطنی سراغ نداریم و سرمربی تیم ملی باید در آن سوی مرزها به دنبالش بگردد!