|

یادداشتی درباره‌ تأثیر موزه بر آثار هنری

موزه همگام با اقتصاد هنر

نخستین تصویری که از موزه‌ها به ذهن مخاطبان عام و خاص متبادر می‌شود، گنجینه‌های ارزشمندی از آثار و اشیای هنری و تاریخی است. بر همین اساس موزه‌ها از بدو پیدایش تاکنون گردآوری، حفاظت و نگهداری از آثار را اصلی‌ترین وظیفه و رسالت خود می‌دانند.

موزه همگام با اقتصاد هنر

سارا کریمان

 

نخستین تصویری که از موزه‌ها به ذهن مخاطبان عام و خاص متبادر می‌شود، گنجینه‌های ارزشمندی از آثار و اشیای هنری و تاریخی است. بر همین اساس موزه‌ها از بدو پیدایش تاکنون گردآوری، حفاظت و نگهداری از آثار را اصلی‌ترین وظیفه و رسالت خود می‌دانند. میل به تأسیس و نمایش گنجینه‌های هنری-‌تاریخی در میان دولت‌های مختلف از قرن 19 به نوعی با اعلان فخر فرهنگی همراه بوده است. از ابتدای قرن بیستم همراه با تکثر و ایجاد موزه‌های تخصصی، موزه‌های هنری عملا ساختارهای ارزش‌گذاری مادی و معنوی آثار هنری را بنا نهادند. چنانچه برگزاری نمایشگاه و سرانجام ورود اثر هنری به یک مجموعه سرنوشت طلایی برای اثر و هنرمند تلقی می‌شد. مرور این فرایند در موزه‌های هنری مرجع مانند گوگنهایم، تیت لندن و... امروزه بخش مهمی از سطور تاریخ هنر مدرن محسوب می‌شود. موزه‌ها در قرن بیستم به معابدی برای تماشا و تحسین هنر بدل شدند که پیش‌تر این نقش افسانه‌ای را کاخ‌ها و کلیسا‌ها ایفا می‌کردند. موزه‌ها کارفرمای هنرمندانی شدند که دیگر به جای پیکره‌ها و پرتره‌های زیبنده کاخ‌های اعیان و اشراف، دغدغه بیانگری، شخصی‌سازی و عصیان‌های فردی و اجتماعی داشتند. گزینش و ارتباط مجموعه‌ها و موزه‌ها با هنرمندان همواره تحت لوای نهادها، افراد و فعالان بازار هنر رخ می‌داد که رفته‌رفته تخصصی‌تر در جایگاه‌های کیوریتور، واسطه‌گرها، حراجی‌ها و گالری‌ها، آرت‌فر‌ها و... تثبیت و تعیین ماهیت شدند. بر این اساس راهیابی یک اثر به موزه غایت فتح و پیروزمندی است که می‌توان برای مسیر پیشرفت یک هنرمند تصور داشت. بدیهی است چگونه می‌تواند این قله‌نشینی بر ارزش مالی سایر آثار یک هنرمند و حتی یک جریان هنری اثر بگذارد. از سویی از ابتدای قرن بیست‌و‌یکم، تشکل‌ها و انجمن‌های جهانی موزه‌ای مانند ایکوم به بازتعریف نقش و جایگاه موزه‌ها در جوامع و جهان هنر پرداخته‌اند و در تعاریف متأخر از موزه به اهمیت کنشگری و نقش‌آفرینی آن در جریانات فرهنگی و اجتماعی تأکید کرده‌اند. بدان معنا که انتظار می‌رود موزه‌ها علاوه بر آرشیوسازی آثار هنری با رویکردهای رویدادمحور تأثیرات مستقیمی بر جریانات هنری اعمال می‌کنند که مجددا خود به نقش مرجعیت موزه‌ها اشاره دارد. گونه‌های نوینی از موزه‌های هنری مانند موزه‌های هنرمند بنیان نهاده شده یا مجموعه‌های هنری که بیشتر در قامت مراکز هنری مانند مرکز هنری لویی ویتون ارتباط فعال و دائمی با بازار هنر دارند و در حال توسعه مجموعه خود هستند. از این منظر کلکسیون‌ها و موزه‌های خصوصی یا سازمانی بر حسب سیاست‌های شکل‌گیری و عدم موانع قانونی می‌توانند حضور پررنگ‌تری در خرید و فروش آثار هنری داشته باشند؛ چراکه موزه‌های ملی و گنجینه‌های دولتی غالبا بر اساس موانع قانونی امکان واگذاری اثر را ندارند و به علت نبود بودجه‌های کافی اقدامی در راستای توسعه گنجینه خود انجام نمی‌دهند که خود یکی از کاستی‌های مهم در پویایی موزه‌هاست که در سایر کشورها با استقرار سازوکارهایی نظیر حمایت‌های مالی مردمی و غیردولتی این موانع را رفع کرده‌اند. ساختارها و تدابیر حقوقی و مالی موزه‌های هنری امروزه بر مبنای توسعه و رشد اقتصادی عمل می‌کنند. این برنامه‌ریزی‌ها در سطح برنامه‌ریزی استراتژیک موزه‌هاست و در بسیاری موارد اجزای رفتاری و برنامه‌ریزی تا حصول نتیجه به صورت محرمانه باقی می‌ماند. در تعاریف مختلف ماهیت موزه همواره جنبه عمومی و غیرانتفاعی مورد تأکید قرار می‌گیرد و این مسئله در وهله اول تناقض ماهیتی را در ذهن متبادر می‌کند. پاسخی که برنامه‌ریزان فرهنگی بر این شبهه دارند به بهره‌برداری و سطح دسترسی برمی‌گردد و اصولا جنبه مالی با هدف توسعه و اثرگذاری اجتماعی است نه دستاورد مستقیم مالی. اقتصاد هنر به عنوان شاخصه مهم اقتصاد خلاق هر روز بیش از پیش برای جوامع اهمیت پیدا می‌کند و در این راستا مجموعه‌ای از ساختارهای سیاست‌گذاری و مدیریتی به صورت هماهنگ و با برنامه‌ریزی مشترک دخیل هستند. موزه‌ها به‌عنوان مهم‌ترین جایگاه تفاخر و اعتباربخشی نقش مهمی در ایجاد زیرساخت اعتباری هنرمندان و آثار ایشان دارند. این اعتباربخشی در رده‌های مختلف صورت می‌گیرد. مهم‌تر از برندیگ یا شخصیت‌بخشی به آثار هنری یا هنرمندان، اعتباربخشی موضوعی است. مسئله تکنیک در رده‌های بعدی اهمیت قرار می‌گیرد. به عنوان مثال آثار هنری مرتبط با موضوعات محیط‌زیستی به عنوان یکی از ابرچالش‌های دوران معاصر برای ایجاد توجه و اثرگذاری نیازمند اعتباربخشی است. با وجود فعالیت‌های چشمگیر نهادهای هنری مانند گالری‌های معتبر، آثار هنری و هنرمندان فعال در این موضوع نیازمند معرفی و اعتباربخشی از طرف موزه‌های مهم هستند. این فرایند رابطه‌ای دو‌سویه را رقم می‌زند؛ زیرا موزه‌ها نیز برای بقا و حفظ جایگاه خود نیازمند برنامه‌ریزی بر اساس مطالبات روز جهان هستند. ناگفته نماند که با وجود ماهیت غیرانتفاعی موزه‌ها و کمک‌های و بودجه‌های عمومی، اداره این نهاد مستلزم اتخاذ روش‌هایی برای کسب میزانی از درآمد است. سهم موزه‌ها در مشارکت با پروژه‌های هنری و اقتصادی، یکی از این راهکارها می‌تواند باشد. با وجود این درگاه‌های جدید اقتصادی مانند ارزهای دیجیتال به دلیل استقبال روزافزون رفته‌رفته مورد اقبال موزه‌ها قرار می‌گیرد. در نتیجه موزه‌های بزرگ اقدام به تهیه ان‌اف‌تی از آثار شاخص خود به عنوان محصول خروجی قابل عرضه می‌کنند. رویکردهای روز به هنر مانند 

نیو‌مدیا هر روز بیش از گذشته مورد استقبال موزه‌های هنری قرار می‌گیرد و حوزه تبادلات مالی در موزه‌ها با تغییرات اساسی مواجه می‌شود. این امر مستلزم ایجاد موزه‌های نوین بر اساس مواد هنری جدید است. راه‌اندازی موزه‌هایی با عنوان نیومدیا یا ان‌اف‌تی و توسعه آنها، نشان‌دهنده هوشیاری و توجه موزه‌ها به مسائل اقتصادی است. این توجه بیانگر دیدگاه موزه به شرایط روز و چشم‌انداز آینده است. اهمیت این رویکرد تا آ‌نجاست که آینده‌نگری از سوی کمیته جهانی موزه‌ها به عنوان شاخص میراث فرهنگی به رسمیت شناخته شده است.