طنین احساس ملی در نوای محلی
موسیقی و نوای محلی یکی از زیباترین و پرطرفدارترین هنرها و جزئی از فرهنگ و ابزار بازگوکننده هویت فردی و ملی محسوب میشود؛ نوایی که همواره طنین احساسات ملی در آن هویدا بوده و لزوم توجه به این سرمایه بیشازپیش احساس میشود. «موسیقی ضربان زندگی است و ما خوانندگان غم و درد و شادی مردم را فریاد میزنیم.
مهدی احمدی *: موسیقی و نوای محلی یکی از زیباترین و پرطرفدارترین هنرها و جزئی از فرهنگ و ابزار بازگوکننده هویت فردی و ملی محسوب میشود؛ نوایی که همواره طنین احساسات ملی در آن هویدا بوده و لزوم توجه به این سرمایه بیشازپیش احساس میشود. «موسیقی ضربان زندگی است و ما خوانندگان غم و درد و شادی مردم را فریاد میزنیم. صدای ما خوانندگان در مقابل مردم هیچ است. موسیقی سرمایههای دل مردم است که در این هوای سرد و بارانی در مراسم سجاد رزمجویی شرکت کردند. سجاد رزمجویی دلهای مردم را شاد میکرد و امروز مردم باشکوه در مراسمش شرکت کردند». اینها سخنان «کورش اسدپور» خواننده بختیاری است؛ سخنانی که نشان میدهد سرمایه اجتماعی امری فرهنگی و اجتماعی است و موسیقی محلی یکی از ابزاری است که میتواند با تکیه بر این سرمایه اجتماعی به یکپارچگی و همدلی ملی بینجامد. این نوع سرمایه اجتماعی در غم و شادیها هویدا میشود و نشان میدهد که خُردهفرهنگها تا چه اندازه مهم هستند و توجه به آنها میتواند به تقویت هویت ملی بینجامد. این سرمایه اجتماعی در مناطق مختلف بارها و بارها خود را نشان داده است و این بار متأسفانه در ابراز همدردی با درگذشت یک خواننده محلی در استان کهگیلویهوبویراحمد؛ یعنی «غلامرضا دُرجی» اتفاق افتاد. نهتنها عده زیادی از مردم در مراسم درگذشت او شرکت کردند؛ بلکه فضای مجازی نیز زمینهای برای این ابراز همدردی بود. غلامرضا دُرجی معروف به «میرزا» 36ساله ساکن بخش سپیدار شهرستان بویراحمد و از خوانندگان نسل جدید لرزبان بود؛ صدایش سوزناک، سراسر احساس و تداعی اشک و لبخند بود که با چنین جنس صدایی در استانهای کهگیلویهوبویراحمد، فارس، خوزستان، بوشهر و هرمزگان و مناطق غربی کشور طرفداران زیادی پیدا کرده بود. این خواننده محلی بامداد یکشنبه ۱۶ بهمنماه ۱۴۰۱ با هوشیاری پایین به بیمارستان شهید جلیل یاسوج منتقل و در بخش مراقبتهای ویژه بستری شده بود تا اینکه متأسفانه در ساعت ۲۱ یکشنبهشب ۱۲ آذر 1402 درگذشت و مراسم خاکسپاری او در ساعت ۱۴ روز سهشنبه ۱۴ آذرماه در زادگاهش برگزار شد. میرزا متأهل و دارای دو فرزند 9ساله و هفتماهه بود. «سجاد رزمجویی» دیگر خواننده صاحب سبک لُری و شروهخوانی بود که متأسفانه در آبان ۱۴۰۰ دچار یک حادثه دلخراش آتشسوزی شد و با وجود تلاش پزشکان و مجموعه درمان، مرگ سرانجام ناقوسش را به صدا درآورد، این خواننده محلی به علت عفونت ناشی از سوختگی در ۲۴ آبان ۱۴۰۰ چشم از جهان فروبست تا صدای سوزناک او در آغوش خاک در روستای «سروک» کهگیلویهوبویراحمد آرام گیرد. پهنه جمعیتی ایران از اقوام کُرد، بلوچ، لر، بختیاری، عرب، ترک و... تشکیل شده که همه آنها در زمینه مشترکی به نام ایران، با فرهنگ و آداب مشترک، بدون هیچگونه چالش یا منازعه تاریخی در کنار یکدیگر زندگی میکنند که در کنار تفاوتها و تمایزها میتوانیم از یک «ما»ی مشترک صحبت به میان آوریم که در مواقع مختلف هویدا شده و فارغ از اینکه فرد به کدام ایل و طایفه تعلق دارد، خود را ایرانی میداند که این امر مهمترین ویژگی جامعه ایرانی است. موسیقی تنها یک هنر محسوب نمیشود؛ بلکه آن را میتوان ابزاری برای بیان و انتقال فرهنگ، تمدن و تاریخ یک ملت دانست که با احساسات و عواطف انسانی هنرمندانه آمیخته شده و به مردم تقدیم میشود که دراینمیان موسیقی محلی جایگاه ویژه خود را دارد؛ ازاینرو حفظ و توسعه موسیقی اصیل هر قوم و ملتی بهویژه در حوزه محلی موجب جلوگیری از نابودی آداب و رسوم و فرهنگ آن قوم شده و باعث ماندگاری هویت فرهنگی آنان میشود.
ایران ما به دلیل اینکه قومیتهای مختلفی در دل خود جای داده است، در حوزه موسیقی محلی از پتانسیلهای قوی برخوردار است و جایجای این پهنه فرهنگی-تاریخی؛ یعنی خراسان بزرگ، آذربایجان، فارس، گیلان و مازندران، سیستان و همه و همه ایران، هرکدام نوای محلی خاص خود را دارند که تمام آنها در ساز ملی کوک میشوند. حال با توجه به داشتن این تنوع در عین یکدلی در حوزه موسیقی، در دنیای امروز که تهدیدهای مختلف در حوزه فرهنگی برای جامعه ایرانی وجود دارد، چرا قدر بسیاری از افرادی که در این حوزهها فعالیت میکنند، دانسته نمیشود. در چنین شرایطی است که یکباره ما با نوعی از موسیقی مستهجن و بیمحتوا مواجه میشویم که نهتنها از طرف جامعه طرد نمیشود؛ بلکه پذیرش زیادی نیز پیدا میکند و حتی بنیانهای فرهنگی ما را نشانه میروند؛ شاید دلیل همه اینها را بتوان در یک جمله خلاصه کرد و آن این است که «قدر و قیمت سرمایههای اجتماعی و فرهنگی خود را نمیدانیم و به بهانههای مختلف کنار گذاشته میشوند». نتیجه اینکه با توجه به نقش موسیقی اصیل محلی در ایجاد احساس ملیگرایی و حفظ هویت ملی در فرد و در نهایت ایجاد اتحاد که ضرورت امروز جامعه ایرانی است، نهادهای فرهنگی کشور باید برنامهریزی خاصی در این حوزه داشته باشند و بیشازاین، قدر چنین سرمایههایی را بدانند؛ سرمایههایی که بیصدا در مناطق مختلف این مرزوبوم کهن در شرایط سختی زندگی میکنند و در مواقع مختلف در عین گمنامی چشم از جهان فرومیبندند؛ اما در جهت عکس آن به افرادی در رسانهها تریبون داده میشود که با کوچکترین اتفاق، پشت بر تمام فرهنگ اصیل یک ملت کرده و آنگونه که منافعشان در میان است، رفتار میکنند.
*پژوهشگر تاریخ