|

مروری بر کنش هنری سیراک ملکنیان به بهانه نمایش آثارش در گالری فر

موسیقی پرهیاهوی خراش‌های زندگی

به‌تازگی شماری از آثار سیراک ملکنیان در قالب اولین نمایش گالری تازه‌تأسیس فر به نمایش عمومی درآمده است. در این نمایشگاه، 25 اثر روی دیوار این گالری رفته است که دو اثر مربوط به دهه 50 و 60 میلادی هستند و بقیه آثار مربوط به دهه اخیر هستند. همچنین یک مجموعه چاپ سیلک از برخی آثار سیراک در این گالری به نمایش گذاشته شده است.

مهتاب جهانگیری

به‌تازگی شماری از آثار سیراک ملکنیان در قالب اولین نمایش گالری تازه‌تأسیس فر به نمایش عمومی درآمده است. در این نمایشگاه، 25 اثر روی دیوار این گالری رفته است که دو اثر مربوط به دهه 50 و 60 میلادی هستند و بقیه آثار مربوط به دهه اخیر هستند. همچنین یک مجموعه چاپ سیلک از برخی آثار سیراک در این گالری به نمایش گذاشته شده است. سیراک ملکنیان متولد 1309 یکی از هنرمندان معاصر نسل اول و از پیشگامان هنر نوگرای ایران است. او شاگرد مارکو گریگوریان بوده است. او به همراه عربشاهی، پیلارام، نامی، دریابیگی و ممیز جریانی نو در هنر ایران به وجود آورد؛ به گونه‌ای که نقش سیراک را در شکل‌دادن هنر مدرن و معاصر ایران نمی‌توان نادیده گرفت. از مهم‌ترین دستاوردهای او دریافت جایزه‌‌های متنوعی در سنین جوانی از‌جمله جایزه دوسالانه تهران، جایزه بین‌المللی آرت اکسپوزیسیون (دوسالانه)، جایزه انجمن ایران – آمریکا، جایزه دوسالانه پاریس و جایزه هنرمندان معاصر ایران (دو بار) در دهه 1330 است و از آن زمان تا‌کنون آثار او در ایران و خارج از ایران به نمایش درآمده است. با نگاهی کلی به آثار این هنرمند از ابتدا تاکنون، می‌توان دو نوع گرایش در آثار او دید. در ابتدا می‌توان نگاه او را که به نقاشی فیگوراتیو و سبک اکسپرسیون متمایل است، به‌وضوح دید، با ردپایی محسوس از میراث ایرانی. با گذشت زمان، هنرمند آگاهانه به نوعی نگاهی انتزاعی رسیده است؛ اما هنرمند همواره در‌حال تغییر است و با هر نقاشی به مرحله‌ای جدید از هنر خود پا می‌گذارد و هیچ‌گاه متوقف نمی‌شود. توقف برای یک هنرمند مساوی است با رکود. سیراک هنرمندی است که با آفرینش هنری خود به مرحله‌ای تازه پا می‌گذارد و تکرار را دوست ندارد. درآثار او، خطوط در کنار هم و فرم‌ها، نمایشی موشکافانه ارائه می‌دهند؛ نمایشی که شاید حتی به کوبیسم نزدیک باشد. در آثار اخیر او از رنگ‌‌های فراوان اثری نمی‌بینیم و نقاش به پالت‌‌های رنگی محدودی در آثارش بسنده کرده که کارهای خود را به کمینه‌گرایی نزدیک می‌کند. علاقه او به جان‌دادن به ابعاد، خطوط و فرم‌‌ها، فضایی ناآشنا و بی‌کران به وجود می‌آورد که مخاطب را به فضایی ناشناخته می‌برد. فضای بوم‌ها شکافته شده‌اند، گاه به سمت فروپاشی و گاه به سمت تجمیع، که اگر با آنها همراه شوید، صدای نوسانات موسیقی شعرگونه‌ای در لابه‌لای فرم‌ها می‌شنوید. فرم‌ها در هم می‌آمیزند و به‌سادگی و خلوص احساسات ما را برمی‌انگیزند، به شکلی که ساعت‌ها نمی‌توانید چشم از آنها بردارید. در این آثار فضاهای خالی و بدون خط و فرم گاهی مهم‌تر از خطوط و فرم‌ها هستند. در آنها فقط انتزاع محض را نمی‌بینید؛ بلکه چیزی بیشتر از انتزاع دیده می‌شود؛ تفکری از ابدیت. در یکی از آثار بزرگش که در نمایشگاه اخیر او نیز به چشم می‌خورد، چشم‌اندازی بزرگ می‌بینید، با ترکیب‌بندی برگرفته از طبیعت که با رنگ‌هایی هم‌خانواده از زمین و طبیعت در هم آمیخته شده است؛ گویی از فاصله‌ای فرای دوردست‌ها منظره‌ای طبیعی مشاهده می‌کنید. این اثر کشف جدیدی از بافت، فرم و خطوط است؛ قطعه‌هایی که با هم ترکیب شده‌اند و صدای موزون موسیقی و سکوت را در آنها در‌می‌یابید. در آخر می‌توان گفت که هنر سیراک ماندنی است. سیراک بخشی از تابلوهای خویش است و اگر می‌خواهید او را ببینید، به تماشای آثارش بنشینید. این نمایش را که بعد از حدود هشت سال از آخرین نمایش اختصاصی آثار او، در گالری «فر» با فضاسازی و نورپردازی مناسبی برپا شده است، به همه هنردوستان عزیز پیشنهاد می‌کنم.