شکایتهای ۲ رقیب و رئیس مجمع نظارهگر
همین چند وقت پیش بود که در پی صدور بیانیههای متقابل دو باشگاه استقلال و پرسپولیس علیه یکدیگر، وزیر ورزش و جوانان از رئیس فدراسیون فوتبال خواست که به مدیران دو باشگاه برای توقف این رویه نهچندان درست تذکر دهد؛ اما این روند نهتنها متوقف نشد؛
عبدالله دارابی: همین چند وقت پیش بود که در پی صدور بیانیههای متقابل دو باشگاه استقلال و پرسپولیس علیه یکدیگر، وزیر ورزش و جوانان از رئیس فدراسیون فوتبال خواست که به مدیران دو باشگاه برای توقف این رویه نهچندان درست تذکر دهد؛ اما این روند نهتنها متوقف نشد؛ بلکه بلافاصله بعد از دربی با حدت و شدت بیشتری از سوی طرفین و با تعداد بیشتری از سوی یکی از آنها، در قالب بیانیه و شکایت توسعه یافت. این بار دامنه شکایتها از رقیب نیز فراتر رفته و شامل داور، رئیس کمیته داوران، گزارشگر بازی و... هم شده است. هدف از این شکایتها چیست و چقدر منطبق بر واقعیت و ادله مستدل است؟ با توجه به غلبه احساسات هیجانی و رقیبستیزی بر عقل و منطق، رویه معمول ناشی از تفکر غلط حاکم نزد برخی مسئولان دو باشگاه در سالهای اخیر و شرایط آنها، هدف «اولی و اصلی» کوبیدن رقیب، برتری در فضای رسانهای و مجازی، ایجاد فشار برای امتیازگیری از ارکان فوتبال و بهرهبرداری مدنظر از حاشیهسازیهاست؛ لاجرم بیشتر موارد مطروحه در شکایتها چون مبتنی بر موارد ذکرشده است، از نظر انطباق بر واقعیت و ادله مستدل، چندان قابل اعتنا نیست. نکته تعجببرانگیز و خندهآور ماجرا این است که برخی مواردی که تحت عنوان توهین و زیر سؤال بردن ارکان فوتبال از طرف رقیب، مورد شکایت دیگری واقع شده، شاکی خود نیز مرتکب آن شده است و حتی یکی از شاکیان به صورت مبسوطتری در مقایسه با متشاکی. در روزگاری که باشگاههای آسیایی برای دستیابی به پیشرفتها و افتخارات جدید، به دنبال فراهمکردن یا افزایش اسباب بزرگیکردن هستند، باشگاههای بزرگ ما نیز از طریق بیانیه و عریضه در جستوجوی پیشرفت و افتخارند؛ زهی خیال باطل! چقدر اسفناک است که وزیر ورزش بهعنوان متولی و رئیس واقعی مجمع این دو باشگاه مطرح، نقش نظارهگر را در برابر رفتارهای بچهگانه و حاشیهدار آنان دارد و دریغ از برخوردی قاطع، اقدامی بایسته و حتی تذکری کارساز و جدی؛ سکوت خطرناکی که میدان را برای «به بیراهه بردن» دو باشگاه پرطرفدار ایران از طرف مسئولانی که چندصباحی مستأجر این باشگاهها هستند، فراختر ساخته و میسازد؛ چنانکه لابد خود را مالک و باشگاه را ملک شخصی خود فرض کردهاند!