به سوی آزادی و زندگی*
«خورشید آن ماه» اولین فیلم سینمایی «ستاره اسکندری» در مقام کارگردان به رغم ظاهر زنانه، روایتگر زندگی است تا زن. بررسی فنی و نقد فیلم کار من روزنامهنگار حوزه اجتماعی نیست، اما آنچه نظر من را در این فیلم جلب کرد، روایت پیوند زن با زندگی و نسل امروزی است. خورشید آن ماه نه یک فیلم در حوزه زنان، بلکه فیلمی است در حوزه زندگی، که نشان میدهد نسل جدید یا همان دهه 80 و نودیها که هنوز اصطلاحا پشت لبشان سبز هم نشده حامیان اصلی زنان در رسیدن به زندگی هستند.
* در این یادداشت امکان آگاهی از داستان فیلم و جزئیات آن وجود دارد.
«خورشید آن ماه» اولین فیلم سینمایی «ستاره اسکندری» در مقام کارگردان به رغم ظاهر زنانه، روایتگر زندگی است تا زن. بررسی فنی و نقد فیلم کار من روزنامهنگار حوزه اجتماعی نیست، اما آنچه نظر من را در این فیلم جلب کرد، روایت پیوند زن با زندگی و نسل امروزی است. خورشید آن ماه نه یک فیلم در حوزه زنان، بلکه فیلمی است در حوزه زندگی، که نشان میدهد نسل جدید یا همان دهه 80 و نودیها که هنوز اصطلاحا پشت لبشان سبز هم نشده حامیان اصلی زنان در رسیدن به زندگی هستند.
در نگاه اول روایت داستان تکراری است، زنی به نام «بیبان» در یک خانواده بلوچ که زندگی جمعی و سنتی دارند زندگی میکند، او در جوانی شوهرش را از دست داده و همچنان به عنوان ناموس خانواده در خانه پدرشوهر زندگی میکند. او حرف نمیزند، حرفنزدنی اعتراضی! زنی که با زندگی قهر کرده و برای انتقامگرفتن از دیگران در یک سکوت عمیق فرو رفته و کلامی نمیگوید. همه میدانند این زن قدرت تکلم دارد، اما حتی حرفنزدنش را به حساب معصومیتش میگذارند و او را به نوعی به این سکوت تشویق میکنند، جو خانه غالبا زنانه است، بیشتر ساکنان آن زن هستند. آنها زندگی را در خانهای به جریان انداختهاند که حاکم آن یک مرد است. مردی جوان که برادرشوهر بیبان است اداره امور را به دست گرفته است. برادرشوهر دیگر، همسرش را در خانه پدری رها کرده و در کشوری در حاشیه خلیجفارس کار میکند و شوهر اینترنتی است. کمکم در فیلم نقش هر کدام از این زنان در زندگی «بیبان» که با پسر نوجوانش در آن خانه است مشخص میشود. «بیبان» با آمدن عشق قدیمی به زندگیاش وارد چالشی میشود که حالا دیگر مسئله بازگشت به عشق قدیمی نیست مسئله حق انتخاب و زندگی است. پسر به واسطه ترس از دست دادن مادر از عشقی که مادر فرامیخواند، میترسد، او عمویی که حقشان را گروگان گرفته و حقوق پسر را نمیدهد تا آنها را تحت سلطه داشته باشد، مقصر میداند و به او میگوید اگر حقش را به موقع داده بود دیگری برای مادرش ادکلن نمیخرید. این اولین جرقه حقطلبی در پسر نوجوان است که نسل امروزی را نمایندگی میکند. مطالبهگری پسر انگار که سلطه عمو را زیر سؤال برده باشد آغاز چالش زن با برادرشوهرش است. برادرشوهر برای حفظ سلطهاش به زنان خانواده تصمیم میگیرد بدون رضایت همسر خودش بیوه برادر را به عقد خود درآورد. او با توهینهای جنسی به زن مقابل همه بیبان را تحقیر میکند. در این بخش یکی از سکانسهای تکاندهنده به تصویر کشیده میشود. «بیبان» با سیلیهای پشت سر هم به صورت برادرشوهر او را متوجه تغییر وضعیت میکند. زنی که تا آن لحظه سکوت را برای اعتراض به ظلم در زندگیاش انتخاب کرده بود حالا قد علم کرده مقابل خشنترین مرد خانواده، دیگر نه با کلام و گریه بلکه مستقیم و با سیلی! مرد را متوجه خواستهاش میکند. سالها سکوت انگار مردان خانه را بدعادت کرده بود و حالا این سیلی وضعیت را تغییر میدهد. همه بیبان را به سکوت فرا میخوانند، از او میخواهند همچنان خود را سرکوب کند، اما بیبان با سیلی به مرد قلدر و واپسگرای خانه میفهماند که انتخابش آزادی است نه «مرد». اما این تمام مصائب «بیبان» نیست، برادرشوهر دیگر که مهاجرت کرده به دنبال تصاحب نسل جوان که «میران» پسر نوجوان «بیبان» آن را نمایندگی میکند، است و تنها کسی که متوجه این رخداد میشود، «بیبان» است. یکی دیگر از صحنههای تکاندهنده فیلم خورشید آن ماه سکانس حمله «میران» به عمویش است. عمو که سعی داشته با لغاتی چون غیرت و.... برادرزادهاش را علیه مادر بشوراند، وقتی فرمان ازدواج خودش با «بیبان» را صادر میکند، مورد عتاب برادرزاده نوجوانش قرار میگیرد. برادرزاده به تبعیت از مادر گویی که شجاعت او را وام گرفته باشد به عمو حمله میکند. حالا این نوجوان آزادی را برای مادرش حق میداند و به سمت منبع خشونت و واپسگرایی (عمو) حمله میکند. این فیلم در بلوچستان یکی از سنتیترین مناطق ایران فیلمبرداری شده است. فیلم به زبان بلوچی است و علاوه بر به تصویر کشیدن زیباییهای بلوچستانی که هیچ وقت حرفی از آن به جز فرقههای واپسگرا و فقر نیست، نشان میدهد شنیدهها از بلوچستان چندان هم واقعی نیست و زیباییهای بسیار، در کنار برخی زشتیها وجود دارد. اما ستاره اسکندری آخرین تیر را به مخاطب در سکانس آخر فیلم شلیک میکند، آنجا که «بیبان» به سمت مبارزهای میرود که برگشتی برای آن نباشد.
«میران» مادر را تنها نمیگذارد و آنها به سمت زندگی حرکت میکنند.