روایت زنان شاغل در یک بازار سنتی از چالشها و مشکلاتی که تجربه کردهاند
کار زیر نگاههای سنگین
از چند دهه پیش، مسئله اشتغال زنان و نقشآفرینی هرچه بیشتر آنان در اقتصاد کشور مطرح است. در دوره مشروطه و بعدتر، درباره اهمیت و لزوم مشارکت بیشتر زنان در اقتصاد کشور بحثهایی انجام شد؛ بحثهایی که همچنان در فضای فکری ایران پابرجاست.
معین شاکری: از چند دهه پیش، مسئله اشتغال زنان و نقشآفرینی هرچه بیشتر آنان در اقتصاد کشور مطرح است. در دوره مشروطه و بعدتر، درباره اهمیت و لزوم مشارکت بیشتر زنان در اقتصاد کشور بحثهایی انجام شد؛ بحثهایی که همچنان در فضای فکری ایران پابرجاست. دستگاههای دولتی نیز دستکم در حرف، سعی کردهاند از مشارکت بیشتر زنان در اقتصاد و دیگر بخشهای جامعه استقبال کنند. آمار و ارقام نیز اهمیت هرچه بیشتر حضور زنان در اقتصاد را گوشزد میکند. معمولا نرخ حضور زنان در اقتصاد و رشد اقتصادی در کشورهای مختلف با هم ارتباط دارد. کشورهایی که زنان سهم بیشتری در اقتصاد آنها دارند، دارای بیشترین رشد اقتصادی در میان دیگر کشورها هستند.
بازار یکی از ارکان تاریخی و مهم شهرهای ایران محسوب میشود. فضایی اقتصادی که با سنت پیوند دیرینهای دارد و به محافظهکاری شناخته میشود. با توجه به این ویژگیها، نقش و حضور زنان در این فضا کمرنگ و گاهی نزدیک به صفر بوده است. در دوره معاصر و با بازترشدن فضای کار زنان در بیرون از خانه و محیطهای عمومی، تعدادی از زنان با حضور در بازارهای سنتی مشغول به کار شدهاند و در حال کسب درآمد از این طریق هستند. باوجوداین در برخی از شهرها، تعداد زنانی که در بازارهای سنتی حضور دارند، انگشتشمار است.
برای حضورنداشتن زنان در بازارهای سنتی ایران دلایل متعددی وجود دارد. به صورت کلی، زنان در بسیاری از کشورهای خاورمیانه در طول تاریخ سهم کوچکی از فضای عمومی را به خود اختصاص میدادهاند. فضاهایی که با توجه به نظامهای فرهنگی و ارزشی حاکم بر این جوامع، مردانه محسوب میشده است. وجود همین نظامهای فرهنگی و تأکید بر نقش زن در انجام وظایف مربوط به خانهداری، حضور زنان را در بازارهای سنتی کمرنگ کرده است. همچنین همانطورکه گفته شده، فرهنگ محافظهکارانهای حاکم بر بازار و نوع تعاملات موجود در آن، فضا را برای حضور زنان در خود محدود میکرده است. در پاساژها و مالها که بدلهای مدرن بازارهای سنتی محسوب میشوند، به دلیل نبود چنین فضایی، از حضور زنان استقبال بیشتری شده است.
بازار سنتی کاشان یکی از قدیمیترین و فعالترین نمونههای باقیمانده از بازارهای سنتی ایران محسوب میشود. این بازار با وجود رشد پاساژها و فضاهای جدید اقتصادی، همچنان جایگاه خود را در اقتصاد این شهر حفظ کرده است. بازار کاشان علاوه بر جذابیت اقتصادی برای بسیاری از شهروندان این شهر، از نظر گردشگری و توریستی نیز دارای جذابیت منحصربهفردی است که به زندهماندن و پویایی آن در این سالها کمک کرده است. فرهنگ حاکم بر این بازار نیز مانند دیگر بازارهای ایرانی، سنتگرا و محافظهکارانه و تا حدود زیادی مردانه است. ویژگیهای فرهنگی و مذهبی کاشان نیز به تداوم این فرهنگ در بازار کمک کرده است. در چنین فضایی، راهاندازی کسبوکاری برای زنان دشوار است.
در سالهای گذشته، با وجود مشکلات و چالشهای مختلف، برخی از زنان کاشانی توانستهاند با حضور در بازار، کسبوکارهای خود را راهاندازی کنند. زنانی که با پیشگامی در این مسیر، فضا را برای حضور بیشتر زنان در این فضا بهبود بخشیدهاند. تلاشهای انجامشده باعث شده حضور زنان بهویژه در برخی از مشاغل در بازار تثبیت شود. در گفتوگو با چند نفر از آنان، درباره مسیری که طی کردهاند و چالشهای فعالیت در فضای بازار کاشان صحبت کردیم. با توجه به درخواست مصاحبهشوندهها، در این گزارش از اسامی مستعار استفاده شده است.
بازار، فضایی مردانه؟
نزدیک به 13 سال است که زهره در بازار فعالیت میکند و فروشگاهی را در زمینه پوشاک اداره میکند. فرهنگ موجود در کاشان باعث شده تا بعضی از زنان با خرید از فروشندگان زن در برخی از حوزهها مثل پوشاک و آرایشی راحتتر باشند؛ بههمیندلیل حضور زنان در این بخشها بیشتر است. زهره هم از این قاعده مستثنا نیست و از ابتدا در زمینه فروش پوشاک و لباس زیر فعالیت میکرده است. او که در آستانه 45سالگی است، اصلیترین دلیل کار در بازار را مشکلات مالی میداند. او در همین زمینه میگوید: «13 سال پیش که در بیرون از خانه شروع به فعالیت کردم، با مشکلات مالی متعددی مواجه بودم و به دنبال راهی بودم تا با کارکردن، به همسرم در تأمین مخارج زندگی کمک کنم. چنین تصمیمی نه برای خودم و نه برای همسرم به دلیل فرهنگ موجود در شهر راحت نبود. حتی پذیرش این موضوع تا مدتها برای خانواده خودم هم سخت بود و گاهی به کارکردن من کنایه میزدند. به هر حال کاشان یک شهر سنتی است و هنوز برخی از مردان علاقه به کارکردن زنان خانواده خود ندارند و دید خوبی به آن ندارند».
این چالش تنها مشکلی نبوده که زهره در این سالها با آن مواجه بوده است. او درباره این مشکلات ادامه میدهد: «مشکلات همیشه وجود داشته است. در واقع از روز اولی که وارد بازار شدم، میدانستم که کار راحتی نخواهم داشت و باید حواسم به همه چیز باشد. اولین مشکلی که داشتم، اجاره مغازه بود. در واقع به دلیل زنبودن، بهراحتی نمیتوانستم مغازه اجاره کنم. تا حدودی برای برخی از مردها معاملهکردن با زنها سخت است و به این کار خیلی خوشبین نیستند. نوع پوشش و داشتن معرف مرد موجه هم در اجارهکردن مغازه مؤثر بود. برای خرید اجناس از عمدهفروشها هم با همین چالش اعتماد در معامله مواجه بودم. مدتی زمان نیاز بود تا این اعتماد ایجاد شود و بتوانم به شرایط برابر در معامله برسم. بعد از گذشت این سالها، حالا خودم را جزئی از این فضا میدانم و حس میکنم که حضور زنها در بازار تا حدودی پذیرفته شده است».
پذیریش زنان در محیطی کاملا مردانه برای برخی از مردهای کاشانی راحت نیست. مرجان که مثل زهره به دلیل مشکلات مالی، مشغول به کار در بازار شده است، درباره این مسئله میگوید: «کار در بازار سختتر از چیزی بود که فکرش را میکردم. اولین مخالف، همسرم بود و بعد از کشمکشهای فراوان، مجبور شد این واقعیت را بپذیرد. حالا او حتی در این مسیر همراه من شده است و باورهای گذشته خود را کنار گذاشته. پدرم هم همینطور. مشکل دیگر کسبه بازار بودند. رفتارهای مختلفی را از آنها دیدهام که برخی ناپسند بوده است. اوایل حتی به کنایه میگفتند که بازار قبلا جای مردها بود، الان شده حمام زنانه! هر چقدر جلوتر رفتیم، بیشتر احساس پذیرفتهشدن داشتم. زمانی حتی برای اجاره مغازه مجبور شدم شوهر خواهرم را بهعنوان ضامن خود معرفی کنم و قرارداد اجاره را به اسم او نوشتیم. گاهی اوقات رفتارهای ناپسند برخی از همکاران مرد از سر حسادت بوده است. در واقع با حضور ما، رقابت برای آنها در زمینه فروش محصولاتی مثل پوشاک سخت شد و سعی کردند انتقام این شکست را با توهین و تمسخر بگیرند».
کار زنها زیر ذرهبین است
وضعیت اقتصادی خانوادههای ایرانی در سالهای گذشته از ثبات نسبتا کمی برخوردار بوده است. چالشهای اقتصادی باعث شده تا بسیاری از زنان برای کمک به تأمین مخارج زندگی دست به کار شوند. انگیزه بسیاری از زنانی که در بازار کاشان مشغول به فعالیت هستند، حل چالشهای مالی و دستیابی به استقلال مالی است. زهرا که 45ساله است، با کمک همسر خود توانسته در بازار کسبوکاری را راهاندازی کند. او هم در زمینه پوشاک زنانه و بچگانه فعالیت میکند و بیش از 14 سال است که بیرون از خانه کار میکند. زهرا درباره کار در بازار و تأثیر اقتصادی آن میگوید: «در محیط مردانهای مثل بازار کاشان، کسبه زن تا حدودی زیر ذرهبین هستند و راحتی مردها را ندارند. با وجود این مسئله، از حضور در این فضا راضی هستم. اگر دوباره به روز اول باز گردم، همین راهی را که آمدهام، انتخاب میکنم و در بازار مغازه میزنم. الان فضا از نظر فرهنگی برای کار زنان بهتر شده است؛ اما شرایط اقتصادی، ورود به بازار را برای زنان سخت کرده است. من از نظر اقتصادی برخلاف دیگر همکارانم در ابتدای مسیر مشکل زیادی نداشتم؛ اما همیشه به دنبال استقلال مالی بودم. همچنین دوست داشتم با کمک به وضعیت درآمدی خانوادهام، اعضای خانوادهام از رفاه بیشتری برخوردار باشند. جدا از مسئله مالی، کار بیرون از خانه در روحیه من تأثیر مثبت داشته است. در روزهای اولیه ازدواج دچار افسردگی شدم. با توصیه دکتر، سعی کردم وقت بیشتری را در بیرون از خانه سپری کنم. شاید بهترین قسمت کار در بازار برای من همین بهترشدن روحیهام بود».
مهتاب که 27 سال دارد، جزء جوانترین کسبه زن بازار کاشان محسوب میشود. او که به همراه همسر خود مغازه طلافروشی دارد، معتقد است کارکردن در فضای بیرون از بازار برای زنها راحتتر است. همچنین باور دارد کارکردن برای زنان در زمینههایی مثل زرگری که بیشتر شغلی مردانه محسوب میشود، از نظر فضای کاری سختتر است. مهتاب درباره همین موضوع میگوید: «بعد از اتمام تحصیل خود، در زمینه مدرک تحصیلی خود شغل مناسب پیدا نکردم؛ بههمیندلیل تصمیم گرفتم با همراهی همسرم وارد شغل زرگری شویم. با توجه به تجربه شخصی خودم، باید بگویم متأسفانه خیلی از مردها کلا با کارکردن زنها مشکل دارند؛ بهویژه در شغلهایی مثل طلافروشی که همیشه کار مردانه محسوب میشده است. کار در محیطهای مختلف با هم تفاوت دارد. در واقع کار در پاساژها یا مغازههای کنار خیابان برای زنان بسیار راحتتر از بازار است. در بازار همیشه سختگیری در همه زمینهها درباره زنها بیشتر است. به نظرم زنها نباید در مقابل این سختیها سر خم کنند و هرکس در هر بخشی که دوست دارد، باید بتواند فعالیت کند و از کار خود لذت ببرد».
بسیاری از زنانی که در بازار کاشان مشغول به فعالیت هستند و کسبوکاری را اداره میکنند، پشتکار را رمز موفقیت خود میدانند. قطعا برای رویارویی با چالشهای مختلف اقتصادی و فرهنگی که پیشروی زنان برای کار در بازارهای سنتی است، نیاز به روحیهای جسور و ارادهای قوی برای ادامه مسیر تحت فشار حوادث است. مهتاب مانند زهره و مرجان رمز موفقیت خود را پشتکار و ایمان به کار خود میداند. او میگوید: «نگاه من همیشه به کارکردن خانمها مثبت بوده است. فقط میتوانم به خانمهای دیگر بگویم که کارکردن را جدی بگیرید و از کار در محیطی غیر از خانه نترسید. من همیشه به کار خود باور داشتهام و رمز موفقیت خود را پشتکار و ایمان به کاری که دارم انجام میدهم، میدانم. قطعا هر زنی که بتواند این دو ویژگی را در خود تقویت کند، میتواند موفق شود».