|

«شرق» در گفت‌وگو با کارشناسان، مواضع مسکو در قبال آتش‌افروزی‌های آمریکا علیه یمن را بررسی کرد

وقتی روسیه فقط دور می‌زند

هنوز مدت زیادی از اقدام روسیه در حمایت مجدد از ادعای امارات متحده عربی بر سر جزایر سه‌گانه نگذشته است که این بار مسکو در مواجهه با آتش‌افروزی آمریکا و انگلستان نسبت به مواضع انصارالله و حوثی‌ها نیز عملا در تضاد با منافع تهران رفتار کرد. این گزاره تحلیلی از پیش مطرح شده بود که بزرگ‌ترین برنده عملیات طوفان الاقصی و جنگ حماس و اسرائیل، ولادیمیر پوتین و روسیه است.

وقتی روسیه فقط دور می‌زند

‌عبدالرحمن فتح‌الهی: هنوز مدت زیادی از اقدام روسیه در حمایت مجدد از ادعای امارات متحده عربی بر سر جزایر سه‌گانه نگذشته است که این بار مسکو در مواجهه با آتش‌افروزی آمریکا و انگلستان نسبت به مواضع انصارالله و حوثی‌ها نیز عملا در تضاد با منافع تهران رفتار کرد. این گزاره تحلیلی از پیش مطرح شده بود که بزرگ‌ترین برنده عملیات طوفان الاقصی و جنگ حماس و اسرائیل، ولادیمیر پوتین و روسیه است. اکنون هم به نظر می‌رسد با حمله آمریکا به یمن، باز هم تنها بازیگری که می‌تواند بیشترین سود و منفعت را از تنش کنونی در دریای سرخ و مدیترانه ببرد، مشخصا به روس‌ها بازمی‌گردد. بی‌شک به هر میزان که شدت تنش در منطقه افزایش پیدا کند، به همان اندازه توجه‌ها به جنگ اوکراین کاهش پیدا خواهد کرد. به همین دلیل روسیه در جلسه چهارشنبه‌شب هفته گذشته شورای امنیت که ساعاتی قبل از حمله بامداد جمعه با دستور کار بررسی اقدامات حوثی‌ها و انصارالله برگزار شد، در نهایت با رأی ممتنع خود به قطع‌نامه ۲۷۲۲، شرایط را برای حملات آمریکایی‌ها فراهم کرد‌. در نشست شورای امنیت سازمان ملل که شامگاه چهارشنبه گذشته به وقت محلی برابر با ۱۰ ژانویه ۲۰۲۴ و ۲۰ دی‌ماه جاری برگزار شد، این قطع‌نامه با شماره ۲۷۲۲، ۱۱ رأی موافق ۱۵ عضو شورای امنیت را به دست آورد. این رأی‌گیری بدون هیچ مخالفتی انجام شد و چهار عضو شورای امنیت از‌جمله روسیه، چین و الجزایر به آن رأی ممتنع دادند. روسیه و چین از حق وتوی خود استفاده نکردند. پیش از رأی‌گیری درباره قطع‌نامه پیشنهادی آمریکا و ژاپن، درباره اصلاحیه‌هایی که روسیه در‌این‌باره پیشنهاد کرد، رأی‌گیری شد، اما سه اصلاحیه مسکو رأی لازم را به دست نیاورد و در هر سه بار رأی‌گیری، آمریکا و انگلیس با آنها مخالفت و اصلاحیه‌ها را وتو کردند. قطع نامه شورای امنیت سازمان ملل از انصارالله یمن خواسته است حملات به محموله‌های تجاری و خطوط کشتیرانی را متوقف کند. این قطع‌نامه همچنین خواستار آزادی فوری کشتی باری گلکسی لیدر است که اگرچه تحت نظارت شرکت ژاپنی فعالیت می‌کرد، اما فعالیت اصلی آن برای شرکتی اسرائیلی است. این کشتی از ۱۹ نوامبر در اختیار انصارالله یمن است. این قطع‌نامه خواستار خویشتنداری برای جلوگیری از تشدید تنش‌ها در دریای سرخ و منطقه است و از همه طرف‌ها می‌خواهد تلاش‌های دیپلماتیک برای پایان‌دادن به بحران شامل حمایت از گفت‌وگو و روند صلح یمن را تقویت کنند. واسیلی نبنزیا، سفیر و نماینده دائم روسیه در سازمان ملل پیش از رأی‌گیری درباره قطع‌نامه پیشنهادی آمریکا و ژاپن در سخنانی، از نگرانی مسکو درباره وضعیت دریای سرخ گفت و به باور او، «ایالات متحده آمریکا و متحدانش در تلاش برای تحمیل راه کار‌های یک‌جانبه هستند». سفیر روسیه به دلیل اصلی حملات در دریای سرخ پرداخت و افزود‌: «تشدید تنش در غزه دلیل اصلی وضعیت کنونی دریای سرخ است. پرداختن به درگیری در غزه راه‌حل است و توقف جنگ بسیاری از خطرات تشدید تنش را برطرف می‌کند». نبنزیا تصریح کرد: «پیش‌نویس قطع‌نامه ارائه‌شده از سوی آمریکا در مورد دریای سرخ برای تأمین امنیت کشتیرانی نیست بلکه سیاسی و برای نظامی‌کردن منطقه است».

 بازی مسکو در  زمین شورای امنیت

با توجه به رأی ممتنع روسیه در نشست چهارشنبه هفته گذشته شورای امنیت، علی زارع در گفت‌وگویش با «شرق» بر این نکته تأکید دارد: «مسکو عملا با رأی ممتنع خود و با وجود کنار گذاشته‌‌شدن اصلاحیه‌های قطع‌نامه ۲۷۲۲، به این ارزیابی رسیده بود که خروجی شورای امنیت نهایتا به حمله نظامی علیه حوثی‌ها و انصارالله در یمن منجر خواهد شد». به همین دلیل این کارشناس معتقد است: «روسیه و همچنین چینی‌ها نقش و سهم غیرمستقیم خود را در این اتفاق (حمله به یمن) و البته در جهت مانفعشان ایفا کردند؛ چرا‌که به زعم مفسر حوزه بین‌الملل، مسکو و پکن به‌راحتی می‌توانستند با وتوی این قطع‌نامه (قطع‌نامه ۲۷۲۲)، مشروعیت آن را برای سوء‌استفاده لندن و واشنگتن در جهت حمله به یمن را زیر سؤال ببرند. در سایه این نکات، تحلیلگر مسائل خاورمیانه نگاهی عمیق‌تر به رفتارشناسی روسیه دارد و در تبیین آن به این نکته اشاره می‌کند: «مسکو به دنبال اتخاذ رفتار و سیاستی است که در سایه آن کمترین هزینه و اصطکاک سیاسی، دیپلماتیک و امنیتی را با بازیگران منطقه و جهان داشته باشد و در سوی دیگر بیشترین نفع را برای منافع مسکو فراهم آورد. در همین راستا، زارع از یک‌سو موضوع روابط اقتصادی، تجاری و همچنین مناسبات امنیتی، نظامی و دفاعی روسیه با کشورهای حاشیه خلیج فارس را مطرح می‌کند که از نگاه او‌ باعث می‌شود پوتین هیچ‌گاه در مسیر ضدیت با منافع و امنیت این کشورها (کشورهای حاشیه خلیج فارس) گام برندارد و از طرف دیگر معتقد است با توجه به اقدامات حوثی‌ها و انصارالله بعد از عملیات طوفان الاقصی، روسیه نمی‌تواند با حمایت مستقیم از یمنی‌ها، چالش جدی را در برابر غرب و به‌خصوص آمریکا شکل دهد. پیرو آنچه گفته شد، این کارشناس درنهایت نتیجه می‌گیرد روسیه به‌عنوان عضو دائم شورای امنیت و حق وتو در جلسه چهارشنبه هفته گذشته به نحوی رفتار کرد که از یک سو داعیه و ژست حمایت از حوثی‌ها را داشته باشد تا به فراخور زمانی از موقعیت آنها در برابر غربی‌ها استفاده کند و از طرف دیگر رأی ممتنع روس‌ها ثابت کرد که مسکو در حداقل‌ترین حالت ممکن مخالفتی با حمله آمریکایی‌ها به یمن ندارد تا به‌واسطه تنش جدید در منطقه خاورمیانه، توجهات از روی اوکراین بیش از پیش برداشته شود. هنا نوته، کارشناس سیاست خارجی روسیه و مدیر بخش اوراسیا «مرکز مطالعه منع اشاعه جیمز مارتین» در آمریکا نیز در تحلیلی درباره بازی روسیه در حمله آمریکا و بریتانیا علیه یمن، ذیل رشته توییتی اعتقاد دارد‌ «با توجه به جنگ اوکراین، روسیه علاقه‌مند به اهرم‌سازی و سوءاستفاده از محور مقاومت است و این تمایل روسیه البته قبل از حملات هفتم اکتبر هم وجود داشت». آن‌طور که «انتخاب» گزارش داده، هنا نوته رشته توییتش را این‌گونه آغاز کرده: «روسیه درخواست تشکیل نشست اضطراری شورای امنیت سازمان ملل را کرده و وزارت امور خارجه، حمله را انحراف از قطع‌نامه‌های شورای امنیت و نادیده‌گرفتن کامل قوانین بین‌المللی خوانده است، اما آنچه روی داده مخالف منافع روسیه نیست؛ چون با اوج‌گیری تنش‌ها در دریای سرخ در هفته‌های اخیر، روسیه کاملا موضع حمایت‌آمیز از حوثی‌ها داشته است». کارشناس سیاست خارجی روسیه در ادامه توییتش نوشته: «مسکو از عملیات (نگهبان رفاه) توسط ایالات متحده در دریای سرخ انتقاد کرد، در‌حالی‌که تا حدودی از حوثی‌ها در شورای امنیت سازمان ملل متحد محافظت کرد؛ در ۱۹ دسامبر و سوم ژانویه. روسیه در ماجرای قطع‌نامه ۲۷۲۲ شورای امنیت که چند روز پیش تصویب شد، رأی ممتنع داد اما هم‌زمان تلاش‌هایی برای اعمال اصلاحات کرد، از‌جمله عباراتی که اشاره می‌کرد که جنگ غزه علت حملات حوثی‌ها بوده است. در همین حال، برخی از کارشناسان روس، ائتلاف دریایی جدید به رهبری ایالات متحده در دریای سرخ را به سخره گرفتند. هم‌زمان، سایر کارشناسان روس به این نتیجه رسیدند که حمل‌ونقل نفتی روسیه تحت تأثیر حملات حوثی‌ها قرار نخواهد گرفت». مدیر بخش اوراسیا «مرکز مطالعه منع اشاعه جیمز مارتین» در آمریکا رشته توییتش را با ذکر این نکته کلیدی ادامه داد که «با توجه به جنگ اوکراین، روسیه علاقه‌مند به اهرم‌سازی و سوءاستفاده از محور مقاومت است. این تمایل روسیه البته قبل از حملات هفتم اکتبر هم وجود داشت. موضوع هم فقط این نیست که این مسائل توجهات را از اوکراین منحرف می‌کند بلکه بحث، بحث مقاومت در برابر ایالات متحده در خاورمیانه است. ما این بازی را در سوریه شاهد بودیم، جایی که روسیه نه‌تنها خود نیروهای آمریکایی را مورد آزار و اذیت قرار داد بلکه به گروه‌های نزدیک به ایران نیز کمک کرد». نوته در پایان نوشت: «در بحبوحه گزارش‌های اخیر مبنی بر اینکه عراق به دنبال خروج نیروهای آمریکایی از این کشور است، برخی افراد در روسیه گفته‌اند این اتفاق (کاهش حضور آمریکا در منطقه) به نفع مسکو تمام می‌شود. التهاب منطقه‌ای به دنبال حملات آمریکا و بریتانیا و متقابل افزایش تنش از سوی حوثی‌ها می‌تواند هم منابع بیشتر ایالات متحده را در منطقه پاگیر و هزینه کند یا محور مقاومت را نسبت به حضور آمریکا خشمگین‌تر کند. با توجه به رویارویی گسترده‌تر مسکو با غرب، هر یک از این دو مورد پیش آید، مورد استقبال روسیه قرار خواهد گرفت».

رفتار پکن، متفاوت از مسکو؟!

حسین اسعدیان، دیگر کارشناسی بود که در گپ‌و‌گفتش با «شرق» ضمن اذعان به درستی تحلیل علی زارع از زاویه و منظری متفاوت به دنبال قیاس رفتار چینی‌ها با عملکرد روسیه در تقابل با منافع و امنیت ایران است و پیرو آن بر این گزاره تأکید دارد که «رفتار چینی‌ها به مراتب صادقانه‌تر از کارنامه روس‌ها‌ست». این کارشناس با تشریح بیشتر جمله خود، به تلاش‌های پکن در احیای روابط جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی در اسفند سال گذشته گریزی می‌زند و این باور را دارد که‌ «چینی‌ها به دلیل سرمایه‌گذاری‌های کلان و همچنین موضوع امنیت انرژی به دنبال احیای روابط تهران - ریاض و تنش‌زدایی از منطقه حاشیه خلیج فارس بودند‌». اما اسعدیان به‌واسطه موضوع جنگ اوکراین، رفتار مسکو و پوتین را غیرصادقانه‌تر و در جهت سوءاستفاده از تنش‌های منطقه‌ای ارزیابی می‌کند. به گفته او و در نگاهی مشابه با علی زارع، وقوع عملیات طوفان الاقصی و جنگ حماس و اسرائیل که به صد‌مین روز خود رسید و همچنین حمله آمریکا و بریتانیا به یمن و تعمیم و گسترش جنگ و ناامنی به کل منطقه خاورمیانه، ایدئال‌ترین حالت ممکن برای پوتین است؛ چراکه تداوم تشدید این اوضاع تنها یک برنده دارد و آن هم روسیه است. البته کارشناس ارشد حوزه بین‌الملل علاوه بر مسائل و اقتضائات امنیتی، نظامی و دفاعی ناشی از جنگ اوکراین، این موضوع را هم پیش می‌کشد که مسکو و پوتین به دلیل نیاز به حفظ اهرم‌هایی مانند نقش و نفوذ کشورهای حاشیه خلیج فارس و مشخصا عربستان سعودی در اپک به تقویت روابط با این بازیگران نیاز دارد. بنابراین منافع اقتصادی و تجاری نیز یکی از مقولاتی است که در کنار موضوع جنگ اوکراین موجب می‌شود که کرملین رفتار غیرصادقانه خود را در برابر ایران، یمن و دیگر بازیگران داشته باشد.‌البته اسعدیان تأکید و تصریح می‌کند که این رفتار غیرصادقانه از منظر تهران قابل ارزیابی است؛ وگرنه مسکو همواره در جهت حفظ منافع خود رفتار کرده است. با ذکر این نکته، مفسر مسائل منطقه، موضع‌گیری‌های منفی و انتقادهای مقامات روسیه پس از حمله بامداد جمعه آمریکا و انگلستان به یمن را یک بازی سیاسی با هدف دور‌کردن اتهام نقش غیرمستقیم مسکو، ذیل رأی ممتنعش در وقوع این حادثه (حمله به یمن)، تعبیر و تفسیر می‌کند. در سایه این نکته، ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه، روز جمعه حملات آمریکا، انگلیس و متحدانشان به یمن را مثال دیگری از زیر پا گذاشتن قطع‌نامه‌های شورای امنیت سازمان ملل و بی‌اعتنایی کامل به قوانین بین‌المللی به اسم مقابله با تشدید تنش در منطقه دانست. به نوشته خبرگزاری «اسپوتنیک»، زاخارووا در پیامی که در کانال پیام‌رسان تلگرام خود منتشر کرد، نوشت: «حملات هوایی آمریکا به یمن مثال دیگری از زیر پا گذاشتن قطع‌نامه‌های شورای امنیت سازمان ملل توسط آنگلوساکسون‌ها و بی‌اعتنایی کامل به قوانین بین‌المللی به نام تشدید تنش در وضعیت منطقه در جهت اهداف مخرب هستند». همان روز (جمعه)، دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین هم حملات هوایی آمریکا و انگلیس به یمن را با توجه به اینکه قطع‌نامه‌ای از سوی شورای امنیت برای مجوز‌دادن به آنها تصویب نشده، نامشروع دانسته و آنها را محکوم کرد.

در پی این حملات، روسیه خواستار برگزاری نشست فوری شورای امنیت سازمان ملل برای بررسی این موضوع شد که در‌نهایت نشست روز جمعه شورای امنیت سازمان ملل را به دنبال داشت. به نوشته خبرگزاری «اسپوتنیک»، پسکوف در گفت‌وگو با خبرنگاران سعی در توجیه رأی ممتنع روسیه در نشست چهارشنبه‌شب شورای امنیت داشت و در همین راستا بیان کرد که «ما این حمله را محکوم می‌کنیم. می‌دانید که قطع‌نامه‌ای تصویب شد که ما به آن رأی ممتنع دادیم. کشورهایی که این حملات را انجام دادند، تلاش کردند اقداماتشان را مبنای حقوقی بین‌المللی بدهند. مطابق با قوانین بین‌المللی این حملات نامشروع هستند. این موضع ماست». در ادامه پسکوف بر اینکه روسیه سابقه مخالفت مکرر با چنین اقداماتی را داشته تأکید کرد. در ادامه همین واکنش‌ها، واسیلی نبنزیا، نماینده روسیه در سازمان ملل هم بامداد شنبه در جلسه دوم شورای امنیت درباره موضع انصارالله، حملات اخیر آمریکا و متحدانش به یمن را باعث بی‌ثباتی بیشتر در غرب آسیا و همچنین تضعیف عادی‌سازی روابط در منطقه قلمداد کرد. نبنزیا در جلسه شورای امنیت سازمان ملل، حمله به یمن را «تجاوز نظامی دیگری از سوی غرب در خاورمیانه» توصیف کرد که از دیدگاه او، نقض منشور ملل متحد است. طبق گزارش اسپوتنیک، دیپلمات ارشد روسیه همچنین هشدار داد اگر تشدید تنش‌ها ادامه یابد، تمام منطقه ممکن است با فاجعه‌ای روبه‌رو شود که در مقایسه با آنچه تاکنون دیده‌ایم مانند «گل‌ها» به نظر برسند. نبنزیا در ادامه گفت: «روسیه از جامعه بین‌المللی می‌خواهد قویا حملات به یمن را محکوم کند؛ حملاتی که بدون مجوز سازمان ملل انجام شد». نماینده روسیه همچنین گفت مسکو در نگرانی‌های شرکای منطقه‌ای خود در این موضوع شریک بوده و خواستار افزایش تلاش‌های بین‌المللی برای کاهش خشونت‌ها در منطقه است.

افزایش بهای انرژی و برد اقتصادی روسیه

رسول نهاوندی دیگر کارشناسی بود که او هم در گفت‌وگو با «شرق» علاوه بر تأیید ارزیابی علی زارع و حسین اسعدیان از منظری مشابه به موضوع ورود می‌کند و از دیدگاه او، نه‌تنها اقتضائات ناشی از جنگ اوکراین و نیز مناسبات روسیه با کشورهای حاشیه خلیج فارس، عملا پوتین را در مقابل یمنی‌ها و همچنین منافع تهران قرار داده است، بلکه هرقدر که شاهد تشدید جنگ، تنش، درگیری و ناامنی باشیم به همان میزان نیز بهای انرژی در جهان افزایش پیدا می‌کند که بدون شک با وضعیت کنونی اقتصادی روسیه، می‌تواند یک سناریوی مطلوب و ایدئال برای کرملین باشد». با این خوانش، تحلیلگر ارشد اوراسیا، این گزاره را پیش می‌کشد که «روس‌ها عملا از وقوع عملیات طوفان‌الاقصی، تداوم جنگ حماس و اسرائیل، حمله به یمن و گسترش جنگ و ناامنی به کل منطقه خاورمیانه استقبال می‌کند، اما روسیه در ظاهر با حفظ ژست مخالف، خود را منتقد جنگ‌افروزی‌های جاری واشنگتن و تل‌آویو نشان می‌دهد، ولی در رفتارهایش، ذیل انفعال دیپلماتیک، زمینه‌ساز شرایط کنونی است. ازاین‌رو نهاوندی در ادامه ارزیابی خود تصریح می‌کند که موضع اعلامی روسیه را نباید به معنای رفتار اعمالی و عملی آنها در نظر گرفت. چون به‌هر‌حال نتیجه این است که عملا سه آبراه و سه منطقه دریایی با ناامنی جدی مواجه شده است؛ هم خلیج فارس و دریای عمان و تنگه هرمز هم دریای سرخ و دریای مدیترانه و به گفته او تنها برنده این وضع، صرفا و صرفا روس‌ها هستند. رسول نهاوندی این گزاره را هم پیش می‌کشد که تا قبل از حمله آمریکایی‌ها به مواضع انصارالله و حوثی‌ها در یمن، جو بایدن سعی در کنترل و مدیریت شرایط منطقه و عدم تسری جنگ به کل خاورمیانه داشت، چراکه از دیدگاه او، این موضوع (گسترش دامنه جنگ) در تضاد با فضای انتخاباتی جو بایدن خواهد بود. پیرو این نکته، نهاوندی یادآور می‌شود که هرگونه اقدامی برای افزایش درگیری‌ها، گسترش جنگ و تسری ناامنی در منطقه و به دنبالش تحت‌الشعاع قرارگرفتن امنیت آبراه‌هایی مانند دریای عمان، خلیج فارس، تنگه هرمز، تنگه باب‌المندب، دریای مدیترانه و دریای سرخ می‌تواند روی سیر صعودی بهای انرژی در جهان و نهایتا بهای سوخت در آمریکا اثرگذار باشد و این موضوع سبب شده بود جو بایدن، با وجود حملات مکرر نیروهای موسوم به محور مقاومت طی سه ماه پس از عملیات طوفان‌الاقصی و جنگ حماس و اسرائیل دست به واکنش و اقدامی رادیکال و انتحاری نزند. با وجود این نهایتا برآورد کاخ سفید این بود که با حملاتی مشخص، کوتاه و ضربه‌ای، ضمن توقف حوثی‌ها و انصارالله عملا دست به واکنش در جهت تسری جنگ در منطقه نزند.

وقتی روسیه از به‌هم‌خوردن توافق نانوشته تهران - واشنگتن سود می‌برد

ناصر امین هم کارشناس دیگری بود که او نیز از منظری کاملا متفاوت، سیاست خارجی روسیه را پس از عملیات طوفان‌الاقصی و همچنین حمله آمریکایی‌ها به یمن به بوته تحلیل می‌برد و در گفت‌وگویش با «شرق» یادآور می‌شود که روسیه به دلیل گرفتاری در باتلاق جنگ اوکراین از ایجاد درگیری، تنش و ناامنی در سایر مناطق جهان مانند خاورمیانه به شدت سود می‌برد، اما به باور او، مهم‌‌ترین نکته آن است که درگیری‌های کنونی در غرب آسیا، عملا تلاش‌های دولت رئیسی و دولت بایدن برای حصول یک توافق نانوشته را هم ناکام گذاشت که این وضعیت به‌شدت مطلوب و مورد نظر روسیه است. به همین دلیل ناصر امین افزایش بهای انرژی در جهان، کاهش توجهات به جنگ اوکراین، تقسیم‌شدن و کاهش توان آمریکا و غرب در موضوع حمایت از کی‌یف و زلنسکی، اهمیت روابط، حفظ روابط حسنه روسیه با کشورهای حاشیه خلیج فارس، عدم اصطکاک سیاسی، امنیتی و دیپلماتیک با غربی‌ها از جانب مسکو و نظایر آن تنها بخشی از رفتار روسیه است که روس‌ها تلاش دارند با در پیش گرفتن یک سیاست خارجی پراگماتیک و عمل‌گرا از ظرفیت و توان همه بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای استفاده کنند و در عین حال از موقعیت تهران، یمن، سوریه و... هم در وقتش بهره ببرند، کما اینکه به گفته این کارشناس، «پوتین در جریان عملیات طوفان‌الاقصی و جنگ حماس و اسرائیل به نحوی رفتار کرد که از یک سو، حمایت جدی خود را از حماس و فلسطینی‌ها داشته باشد و هم‌زمان مدیریت روابط مسکو - تل‌آویو را هم در دستور کار قرار دهد». پیرو گفته ناصر امین، سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، در چرخشی بزرگ برای نزدیک‌شدن به اسرائیل، به صورت غیرمستقیم به توجیه جنگ تل‌آویو علیه غزه پرداخت. سکاندار سیاست خارجی روسیه در مصاحبه با رسانه دولتی این کشور (ریانووستی) این جمله کلیدی را مطرح کرد که «اهداف نظامی که روسیه در اوکراین و اسرائیل در غزه دنبال می‌کنند در واقع یکی هستند». این بخش از مصاحبه در رسانه‌های اسرائیلی آی 24 نیوز و روزنامه‌های تایمز اسرائیل و جروزالم‌پست هم منتشر شدند.

عصر ایران، این گفته لاوروف را به مثابه چرخش مسکو در برابر جنگ اسرائیل در غزه تفسیر کرد. روسیه قبل از این گفته بود حماس را یک گروه تروریستی نمی‌داند و حتی از اعضای ارشد حماس برای سفر به مسکو دعوت کرده بود. این اتفاق باعث اعتراض شدید تل‌آویو شده بود. دولت روسیه از ابتدای جنگ اسرائیل در غزه، به شدت از تل‌آویو انتقاد و از فلسطینی‌ها حمایت کرده بود. لاوروف در مصاحبه‌اش افزود «نتانیاهو (نخست‌وزیر اسرائیل) گفت باید حماس به عنوان یک نیروی نظامی و سازمان، به طور کامل نابود شود؛ این سازمان خلع سلاح شود و باید جلوی تندروی در غزه را گرفت. در واقع روسیه و اسرائیل در جنگ‌هایی که در آنها مشارکت دارند اهداف مشابه دارند که مهم‌ترین آنها، خلع سلاح و مقابله با نازیسم است». وزیر خارجه روسیه این را هم گفت که «ما باید درباره تاریخ مشترکمان با اسرائیل، مراقبت کنیم. در رتبه اول در جنگ علیه نازی‌ها. و این واقعا به لحاظ تاریخی ما را متحد می‌کند». وزیر امور خارجه روسیه تأکید کرد «نبرد با نازیسم چیزی است که از لحاظ تاریخی روسیه را با اسرائیلی‌ها مرتبط کرده است. ما باید درمورد تاریخ مشترک خود با اسرائیل و بالاتر از همه، تاریخ مبارزه با نازیسم بسیار مراقب باشیم. این اصلی‌ترین چیزی است که ما را از نظر تاریخی متحد می‌کند». لاوروف درباره نتانیاهو هم خاطرنشان کرد که با وجود همه انتقادات از همه جای جهان و به‌رغم اینکه او خود را در وضعیت سختی می‌بیند اما به خود اجازه نمی‌دهد درباره روسیه سخن بگوید. وی همچنین گفت «نظریه‌های وجود توطئه درباره اینکه سران اسرائیل پیش از حمله هفتم اکتبر حماس، از آن حمله خبر داشتند ولی کاری نکردند صحیح نیست». لاوروف همچنین از کابینه سابق اسرائیل به رهبری یائیر لاپید (نخست‌وزیر سابق)، به دلیل محکومیت حمله نظامی روسیه به اوکراین و متهم‌کردن مسکو به حمله به غیرنظامیان و الحاق مناطق اوکراین به خاک روسیه انتقاد کرد. وزیر خارجه روسیه با اشاره به گفت‌وگوی تلفنی بین بنیامین نتانیاهو و پوتین رئیس‌جمهور روسیه گفت اسرائیلی‌ها به مسکو کمک کردند تا اسرای روسی از غزه خارج شوند. ناصر امین، همین موضع‌گیری‌های بی‌سابقه سرگئی لاوروف و نیز رأی ممتنع مسکو در جلسه چهارشنبه‌شب هفته گذشته شورای امنیت را تلنگری به ایران می‌داند و متذکر می‌شود که «در دنیای امروزی هیچ متحد و دوست و دشمن دائمی وجود ندارد و کشورها تنها بر اساس منافع ملی خود عمل می‌کنند». حشمت‌الله فلاحت پیشه هم در تحلیل موج‌سواری روسیه از تشدید تنش تهران – واشنگتن طی گفت‌وگویی با اصلاحات‌نیوز، ضمن اشاره به این موضوع که کورسوی توافق نانوشته میان ایران و آمریکا هم خاموش شد، باور دارد که «توافق نانوشته ایران و آمریکا یک توافق نانوشته اما فراگیر و البته دائم بود. برای اینکه هر گاه دو طرف احساس کردند ممکن است بحرانی از کنترل خارج شود، می‌توانستند برای کنترل بحران با هم مذاکره‌ای داشته باشند و مانع از گسترش بحران شوند. متأسفانه این کورسو که در عمان شکل گرفته بود هم از بین رفت و نتیجه‌ای که به وجود آمد، این بود که بازیگر اصلی تحولات منطقه، یعنی ایران که می‌توانست روند دیپلماسی عملیاتی را تقویت کند، در حاشیه قرار گرفت و حتی کشوری مانند عربستان به‌گونه‌ای عمل کرد که سیاست دوگانه‌اش، حاصلی جز جنگ یمن را به‌همراه نداشت». عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم این گزاره تحلیلی را طرح می‌کند که سیاست نتانیاهو کشاندن ناامنی به دوران ریاست‌جمهوری آینده آمریکا یعنی ترامپ است، چون از دیدگاه فلاحت‌پیشه، نتانیاهو سعی دارد این جنگ را به صورت یک سراشیبی ویرانگر تا زمان ترامپ بکشاند و بعد از آن این جنگ منطقه‌ای را به جنگ مستقیم آمریکا و ایران تبدیل کند. هدفی که در زمان فعلی می‌خواست به بایدن تحمیل کند اما بایدن مدام سعی کرده تا از آن پرهیز کند ولی حمله به یمن یک گام تنش‌های میان ایران و آمریکا را جلو برده است و تابه‌حال این‌گونه نبوده است. فلاحت‌پیشه با بیان اینکه روسیه و چین به جای اینکه یک بلوک ضد جنگ را شکل دهند، صرفا منافع خودشان را دنبال می‌کنند، روسیه را «خوشحال‌ترین بازیگر جهانی» از تداوم وضع موجود دانست. چون در واقع جنگ در اوکراین را تحت‌الشعاع مسائل منطقه خاورمیانه قرار داده است و این نماینده ادوار، چین را هم «خوشحال‌ترین تاجر دنیا» از جنگ کنونی معرفی کرد، زیرا در ایامی که آمریکایی‌ها دوباره گرفتار بحران‌های منطقه‌ای شدند و مجددا همان اشتباه استراتژیک سال ۲۰۰۱ را متحمل شدند، چینی‌ها به عنوان بزرگ‌ترین تاجر جهانی، مشکلات تجاری خود با آمریکا را کنار گذاشتند و سعی می‌کنند از این کاهش کم‌سابقه رشد اقتصادی خودشان فرار کنند. این کارشناس سیاست خارجی، با توجه به عملکرد ایران در شرایط فعلی، گفت: «اعتقادم بر این است که ایران به‌‌هرحال می‌داند هر آنچه در حال شکل‌گیری است، کمینی است که اسرائیل برای کشاندن ایران و آمریکا به یک جنگ تعریف کرده است. ایران تاکنون سعی کرده از ورود به این بحران پرهیز کند اما نه ایران و نه آمریکا نتوانستند از نزدیک‌شدن این بحران به خودشان جلوگیری کنند. طرفداران تنش‌زدایی میان آمریکا و ایران، فقط یک سال وقت دارند مانع از بروز جنگ بی‌سابقه شوند».