ممنوعالخروجی دستیاران پزشکی
محدودیتی که بر سر همه آوار میشود
موضوع خودکشی دستیاران پزشکی دو سال پیش در کانون توجه افکار عمومی قرار گرفت؛ شوخی نبود، 15 جوان، جوان نخبه، قرارگرفته در جایگاههایی که نقطه آمال و آرزوهای بسیاری از جوانان دیگر بود، خواسته بودند که دیگر زنده نباشند.
موضوع خودکشی دستیاران پزشکی دو سال پیش در کانون توجه افکار عمومی قرار گرفت؛ شوخی نبود، 15 جوان، جوان نخبه، قرارگرفته در جایگاههایی که نقطه آمال و آرزوهای بسیاری از جوانان دیگر بود، خواسته بودند که دیگر زنده نباشند.
آژیر قرمز به صدا درآمده بود، همه بسیج شدند، جلسه پشت جلسه، کارگروهها شکل گرفت و پروژهها آغاز شدند. در نهایت با افتخار اعلام شد دریافتی دستیاران (رزیدنتهای) جامعه پزشکی دوبرابر شده است (حالا این عدد برای مجردها ماهی نزدیک 10 میلیون تومان و برای متأهلها نزدیک 12 میلیون تومان است).
اما میدانیم و میدانند که مشکل حل نشده است؛ در همین چند هفته مجددا با خودکشی سه نخبه جوان دیگر، هر کسی که شنید گفت: ای وای ... چرا؟ ... چه تلخ... .
چند سالی هست دلسوزان نظام سلامت کشور دائما هشدار میدهند خالیماندن ظرفیت پذیرش رشتههای تخصصی (اطفال، داخلی، بیهوشی، طب اورژانس و ...) و فوقتخصصی (حتی رشتههای بسیار مهمی مثل جراحی قلب و جراحی اطفال) فاجعهای برای فردای نظام سلامت کشور است. همین یکی، دو دهه پیش رقابتی بسیار شدید برای قبولی در این رشتههای زیربنایی نظام سلامت در جریان بود و برای همین فاجعه شکلگرفته حتی برای افراد درون سیستم هم غافلگیرکننده و فاجعهبار مینماید.
یکی از کلیدواژههای مشترک کارشناسان در این باب «نداشتن امید به فردا» و «یأس از وضعیت فعلی و بدبینی به تغییر شرایط» است.
حالا فکر میکنید برای حل ریشهای مسائل و مشکلات و برطرفشدن این فضای تیره و تار چه راهکارها و برنامههای کوتاهمدت، میانمدت و درازمدت اندیشیده شده است؟
قطعا دلسوزان و زحمتکشان واقعی از هر راهی که بتوانند، سعی میکنند تا شاید اندکی امید ایجاد کنند، همیاری و همدلی کنند تا شاید کمی از یأس کاسته شود و بخشی از فشارهای وارده را مهار کنند. در چنین شرایطی هر خبر منفی تأثیرات چندین خبر خوب را خنثی خواهد کرد و برای همین است که مهارتهای سیاستگذاری و اطلاعرسانی در شرایط بحران از مهمترین مهارتهای لازم برای مدیریت کلان در نظر گرفته میشود. درحالیکه تا این لحظه تمام ابراز هشدار و نگرانی و ناراحتیها نتیجه ملموس و عینی نداشته، ناگهان نامهای رونمایی میشود که در آن درخواست شده برای تمام افرادی که تعهدات قانونی به وزارت بهداشت دارند، گذرنامه صادر نشود!
دقت کنید که نه حتی ممنوعالخروجی بلکه عدم صدور گذرنامه. البته که توضیح دادهاند پیش از این هم افراد مشمول انجام تعهدات قانونی، ممنوعالخروج بودهاند و این نامه مطلب جدیدی نیست. اما خودتان را بگذارید جای پزشک جوانی که سالها تلاش کرده تا پزشک شده، در چنین وضعیت تیره و تاری بهجای شنیدن اخبار امیدوارکننده، با چنین خبری روبهرو میشود. انگیزه او برای ماندن در وطن و تحصیل در رشته تخصصی و سپس کار در مناطق محروم
بیشتر میشود؟
اصولا دو راه کلی برای تشویق نیروی انسانی جهت حضور فعال و تأثیرگذار و حرکت رو به جلو وجود دارد؛ یا بسترسازی مناسب و ایجاد مشوقها برای حرکت و سهلسازی مسیر و همکاری و همراهی در طی مسیر، یا شیوه فشار و محدودسازی و اجبار.
اگر به وضعیت فعلی در برخی از زمینهها بنگریم، متوجه خواهیم شد عموما کدام مسیر انتخاب شده و نتایج آن چه بوده است. شاید به همین دلیل است که نباید رؤیاپردازی کنیم و امید به تغییر نگرش و رفتار مدیران اجرائی داشته باشیم. اما وظیفه ما اطلاعرسانی در باب مشکلات و اعلام هشدار است. به آنها که مسئول هستند میگوییم در سالهای پیش هشدارها و نشانهها را نشنیدید و ندیدید، حالا موج خودکشیها را میبینید، امروز هم اگر هشدارها و نشانهها را نبینید و نشنوید مطمئن باشید چند سال بعد نتایج تلخش کل مردم ایران را تحت تأثیر قرار خواهد داد.