|

گفت‌و‌گویی دیگر میان مدیرمسئول «شرق» و دبیر کل حزب مؤتلفه اسلامی

در ستایش راهبرد

مدتی می‌شود که پذیرای گفت‌و‌گوی کتبی اسدالله بادام‌چیان، دبیر کل مؤتلفه و مهدی رحمانیان، مدیرمسئول روزنامه «شرق» هستیم. در این مدت بی‌شک برای ما یکی از بهترین اتفاقات رسانه‌ای رقم خورد و آن هم اینکه در روزنامه «شرق» و میان دو طیف فکری مختلف، تعاملی جدی و بدون روتوش صورت گرفت و بر همین اساس ما می‌توانیم بر خود ببالیم که در پاسداشت گفت‌و‌گو حرکت کرده‌ایم. از همین منظر نیز همواره از صاحب‌نظران با ایده‌ها و اندیشه‌های مختلف دعوت کرده‌ایم که «شرق» را مأوای گفت‌و‌گو بدانند و برای ایرانی سربلندتر، میزبانی ما را در گفت‌و‌گو بپذیرند. چون معتقدیم فرهنگ گفت‌و‌گو به عنوان یکی از ابزارهای زیربنایی توسعه نقش ویژه‌ای در پیشرفت و ساماندهی مسیر رشد ایفا می‌کند. به همین خاطر قطعا روند ترویج گفت‌و‌گو را ادامه خواهیم داد تا در فرایند توسعه گامی هرچند کوچک برداشته باشیم. گفت‌و‌گوی مهدی رحمانیان و اسدالله بادام‌چیان نیز دقیقا به نقطه‌ای رسیده است که قصد دارد از این مرحله به بعد با عبور از کنار چالش‌های سیاسی به طرح بحران‌ها و مشکلاتی بپردازد که می‌توانند پروژه پیشرفت را در ایران کُند و مختل کنند. یافتن راهبرد برای غلبه بر این موانع نیز باید دغدغه ادامه این گفت‌و‌گوها باشد. بادامچیان معتقد است در ایران مشکل داریم اما بحران نه، رحمانیان نیز می‌گوید اسم موانع هرچه باشد اگر برطرف نشوند می‌توانند برای ایران آسیب‌زا باشند. متن گفت‌و‌گوی مکتوب دبیر کل مؤتلفه با مدیرمسئول «شرق» را در ادامه می‌خوانید:

در ستایش راهبرد

مدتی می‌شود که پذیرای گفت‌و‌گوی کتبی اسدالله بادام‌چیان، دبیر کل مؤتلفه و مهدی رحمانیان، مدیرمسئول روزنامه «شرق» هستیم. در این مدت بی‌شک برای ما یکی از بهترین اتفاقات رسانه‌ای رقم خورد و آن هم اینکه در روزنامه  «شرق» و میان دو طیف فکری مختلف، تعاملی جدی و بدون روتوش صورت گرفت و بر همین اساس ما می‌توانیم بر خود ببالیم که در پاسداشت گفت‌و‌گو حرکت کرده‌ایم. از همین منظر نیز همواره از صاحب‌نظران با ایده‌ها و اندیشه‌های مختلف دعوت کرده‌ایم که «شرق» را مأوای گفت‌و‌گو بدانند و برای ایرانی سربلندتر، میزبانی ما را در گفت‌و‌گو بپذیرند. چون معتقدیم فرهنگ گفت‌و‌گو به عنوان یکی از ابزارهای زیربنایی توسعه نقش ویژه‌ای در پیشرفت و ساماندهی مسیر رشد ایفا می‌کند. به همین خاطر قطعا روند ترویج گفت‌و‌گو را ادامه خواهیم داد تا در فرایند توسعه گامی هرچند کوچک برداشته باشیم. گفت‌و‌گوی مهدی رحمانیان و اسدالله بادام‌چیان نیز دقیقا به نقطه‌ای رسیده است که قصد دارد از این مرحله به بعد با عبور از کنار چالش‌های سیاسی به طرح بحران‌ها و مشکلاتی بپردازد که می‌توانند پروژه پیشرفت را در ایران کُند و مختل کنند. یافتن راهبرد برای غلبه بر این موانع نیز باید دغدغه ادامه این گفت‌و‌گوها باشد. بادامچیان معتقد است در ایران مشکل داریم اما بحران نه، رحمانیان نیز می‌گوید اسم موانع هرچه باشد اگر برطرف نشوند می‌توانند برای ایران آسیب‌زا باشند. متن گفت‌و‌گوی مکتوب دبیر کل مؤتلفه با مدیرمسئول «شرق» را در ادامه می‌خوانید:

 

اسدالله بادام‌چیان:

مشکل داریم اما مطابق تعریف علمی در  ایران بحران نداریم

جناب آقای رحمانیان، مدیرمسئول محترم روزنامه شرق

با سلام

از ارسال پاسخ به نامه یازدهم و نیز از چاپ دو نامه من و شما در روزنامه مورخ ۲۵/۹ نیز تشکر دارم.

نظر شما بر صراحت کلام امری ‌پسندیده است، این نظر من هم هست. لذا به صراحت نظراتم را درباره اصلاحات نوشتم. انتظار داشتم حضرت‌عالی هم نظرات خودتان را درباره جریان اصلاحات و اصلاح‌طلبی به مفهوم یک جریان و تجمع سیاسی بنویسید و اگر نظر مرا صحیح نمی‌دانید توضیح دهید تا خوانندگان محترم و نسل جدید و آینده با نظرات و منطق و استدلال بنده و شما درباره اصلاحات و اصلاح‌طلبان آشنا شوند. ولی اختیار با شماست. من اصراری ندارم خوشحال هم شدم که در چاپ نامه اخیر در روزنامه مورخ 25/9 عنوان کرده‌اید (به نفع حل مشکلات، از گذشته عبور کنیم) من هم کاملا موافقم.

البته در پاسخ اخیر شما چند نکته وجود دارد که نیاز به توضیح دارد، این توضیحات را می‌دهم و بعد هم درباره مشکلات و راه‌حل‌های آن صحبت خواهم کرد و شیوه جدید را بر حسب خواست شما پیگیری می‌کنم و از گذشته‌ها و متون نامه‌ها می‌گذرم.

ابتدا درباره نامه حضرت‌عالی:

1.نوشته‌اید اصلاحات با دو گروه مخالف قسم‌خورده مواجه بوده و مواجه هست. یکی از آنها که جریان اصلاح‌طلبی را مانعی برای پایان کار جمهوری اسلامی دانند

2. شما و هم‌فکرانتان (مقصود بنده و هم‌فکران بنده است)

این پاسخ عجیبی است لطفا توضیح دهید.

چه کسانی هستند که جریان اصلاحات را مانع برای پایان کار جمهوری اسلامی می‌دانند لطفا برای شفافیت نام ببرید. در بخش ما و جریان ما معلوم است که ما جریان اصلاحات دوم خردادی و اعتدالی را قبول نداریم و آن را جریانی با تفکر رو به غرب می‌دانیم و مطابق با دیدگاه‌ها و نظرات اسلام امام خمینی (ره) و فقاهت و اصل امامت و ولایت نمی‌دانیم و عملکرد این جریان را مضر و مشکل‌آفرین یافته‌ایم. همین‌طور که من در نامه‌هایم شرح دادم ولی مخالف شما نیستم، بلکه همواره شما را تحمل کرده و خواسته‌ام که جریان اصلاحات به آغوش ملت برگردد. یازده نامه من نیز بهترین شاهد و گواه است و خوشحالم که این نامه‌ها در محتویات شرق هم اثر داشته است. من هم قبول دارم که هر کسی نامه‌ها را بخواند با تفکر و منطق و نگاه و نگرش امثال ما و اصلاح‌طلبان تا اندازه خوبی آشنا می‌شود. درباره اینکه ما چه هستیم و چه کارنامه‌ای داریم و مؤتلفه چه کرده است؟ این هم روشن است. مؤتلفه اسلامی از سال ۴۱ در خدمت امام خمینی (ره) در برابر توطئه براندازی اسلام از طرف آمریکا و انگلیس و اصلاحات ملوکانه محمدرضا شاه حضور یافته و به نظر امام خمینی (ره) در اردیبهشت ۴۲ به صورت تشکیلاتی فعال شده و در جریان‌های فیضیه و ۱۵ خرداد و کاپیتولاسیون آمریکایی شاه و فعالیت‌های مبارزاتی در کشور و در زندان‌های مخوف شاه و نیز مدیریت راهپیمایی‌های سال‌های ۵۶- ۵۷ و در کمیته استقبال امام نقش مؤثر داشته است که در تاریخ انقلاب اسلامی آمده است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز در همه صحنه‌ها کار بدون چشمداشت داشته و از مفاسد و رانت‌ها و سوءاستفاده‌ها و اختلاس‌ها و امور غیراخلاقی در یاران مؤتلفه نمی‌توان چیزی یافت و عناصر و اعضای آن هرجا بودند خدمت صادقانه داشتند و شهدای فراوانی را تقدیم کردند. در مشکلات اقتصادی آنها دستی ندارند به اقتصاد سرمایه‌داری، اقتصاد آزاد، اقتصاد و عرضه و تقاضا، اقتصاد بازار عقیده ندارند و با اقتصاد چپ و سوسیالیستی و کمونیستی مخالفند، به اقتصاد اسلامی اعتقاد دارند که این‌جانب در کتاب اقتصاد اسلامی به بیان ساده شرح دادم. برای پیشرفت و اقتدار و عزت نظام جمهوری اسلامی و حل مشکلات و کمک به محرومین و آسیب‌دیدگان در حوادث طبیعی و سعادت ملت بزرگ ایران همواره کوشیده‌اند ولی ذهنیت‌های غلط و التقاطی مثل مهندس موسوی و چپ‌گرایان و غرب‌زده‌ها نگذاشتند تلاش‌های آنان برای زندگانی ساده و مرفه اسلامی به ثمر برسد. و همواره مورد تهاجم و تهمت آنان قرار داشته است و دارد ولی پاکی و صداقت یاران مؤتلفه باعث شده که توده مردم و بزرگان کشور همه بر سلامت و خدمت مؤتلفه گواهی می‌دهند ما از هر خدمتی از هر طرف و هر کس و هر جریان باشد احترام داریم. همان‌طور که از جزوه شرق درباره ایران باستان تشکر کردیم در مرور به گذشته هم نفی افتخارات گذشته ایران را نمی‌کنیم. و از این رو از هخامنشیان صحبت کردیم که دلیل نمی‌شود که آن نوع از حکومت را برای جامعه ما مفید بدانیم. ما حکومت و نظام و برنامه‌های اسلامی را قبول داریم. حکومت و نظام غرب را از جمله لیبرال و دموکراسی کاپیتالیستی را مربوط به غرب می‌دانیم. قانون‌گذاری غربی‌ها چون خدا را کنار زده‌اند و فرامین خداوند متعال و شرح انبیا را کنار گذاشته‌اند برای ایران و تمدن چند قرنی ایران و ملت مسلمان مفید نمی‌دانیم.

قانون قرآن و اسلام و قوانین مصوبه مجلس شورای اسلامی را قبول داریم و مثل تقی‌زاده اصلاحاتی غرب‌زده فکر نمی‌کنیم که ایرانی اگر بخواهد متمدن شود باید از موی سر تا ناخن پا فرهنگی (غربی) شود. ملاحظه می‌فرمایید که موضوعات را برای خوانندگان شما روشن ساخته‌ایم. درباره مبانی افکار ما اکنون هم معتقد به تمدن نوین اسلامی، جامعه نمونه اسلامی، دولت کریمه اسلامی هستیم که با تحول و تکامل متناسب با روز و اقتضائات بین‌المللی باید اجرا شود و متعهد به استقلال فرهنگی و سیاسی و اقتصادی و اجتماعی می‌باشیم. حالا نوبت شماست. لطفا عملکرد جریان اصلاح‌طلبی، افکار و عقاید آنها، عملکرد آنها در دولت اصلاحات دوم خردادی و دولت اصلاحات اعتدالی در مجلس سوم و ششم و روابط بین‌المللی را بیان فرمایید تا خوانندگان محترم از بیان شما با این عملکرد آشنا شوند و خود انتخاب نمایند.

درباره بحران یا مشکلات: نوشته‌اید ۱۰ بحران در کشور را اعلام کنیم. من معتقد هستم که کشور بحران ندارد. مشکل دارد آن هم به همت ملت در روند تحول و تکامل حل خواهد شد. از نظر علمی هم تعریف بحران مشخص است و مطابق تعریف علمی در ایران بحران نداریم. نابسامانی یا مشکلات غیر از بحران هستند.

اما شما ۱۰ بحران را نام ببرید و مشکلات را شمارش کنید راه‌حل‌های خودتان را هم بنویسید. قطعا بررسی می‌کنیم و اگر صحیح بود با شما در حل مشکلات همفکری می‌کنیم همچنین راهکارهای خود را برای اداره کشور در شرایط فعلی بیان نمایید، موجب خوشحالی خواهد شد. ما استعمار غرب و غرب‌گرایی و غرب‌زدگی را مضر دانسته راهکارهای غربی را برای کشورهای مسلمان و مستقل جز در مواردی که ربطی به غرب ندارد مفید و مشکل‌گشا نمی‌دانیم. این امر ربطی به استفاده از تجربیات غرب و دانش غربی ندارد که قابل استفاده هستند و برای غربی‌ها هم خوبند. مثلا دموکراسی غربی برای غربی‌ها خوب است برای ایران مردم‌سالاری اسلامی مفید است و آزادی و استقلال و حکومت مردمی را بهتر از دموکراسی تبیین می‌نماید. باز تکرار می‌کنم اگر نظریات این‌جانب درباره جریان اصلاحات وارداتی غربی و اصلاحات داخلی رو به غرب را صحیح نمی‌دانی،د صحیح آن را بنویسید تا مخاطبان ما استفاده کنند.

با دعای خیر

دکتر اسدالله بادام‌چیان، دبیر کل

 

 

‌مهدی رحمانیان:

اسم موانع، مشکل  باشد  یا  بحران  برای  رفع  آن  راهکار  بدهید

جناب آقای اسدالله بادام‌چیان

دبیر کل محترم حزب مؤتلفه اسلامی

با درود و سلام و آرزوی سلامت و طول عمر برای شما، مانند چند نامه پیشین، از مقدمه می‌گذرم و به اصل موضوع می‌پردازم:

جناب دبیر کل، در ابتدا لازم است از شما تشکر کنم؛ به‌ جای مسیری که می‌توانست بدون حصول به نتیجه‌ای مطلوب، تا ابد ادامه پیدا کند، سبک و سیاق پیشنهادی این‌جانب را پذیرفتید تا از سخنان تکراری و بارها گفته‌شده پرهیز کنیم و به مشکلات و معضلات کشور بپردازیم و هر دو سعی کنیم برای این مشکلات در حد بضاعت پیشنهادهای راهگشایی را طرح و روش‌های عملیاتی آن را هم ذکر کنیم. قطعا انتشار این نظرات می‌تواند سندی قابل ارجاع برای بررسی عمق و غنای افکار و اندیشه‌های هر دو سوی گفت‌وگو باشد.

البته بگذریم از اینکه شما پس از پذیرش پیشنهاد بنده باز به رسم و سیاق نامه‌های قبلی مطالبی را مطرح کرده‌اید و امیدوارم سهوی باشد، چون بعید نیست که باز وارد مجادله‌ای بی‌پایان شویم. پس اجازه فرمایید از آن بحث تکراری که دوباره مطرح کرده‌اید بگذریم، زیرا هم ما و هم خوانندگان، دیگر کاملا به نقطه ‌نظرات شما آگاهیم و می‌دانیم با اصلاح‌طلبی مخالفید و «عملکرد این جریان را مضر و مشکل‌آفرین» می‌دانید؛ ازاین‌رو دوباره گفتن آن سخنان چیزی به آگاهی خوانندگان اضافه نمی‌کند، به‌ویژه شما با وجود اینکه اصلاح‌طلبی را «مضر و مشکل‌آفرین» می‌دانید، خوشبختانه گفت‌وگو با این جریانِ مضر را بی‌فایده نمی‌دانید؛ چراکه اگر این گفت‌وگو را مفید نمی‌دانستید، اصلا وارد بحث نمی‌شدید یا اینکه اگر هم ورود می‌کردید، در این دوره یک‌ساله و در 12 گفت‌وگوی مکتوب آن را ادامه نمی‌دادید. ا‌زاین‌رو از آنجایی که انتشار نظرات خود را در یک روزنامه اصلاح‌طلب که احتمالا از نظر شما مانند خود اصلاح‌طلبی مضر است، بی‌فایده نمی‌دانید، می‌توان تصور کرد که شما، نه همیشه، که در مواردی اصلاح‌طلبی را باعث ثمراتی می‌دانید که نه‌تنها چندان بی‌فایده نیست بلکه گاهی می‌تواند مفید هم باشد. شاهد آن، انتشار همین مطالب در روزنامه شرق است که رویکردی اصلاح‌طلبانه دارد. پس می‌توان امیدوار بود این حد از فایده، به مرور زمان در نگاه شما عمق و بسط یابد و موارد دیگر را نیز شامل شود. به نظرم تا همین‌جا هم این گفت‌وگو نتیجه‌بخش بوده است؛ چراکه با وجود آن حکم کلی که «عملکرد این جریان را مضر و مشکل‌آفرین» می‌دانید، خوب است ضمن تجدید نظر بپذیرید این فضا و روحیه اصلاح‌طلبی است که فرصت گفت‌وگو را ایجاد می‌کند. جناب آقای بادام‌چیان، از آنجا که قصد مجادله نداریم بلکه می‌خواهیم برای آنچه شما نابسامانی و مشکلات کشور نام می‌نهید راهکاری بیابیم، به همین عبارات جناب‌عالی بسنده می‌کنیم و مطابق گفته شما، آنها را نابسامانی و مشکل می‌نامیم و چون غرض، یافتن راه‌حل است، بر سر کلمات مجادله نمی‌کنیم. البته جناب بادام‌چیان گرامی، قرار نیست من از مشکلات کشور بگویم و شما به داوری بنشینید، بلکه این‌گونه است که روزنامه ما، 10 مشکل را از منظر خود طرح کرده و در مورد آنها راه‌حل ارائه می‌دهد. شما هم 10 مشکل را از منظر خود طرح کرده و راه‌حل آنها را بیان بفرمایید. داوری هم با خوانندگان خواهد بود که کدام‌یک از آن مشکلات واقعا نابسامانی است و کشور و مردم را تهدید می‌کند و کدام راه‌حل مستدل و کارشناسی طرح شده است.

و اما جناب بادام‌چیان عزیز، تا اینجای گفت‌وگو، هم شما و هم من به این توافق رسیده‌ایم که فارغ از اینکه آنچه را پیش‌روی کشور است، بحران بنامیم یا مشکل، سرزمین و مردم ما با مباحث و موضوعاتی روبه‌رو هستند که چاره‌ای غیر از حل آنها وجود ندارد و اگر در همه این 45 سال، به هر دلیلی حل اینها به تأخیر انداخته شده یا منکر آنها شده‌ایم، اینک دیگر زمانی برای تأخیر یا امکانی برای منکرشدن آنها وجود ندارد. حتما از این دعایی که به کوروش نسبت داده‌اند مطلعید و فارغ از آنکه این دعا از او باشد یا نه، از واقعیتی حکایت دارد که ناچاریم به آن توجه کنیم؛ «خدایا، سرزمین مرا از دشمن، از خشکسالی و از دروغ در امان بدار». این گفته از حقیقتی بزرگ حکایت دارد؛ اینکه کشور عزیزمان از هزاران سال پیش دست‌به‌گریبان خطراتی است که تمامیت آن را تهدید می‌کند. این‌طور نیست که فقط امروز در محاصره دشمنان باشیم یا فقط امروز نیست که این خاک، تشنه باران باشد یا فقط امروز نیست که ریا و دروغ، سلامت جامعه را با خطر مواجه کرده باشد. این خطرات از ابتدای تشکیل این کشور با ما همراه بوده است، ولی 

چه‌ چیز با وجود چنین مخاطرات بنیان‌کنی، ایران را همچنان سر پا نگاه داشته است؟ گمان من بر این است که فقط یک عامل توانسته این سرزمین را همچنان پایدار نگاه دارد و آن چیزی نیست جز مدیریت کارآمد و همراهی مردم با آن. می‌توانیم به همه گذشتگان و همه آنانی که در این هزاران سال، مدیریت کشور را در دست داشته‌اند انگ بزنیم و آنان را فاسد و بی‌لیاقت و خائن بنامیم، اما ناچاریم به این پرسش پاسخ دهیم که «پس چگونه این کشور همچنان هست و یکی از قدیمی‌ترین کشورهای دنیا هم هست»؟ قطعا در دوره‌های متفاوت تاریخی می‌توان نشانه‌های بسیاری از عدم صلاحیت دولتمردان پیدا کرد، که دست بر قضا کم هم نیستند، ولی برآیند آنچه بوده تا به امروز، ماندگاری هویتی به نام ایران است. این مهم به دست نمی‌آید مگر اینکه حاکمیت و مردم در این هزاران سال، برای اجابت آن دعا کوشیده باشند. در یک قلم، آنچه قنات یا کاریز نام دارد، نشانه‌ای است از راهکاری کارآمد در مواجهه با خشکسالی.

جناب آقای بادام چیان امروز اگر نپذیرم این سرزمین دچار خشکسالی است که هست، و اگر نپذیرم در محاصره دشمنان است که هست و اگر نپذیرم جامعه دچار ریا و دروغ است که هست، دو خطر عظیم‌تر از این سه گریبانمان را خواهد گرفت که اگر برای آن چاره‌ای نیندیشیم، دیگر نه از تاک نشان ماند و نه از تاک‌نشان. آن دو خطر چیزی نیست جز بحران مدیریت و فساد رسوخ‌کرده تا بن ساختارهای کشور که هریک، آن دیگری را تقویت می‌کند. این دو بحران است که دست به دست هم داده و بحران آب را تشدید می‌کند؛ طوری که دریاچه ارومیه و بسیاری از تالاب‌ها و دریاچه‌ها و رودخانه‌های این کشور را می‌خشکاند و محیط زیست را نابود می‌کند. پیوند این دو بحران است که به خالی‌شدن خزانه کشور و نابودی سرمایه‌های مادی و معنوی و مهاجرت متخصصان و نخبگان ایرانمان شتاب غیرقابل باوری داده است. همین‌هاست که اگر ادامه یابد، دیگر امیدی نمی‌توان داشت مردم پشت سر مدیران خود بمانند و آن وقت نتیجه، ازدست‌رفتن سرزمینی خواهد بود که با همه نقایص پیشینیان تا به امروز پابرجا مانده و مباد که ما سبب آسیب‌دیدن ایران باشیم. جناب دبیر کل، روزنامه شرق وظیفه خود می‌داند تا برای روشن‌شدن حقیقت و یافتن راه‌حل و ارائه راهکار، در این موضوعات با کارشناسان و خبرگان هر حوزه به گفت‌وگو بنشیند و از حاصل این نشست‌ها، پیشنهادهایی عملی برای درمان این بیماری خطرناک ارائه کند. منتظریم که حزب متبوع شما نیز راهکارهای خود را در این زمینه ارائه دهد تا با انتشار آنها، خوانندگان را به داوری درباره دیدگاه‌های دو طرف دعوت کنیم.

با احترام، مهدی رحمانیان