|

جام جهانی، جام ملت‌های آسیا نیست

تیم ملی، محتاج علم و کارآمدی

پس از جام ملت‌های آسیا، مهم‌ترین رخداد فوتبالی جهان پیش‌روی فوتبال ملی ایران است. با توجه به ۴۸ تیمی‌شدن جام جهانی ۲۰۲۶، اگر مشکل خاصی سد راه فوتبال ملی ما نشود، صعودمان به این جام را باید حتمی دانست. عطف به افزایش تیم‌ها از سوی فیفا و با در نظر گرفتن سه دوره حضور پیاپی تیم ملی در جام جهانی باید به طور جدی و با حساسیت، علاوه بر صعود از رقابت‌های گروهی، به طور ویژه صعود از مراحل حذفی جام جهانی را هدف قرار دهیم و البته این مهم ابزار و ملزومات خود را می‌طلبد.

تیم ملی، محتاج علم و کارآمدی

عبدالله دارابی: پس از جام ملت‌های آسیا، مهم‌ترین رخداد فوتبالی جهان پیش‌روی فوتبال ملی ایران است. با توجه به ۴۸ تیمی‌شدن جام جهانی ۲۰۲۶، اگر مشکل خاصی سد راه فوتبال ملی ما نشود، صعودمان به این جام را باید حتمی دانست. عطف به افزایش تیم‌ها از سوی فیفا و با در نظر گرفتن سه دوره حضور پیاپی تیم ملی در جام جهانی باید به طور جدی و با حساسیت، علاوه بر صعود از رقابت‌های گروهی، به طور ویژه صعود از مراحل حذفی جام جهانی را هدف قرار دهیم و البته این مهم ابزار و ملزومات خود را می‌طلبد. 

یکی از مهم‌ترین و شاید نخستین ملزومات آن، تزریق دانش روز فوتبال و کارآمدی به تیم ملی برای جبران خلأ آن است. ضروری‌ترین و در این مقطع، شجاعانه‌ترین کار، انتخاب یک سرمربی نوگرای توانا و مجهز به علم روز برای نیمکت تیم ملی است. ضروری‌ترین چون جام جهانی با جام ملت‌های آسیا، فرسنگ‌ها تفاوت دارد و شجاعانه‌ترین از این جهت که با توجه به قرارداد سرمربی فعلی، برای تحول و موفقیت جدی و اساسی تیم ملی، باید توسط مسئولین امر، ملاحظات، تعارفات و معذوراتی کنار گذاشته شود. با توجه به عملکرد تیم ملی در جام ملت‌ها که برایند تفکرات، داشته‌ها و عملکرد کادر فنی و در رأس آن سرمربی تیم ملی است، بدون رودربایستی نباید لزوم تغییر در این جایگاه مهم را نادیده گرفت؛ زیرا هم مجموعه بازیکنان تیم ملی هماهنگی و تجربه لازم را داشتند و هم سرمربی آن، تجربه و شناخت کافی را داشت ولی نتیجه به دست آمده برای ما، بهتر از ادوار قبلی نبود، چرا؟ چون سرمربی تیم ملی از دانش روز و کارآمدی لازم برای چنین سطح از رقابت‌ها برخوردار نبود و در حقیقت این، معضل همه مربیان داخلی ماست! اگر مربی ایرانی دیگری هم جای قلعه‌نویی می‌نشست، بعید بود نتیجه‌ای بهتر از این عاید تیم ما می‌شد چراکه قلعه‌نویی با توجه به تجربه، کارنامه و نیز توانایی مدیریتی‌اش، سرآمد مربیان داخلی ما محسوب می‌شود.

با این تفاسیر، دور از ذهن است که با کادر فعلی بتوانیم توفیقی در جام جهانی که به مراتب بزرگ‌تر و مهم‌‌تر از جام ملت‌های آسیاست، کسب کنیم و لذا تغییر در این زمینه نیاز فوتبال ملی ما و موفقیت آن است. این موضوع هرگز تخریب مربیان داخلی نیست ولی به ضرر فوتبال ما است اگر داشته‌های آنان و نیازهای فوتبال ملی - که فراتر از داشته‌های آنان است- را نادیده انگاریم؛ در عالم واقع، برای موفقیت و پیشرفت ناگزیریم از بهره‌گیری از دو فاکتور مهم مذکور.

در اواخر دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ رئیس وقت فدراسیون فوتبال- صفایی‌فراهانی- برای اصرارش به استخدام مربیان بزرگ خارجی، به درستی دو دلیل مهم را که البته امروز و پس از گذشت سال‌ها نیز مهم و حیاتی باقی مانده، عنوان می‌کرد:

۱- نیاز فوتبال ایران به استخدام مربیان بزرگ به جهت استفاده از علم روز و کارآمدی آنان برای موفقیت در عرصه‌های بین‌المللی

۲- کمبود این فاکتورها برای توفیق در آن عرصه در نزد مربیان داخلی.

او به درستی به پرسش مهمی نیز اشاره می‌کرد: «چند تن از مربیان طراز اول ما، سابقه کار در تیم‌های مطرح آسیا و یا حتی خواهان در بین آنها دارند»؟ پس از سال‌ها همان کمبودها و نیازها هنوز پابرجاست و در مرتفع‌نشدن آن، فدراسیون فوتبال و خود مربیان داخلی سهم دارند؛ اولی به خاطر فراهم‌نکردن شرایط و دومی به جهت گریز از آموزش و دانش‌افزایی خویش!

هیچ مربی ایرانی فرصت حضور در جام جهانی را از خود سلب نخواهد کرد؛ به دلایلی که واضح است، اما، آیا فوتبال ما هم از این منظر به توفیق و پیشرفت می‌رسد؟ حضورهای مقبول عمومی تیم ملی در کدام ادوار جام جهانی بوده است؟ تیمی که ایویچ فقید ساخته و پرداخته کرد و جلال طالبی روی نیمکتش در جام جهانی نشست که البته طالبی نیز سابقه کار در سطح بین‌المللی با دستیاری میلوتینوویچ را داشت و تیم‌هایی که کی‌روش به جام جهانی برد. کار بزرگ، ابزار خود را می‌طلبد و این فدراسیون است که اکنون باید با اقدامی درست و کنارگذاشتن ملاحظات و معذوراتی، تصمیمی به سود فوتبال ملی بگیرد؛ بدون رودربایستی با قلعه‌نویی و کادری چون: الهویی، مطهری، رضایی و تیموریان، توفیق در جام جهانی سرابی 

بیش نخواهد بود!