|

حق شما بیش از اینهاست آقا تقی

قطر و دوحه برای ورزش ایران، دست‌کم این روزها، اوقات شیرینی را تداعی نمی‌کند. دلیلش واضح است و به اوضاع تیم ملی فوتبال ایران برمی‌گردد؛ تیمی که هم در جام جهانی و هم در جام ملت‌های آسیا که در این کشور و شهر برگزار شد، روزهای بدی را تجربه کرد.

حق شما بیش از اینهاست آقا تقی

قطر و دوحه برای ورزش ایران، دست‌کم این روزها، اوقات شیرینی را تداعی نمی‌کند. دلیلش واضح است و به اوضاع تیم ملی فوتبال ایران برمی‌گردد؛ تیمی که هم در جام جهانی و هم در جام ملت‌های آسیا که در این کشور و شهر برگزار شد، روزهای بدی را تجربه کرد. در جام جهانی 2022 قطر، تیم ملی با کارلوس کی‌روش پرتغالی، بدترین نتایج ممکن در تاریخ جام را گرفت و با ثبت شکست شش‌گله مقابل انگلیس، بدترین شکستش در ادوار مختلف جام جهانی را هم تجربه کرد. ایران به غیر از انگلیس، در آن جام به آمریکا هم باخت تا برخلاف تلاش‌های انجام‌شده مبنی بر صعود از گروه یا کسب نتایج آبرومندانه، در هر دو بخش شکست بخورد. از سوی دیگر، ایران مقابل هر دو تیم ملی کشوری که از لحاظ دیپلماتیک هم با آنها چالش داشت، ناکام ماند. قریب به یک سال بعد، تیم ملی با پوست‌اندازی روی نیمکت، این بار با امیر قلعه‌نویی در قامت سرمربی، پا به دوحه گذاشت. با توجه به نسلی که ایران در اختیار داشت و وعده بازی هجومی که سرمربی‌اش مکرر روی آن اصرار داشت، انتظار می‌رفت طلسم ناکامی نزدیک به نیم‌قرن ایران در جام ملت‌های آسیا شکسته شود؛ ولی این مورد باز حاصل نشد تا تیم ملی در نیمه‌نهایی با ارائه یک نمایش بحث‌برانگیز، مقابل قطرِ میزبان شکست بخورد و از رسیدن به فینال جام بازماند. فوتبال درجا زد؛ ایران در دوره قبلی جام ملت‌ها هم تا نیمه‌نهایی رسید و زور بردن نداشت. این سناریو این بار در دوحه هم تکرار شد تا مشخص شود برای رسیدن به روزهای درخشان، نیاز به ابزار قوی‌تر و اندیشه‌های برتری دارد. درست است که دوحه قریب به یک سال با ورزش و از همه مهم‌تر با فوتبال ایران نامهربانی کرده؛ ولی همین شهر، دقیقا در همین روزهایی که فوتبال موجبات نارضایتی افکار عمومی را رقم زد، برای ورزش ایران دست به کار مهمی زد. آنها در حاشیه مسابقات بین‌المللی ورزش‌های آبی بود که اسم ایران را با دعوت از یک ورزشکار قدیمی که کمتر کسی نامش را گوشه ذهن داشت، دوباره زنده کردند. ماجرا مربوط به تقی عسگری، پدر شیرجه ایران، است که در آستانه صدسالگی از طرف مسئولان فدراسیون جهانی شنا به دوحه فراخوانده شد تا قبل از رقابت زنان در ماده شیرجه، روی تخته برود و به آب بزند. انعکاس این خبر در فضای رسانه‌ای جهانی به قدری زیاد و گسترده بود که بسیاری از رسانه‌های مطرح دنیا آن را بازتاب داده و دوباره اسم تقی عسگری و ورزش ایران را زنده کردند؛ ولی در ایران آقا تقی و کار بزرگش در لابه‌لای اخبار مربوط به فوتبال و ناکامی تیم ملی فوتبال ایران گم شد. واضح است که وقتی اسطوره‌ای صدساله در سطحی جهانی و با دعوت یک نهاد بین‌المللی چنین اسم ایران را زنده نگه می‌دارد، شایسته توجه بیشتر است. تقی عسگری متولد بهمن ماه 1303 است و برای ایران در سال‌های جوانی و میانسالی در بازی‌های آسیایی کسب افتخار کرده است. او در بازی‌های آسیایی «دهلی نو» سال 1330 موفق شد در دو رشته سکو و شیرجه، دو مدال نقره کسب کند. تقی در سال 1323 نایب‌قهرمان قهرمانی کشور شد و از آن سال تا سال 1344 به طور متناوب در 11 دوره این مسابقات شرکت کرد و عمر قهرمانی‌اش 21 سال طول کشید. در این 11 دوره، 9 بار قهرمان و دو بار هم نایب‌قهرمان شد. آخرین سالی که عسگری در مسابقات قهرمانی کشور شرکت کرد، 41‌ساله بود و پس از کسب مقام نخست، خداحافظی کرد و پس از آن با لقب «پدر شیرجه ایران» شناخته می‌شود. حالا نزدیک به 60 سال پس از آن خداحافظی به «ورلد آکواتیکس» می‌گوید «از همان دوران نوجوانی تا همین امروز، شیرجه را دوست داشته‌ام. هنوز هم برای من چیزی از سال 1951 که مدال گرفتم تا به الان در این رشته تغییری نکرده، به غیر از عملکردم!». تقی عسگری در ادامه هم می‌گوید: «در سطح ملی تا 41سالگی به طور حرفه‌ای ورزش کردم و در آن سال مدال طلا گرفتم. پس از آن از دنیای ورزش خداحافظی کردم؛ ولی دست‌کم یک مدال طلا داشتم». دل او از شرایط این رشته ورزشی در ایران هم خون است. «وقتی تهران میزبان بازی‌های آسیایی 1974 بود، ورزشکاران چینی وارد این رشته ورزشی زیبا شدند و شروع کردند به بهبودبخشیدن آن. ما (ایرانی‌ها) دیگر نتوانستیم به آنها در این عرصه برسیم؛ چون در همان سطحی که شروع کرده بودیم، درجا زدیم». دوحه، مسئولان قطری و البته مسئولان فدراسیون جهانی شنا، روی دیگری از تقی عسگری در صدسالگی‌اش نشان دادند که همه چیز مثبت و شیرین باشد؛ ولی نباید از یاد برد که تقی عسگری و «عسگری‌»های بی‌شماری در ورزش ایران نادیده گرفته و به دست فراموشی سپرده شده‌اند. همین تقی عسگری از یادگارها و مدال‌آوران بازی‌های آسیایی 1951 دهلی‌ نو است. مدال‌هایی که او در دهلی کسب کرد، اولین مدال تاریخ شیرجه ایران محسوب می‌شود؛ ولی مسئولان امر توجه چندانی به او نداشته‌اند. دست‌کم این بی‌توجهی یا کم‌توجهی را می‌توان از لابه‌لای بخشی از حرف‌هایش که چند سال قبل با فارس انجام داده بود، دید. همان زمانی که ناامیدانه گفته بود «آرزو کنید بمیرم». «حقیقت این است که تاکنون ما حرکت مثبتی از مسئولان ورزش درباره پیش‌کسوتان ندیده‌ایم. ما سال‌ها برای ورزش کشور زحمت کشیده‌ایم؛ اما اقدامی از سوی مسئولان نمی‌بینیم. آنها بیشتر شعار می‌دهند و حرف می‌زنند. در شرایط کنونی دو گرفتاری بزرگ دارم و به‌همین‌دلیل روحیه و حتی سلامتی جسمی‌ام را هم از دست داده‌ام. اول اینکه همسرم سه بار تحت عمل جراحی قرار گرفته که سه عمل جراحی روی دیسک در کمتر جای جهان رخ داده است. همسرم فلج شد و در خانه افتاده است. از سوی دیگر تمام دارایی من یک قطعه زمین بود که با کمک یکی از دوستانم خریداری کرده بودم. چندین سال پیش افرادی در زمین من چند واحد ساختند و من برای گرفتن حقم مراحل قانونی و اداری را طی کردم؛ اما وکیلی که داشتم، هم حقم را از آن افراد گرفت و به نام خود کرد! آیا کسی پیدا می‌شود تا به من برای رسیدن به حقم کمک کند؟ اواخر عمرم با این هزینه‌های وحشتناک و این مشکلات در حال گذران زندگی هستم. خیلی دلم می‌خواهد که کرونا بگیرم و بمیرم تا آبرویم نرود. نگران آبرو و تنگ‌دستی‌ام هستم؛ چون هزینه‌ها واقعا وحشتناک شده است. دیگر هیچ چیزی غیر از مرگ برایم باقی نمانده و آرزو می‌کنم دیگر از خواب بیدار نشوم. دلم می‌خواهد یا ماشینی با من تصادف کند یا سکته کنم یا کرونا بگیرم و بمیرم. انتظار این اتفاقات را می‌کشم؛ اما شانس هم ندارم که با یکی از این موارد از شر فشارهایی که در حال تحملش هستم، راحت شوم. دلم می‌خواهد صحبت‌هایم بدون کم و کاستی منعکس شود؛ چون هیچ خجالتی ندارم. دعا کنید یکی از این اتفاقات برایم رخ دهد تا بمیرم و راحت شوم». او خوشبختانه سرحال مانده و هنوز هم اسم ایران را در رسانه‌های جهانی و معتبر زنده نگه داشته؛ ولی واقعیت را نباید از یاد برد: حق شما بیشتر از اینهاست آقا تقی.