در رثای استاد گرانقدر، دکتر اسدالله کارشناس
با چه بیانی میتوان از انسان پرتلاشی سخن گفت که حق او بازشناخته شود؟ در این نوشته قلم برای معرفی مرد بزرگواری روانه کاغذ میشود که بیش از 90 سال سرافرازانه و مخلصانه زندگی کرد و قریب به اتفاق سالهای عمرش را پیوسته با تلاش و تکاپو بهگونهای سپری کرد تا همه سرمایه وجودی خود را به خدمت همنوعان و همشهریان خود درآورد.
با چه بیانی میتوان از انسان پرتلاشی سخن گفت که حق او بازشناخته شود؟ در این نوشته قلم برای معرفی مرد بزرگواری روانه کاغذ میشود که بیش از 90 سال سرافرازانه و مخلصانه زندگی کرد و قریب به اتفاق سالهای عمرش را پیوسته با تلاش و تکاپو بهگونهای سپری کرد تا همه سرمایه وجودی خود را به خدمت همنوعان و همشهریان خود درآورد.
دکتر اسدالله کارشناس، استاد دانشگاه تهران، فعال فرهنگی، عاشق یاری دیگران و دلداده آزادگی ملک و ملت، چند روزی است که دنیای فانی را ترک کرده و در ملکوت مأوا گرفت. با وجود شایستگیهای فراوانش، پست و مقام چشمگیر و قابلتوجهی نداشت اما چونان یک مقام بلندپایه، که تاریخ نصب و عزلی بر آن مترتب نباشد میکوشید که خدمتی در حد توان و مقدورات خود و بهرهمندی از توان دوستان و آشنایان خویش به جامعه، به اهل فرهنگ، به دانشجویان، به نیازمندان و به هر فرد و گروهی که مشکلی داشتند، بکند. وقتی آگاه میشد که کار کسی یا جمعی گره خورده است، با احساسات وصفناپذیری که حتی گاهی با اشک همراه بود، به جستوجوی راهحلی میرفت تا بتواند آن گره را باز کند. این ویژگی برجسته که از پشتوانه باورهای دینی برخوردار بود، حتی پیش از انقلاب، زمانی که در یکی از مدیریتهای میانی دانشگاه تهران روزگار میگذراند، جلوه داشت. نگاهی گذرا بر زندگی این اندیشمند فرزانه خواهیم داشت تا شناختی از او برای دیگران حاصل آید. اسدالله کارشناس، فرزند حسین و ماهسلطان به سال 1311 خورشیدی در خانواده یک پیشهور ساده در نجفآباد چشم به جهان گشود. پدر او در این فکر نبود که پنجسالگی او را در یک کارگاه خیاطی به شاگردی فرستاد. خودش به یاد میآورد که با وجود شش سال شاگردی در خیاطخانه، حتی سوزن نخکردن را هم نیاموخت؛ چراکه عشق و فکرش مدرسه بود و کتاب و درس. در 11سالگی با توصیه مدیر یک دبستان دولتی، پدرش اجازه داد که خیاطی را رها کند و به مدرسه برود، به شرط اینکه کلاس اول و دوم را در یک سال بخواند. در 22سالگی دیپلم گرفت و در داران مرکز شهرستان فریدن معلم شد. سه سال پس از آن با عبور از سد کنکور وارد دانشگاه تهران شد و در رشته ریاضی به تحصیل پرداخت. در دوره دانشجویی برای بهرههای قرآنی که توسط آیتالله سیدمحمود طالقانی، به مشتاقان معرفت اسلامی در مسجد هدایت برقرار بود، راه یافت. در آنجا با بزرگانی مانند دکتر یدالله سحابی و مهندس مهدی بازرگان آشنا شد. دکتر سحابی در اسدالله جوان، شایستگیهای علمی و اخلاقی یک معلم خوب را یافت و او را برای تدریس ریاضی در دبیرستان کمال فراخواند. حضور منظم در مسجد هدایت و حضور موظف در دبیرستان کمال و آشنایی او با چهرههایی مانند جلالالدین فارسی، محمدعلی رجائی، محمدمهدی جعفری، دکتر محمدجواد باهنر، دکتر سیدمحمد حسینیبهشتی که همگی از دبیران دبیرستان و از چهرههای مبارز بودند، باعث شد در حوزه سیاست و مبارزه هم ورود پیدا کند و به ردیف دانشجویان انقلابی دانشگاه تهران درآید.
کارشناس پس از اتمام دوره کارشناسی به تحصیل در همان رشته ادامه میدهد. او در سال 1339 بهعنوان مترجم زبان انگلیسی برای کار در کارگزینی دانشگاه تهران پذیرفته میشود و به استخدام در این مرکز مهم آموزش عالی درمیآید. چندی میگذرد که با تصویب شورای دانشگاه بهعنوان مربی حل تمرین وارد حوزه آموزشی میشود اما همچنان در کارگزینی کار ترجمه انجام میدهد تا اینکه پس از گذراندن دوره کارشناسی ارشد در سال 1342به ریاست کارگزینی ارتقا پیدا میکند. در این مسئولیت که بود با شجاعت و تعهد زیاد نسبت به مخفیکردن پرونده دانشجویان یا فارغالتحصیلان انقلابی که تحت تعقیب ساواک بودند، اقدام میکرد و ساواک را برای یافتن اطلاعات بیشتر از دانشجویان مبارز ناکام میگذارد.
کارشناس در سال 1351 موفق شد با گرفتن بورسیه از دانشگاه تهران به فرانسه برود و درس بخواند. چهار سال بعد با داشتن دکترا در رشته هندسه دیفرانسیل به ایران بازگشت و با عنوان استادیار گروه ریاضی در دانشکده علوم مشغول به تدریس شد. دکتر اسدالله کارشناس در جریان مبارزات ملت ایران علیه رژیم پهلوی بسیار فعال بود و در این مسیر مشکلات فراوانی هم برایش فراهم شد، از جمله در یورش بیرحمانه ارتشیان پادگان اصفهان و مأموران ساواک به نجفآباد در آذرماه 57، ایشان در خانه مرحوم دکتر محمدعلی ابوترابی میهمان بود که مورد حمله ناجوانمردانه عوامل مسلح و عناصر چماق به دست ساواک قرار گرفت و بهشدت زخمی و بیمار شد تا جایی که آثار زخمهای جسمی و روحی آن تا سالهای بسیار او را رها نکرد. با پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 57، استاد کارشناس وارد مسئولیتهای جدید شد. ابتدا با حکم دکتر محمد ملکی، رئیس وقت دانشگاه تهران، مشاور عالی او شد، سپس با حکم دکتر حسن حبیبی وزیر علوم، به اتفاق یک هیئت پنجنفره، مأمور پاکسازی ساواکیها از دانشگاه تهران شد؛ او این مأموریت را به همراهی دکتر صادق زیباکلام به انجام رساند. با تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی، معاونت اداری و مالی این ستاد را به او سپردند. در این ستاد با آقایان دکتر عبدالکریم سروش، دکتر علی شریعتمداری، دکتر حسن حبیبی، دکتر احمد احمدی و شخصیتهای علمی و فرهنگی دیگر همکاری نزدیک داشت. با انحلال ستاد انقلاب فرهنگی و تشکیل شورای عالی انقلاب فرهنگی که همزمان با بازگشایی دانشگاهها بود، او به دانشگاه تهران بازگشت و در دانشکده علوم علاوه بر تدریس ریاضی، معاون مالی و اداری دانشکده شد اما جراحات و مشکلات ناشی از حمله به او در منزل دکتر ابوترابی، ادامه فعالیت را برای او سخت کرد؛ بنابراین خود را بازنشسته کرد. مدتی بعد و پس از بهبودی، به درخواست ریاست مرکز نشر دانشگاهی وابسته به وزارت علوم به این مرکز رفت و به مدت 20 سال معاون اداری و مالی و قائممقام ریاست آن شد. دکتر به مدت 20 سال در مرکز نشر دانشگاهی خدمت کرد. او همزمان با این فعالیتهای دولتی، به اتفاق تنیچند از دوستان و همفکران خود یک مدرسه عالی برای علاقهمندان به کامپیوتر و ریاضیات تأسیس کرد و به آموزش جوانان میپرداخت. این مؤسسه آموزش عالی در زمانی که با سختگیریهای تحمیلی مواجه گشت منحل شد. اما دکتر کارشناس یک انسان به تمام معنا دلسوز و خدمتگزار به مردم و جامعه بود و بهویژه در امور فرهنگی و اجتماعی بسیار کوشا بود. او تمامی اوقات فراغت خود را صرف کارهای عامالمنفعه میکرد، در تعدادی از خیریههایی که به نیازمندان میرسیدند عضو بود، با مراکز آموزشی که برای آموزش فرزندان تیزهوش خانوادههای فاقد توانایی مالی تأسیس شده، بدون چشمداشت همکاری میکرد، با مؤسسات مذهبی همکاری داشت، به دانشجویانی که از زادگاهش برای تحصیل به تهران میآمدند توجه خاص داشت و در حد توان مشکلاتشان را برطرف میکرد. از ویژگیهای تحسینبرانگیز دکتر کارشناس، توجه به کتاب و توسعه فرهنگ کتابخوانی بود. در نجفآباد یک انسان فرهنگدوست و خیر به نام حاج آقا مجتبی آیت تصمیم گرفت که یک کتابخانه عمومی تأسیس کند. شاخصترین کسی که در این اقدام مبارک و سودمند به تأسیس کتابخانه زهرائیه - که درحالحاضر بزرگترین کتابخانه خصوصی استان اصفهان است – به مرحوم آیت یاری رساند، دکتر کارشناس بود. او نزدیک به 40 سال از همه توانایی و ارتباطات خود در دانشگاه تهران و حوزه نشر بهره گرفت تا در تقویت مخزن کتابخانه و شیوه اصولی و مدرن اداره آن گامهای بیبدیلی بردارد. جز این هرگاه برای خرید به مراکز فروش کتاب میرفت برای دوستانش کتاب میخرید و به آنان هدیه میکرد. کمتر کسی را سراغ دارم که چنین برای کتاب و کتابخوانی تلاش کند. دکتر کارشناس علاوه بر جنبههای فرهنگی به جنبههای سیاسی اوضاع زمانه خویش توجه داشت و خود را پیوسته در مبارزه با ستم و استبداد سرفراز نگه میداشت. در میان علمای دین، به مرحوم آیتالله طالقانی و مرحوم آیتالله منتظری ارادت مستمر داشت و از آموزههای دینی و سیاسی این دو بزرگوار در رفتار اجتماعی و سلوک سیاسی خود بهره میبرد. این انسان شریف و گرانقدر شامگاه دوشنبه هفتم اسفندماه جاری پر کشید و راهی سفر ملکوت شد. رحمةالله علیه