در حاشیه «ترورهای سیاسی در ایران» پژوهشی تازه از سهراب یزدانی
تبار فدایی
تازهترین پژوهش منتشرشده سهراب یزدانی، «ترورهای سیاسی در ایران» نام دارد که آنطورکه از نامش هم برمیآید به مطالعه ترورهای سیاسی ایران در دورانی 10ساله یعنی فاصله میان 1286 تا 1296 شمسی پرداخته است.
پیام حیدرقزوینی
تازهترین پژوهش منتشرشده سهراب یزدانی، «ترورهای سیاسی در ایران» نام دارد که آنطورکه از نامش هم برمیآید به مطالعه ترورهای سیاسی ایران در دورانی 10ساله یعنی فاصله میان 1286 تا 1296 شمسی پرداخته است. «ترورهای سیاسی در ایران» را میتوان در تداوم پژوهشهای قبلی یزدانی دانست. گرچه موضوع این کتاب در میان آثار یزدانی تازه است اما دورانی که در این کتاب مدنظرش بوده، دورهای از تاریخ ایران است که در آثار قبلیاش هم به آن پرداخته بود. عصر مشروطه و حوادث پیش و پس از آن دورهای است که اغلب مورد توجه یزدانی بوده و او در آثاری چون «روستاییان و مشروطیت ایران»، «مجاهدان مشروطه»، «اجتماعیون عامیون» و «کسروی و تاریخ مشروطه ایران» به این دوره پرتلاطم پرداخته است.
اگرچه «ترورهای سیاسی در ایران» به بازهای 10ساله در عصر مشروطه مربوط است اما نوع نگرش یزدانی به موضوع میتواند پیوند عمیقی با امروز داشته باشد. در سالهای اخیر برخوردی سطحی و مبتذل با تاریخ و به طور خاص با برخی وقایع پیش از انقلاب رواج یافته که رد آن را میتوان هم در برخی نشریات راستگرای ضدروشنفکری دید و هم در برخی رسانههای ارتجاعی فارسیزبان که حسرت بازگشت به گذشته و سلطه دوباره ساواک را دارند. آنها هر شکلی از مبارزه مسلحانه با رژیم شاه را با عنوان عملیات تروریستی و خرابکارانه جا میزنند بیآنکه به بستر و زمینه تاریخی شکلگیری مبارزه مسلحانه در سالهای پس از کودتای 28 مرداد 32 و آثار و نتایج آن در دهه 50 توجهی داشته باشند. نوع نگاه یزدانی در کتاب «ترورهای سیاسی در ایران» الگویی از مواجهه تاریخی با پدیده ترور سیاسی و اقدام مسلحانه به دست میدهد و مقابل به ابتذال کشاندن وقایع تاریخی میایستد. یزدانی در بخشی از دیباچه کتاب به علت شکلگیری ترور سیاسی اشاره کرده و میگوید فهم این علت چندان دشوار نیست: «حاکمانی که سرنوشت میلیونها شهروند خود را رقم میزدند بیآنکه به آنان اجازه مشارکت در امور سیاسی را بدهند، مانع فعالیتهای سازمانیافته آنها میشد ند و راههای قانونی ابراز عقیده را میبستند، خود زمینههای ترور را فراهم میآوردند. تا وقتی که مردم سر به زیرند و سرنوشت خود را میپذیرند، حاکمان از آنها ترسی ندارند. مشکل زمانی پیش میآید که بخشهایی از جامعه به حقوق انسانی خود آگاه میشوند و میخواهند حاکمان نیز چنین حقوقی را به رسمیت بشناسند. ». نادیدهگرفتن سرکوبهای گسترده پس از کودتای 28 مرداد و سپس شکلگیری مرحله تازهای از خفقان از اواخر دهه 40 به این سو و به عبارت بهتر عدم توجه به بستر تاریخی شکلگیری مبارزه مسلحانه منجر به شکلگیری روایتهای مبتذل و سطحی از تاریخ میشود و در نهایت به این نتیجه میرسد که بخشی از جوانانی که به سیاست صبر و انتظار جبهه ملی یا حزب توده ایران پشت کردند و به جنبش فدایی پیوستند گرفتار جهل و ماجراجویی بودند.
یزدانی در دیباچه کتاب به نکتهای حائز اهمیت اشاره کرده و آن اینکه باید میان قتل عادی، ترور و تروریسم تمایز قائل شویم. در سالهای اخیر و به خاطر رشد عملیات تروریستی مرز میان این مفاهیم کاملا درهم ریخته یا از بین رفته است. او میگوید آشفتگی این مفاهیم حاصل تبلیغات ایدئولوژیک آن دسته از دولتهایی است که هر شکلی از عمل سیاسی مخالفان خود را با برچسب تروریسم دستهبندی میکنند. رسانههای جریان اصلی نیز اغلب تفاوتی میان این مفاهیم قائل نیستند. یزدانی میگوید گاهی در مطالعات دانشگاهی نیز میان ترور و تروریسم مرزی ترسیم نمیشود. در چنین وضعیت آشفتهای است که او به سراغ ترورهای سیاسی در برههای از تاریخ ایران معاصر رفته است و تلاش کرده از چارچوب علوم انسانی و از منظری پژوهشی به ترورهای سیاسی بنگرد و مرز میان انواع قتل و ترور را روشن کند. یزدانی در ابتدای کتاب به معنای لغوی، سیاسی و تاریخی ترور توجه کرده و درباره تفاوت ترور با جنایت عادی و تروریسم توضیح داده است. او اینها را دو پدیده متفاوت نامیده که روش کار و پیامدهای اجتماعی متفاوتی هم دارند: «تروریسم اجتماع را هدف خود میداند و دامنهای وسیع مییابد و در بسیاری از موارد عملی کورکورانه است. هرگاه در جامعهای عملیات تروریستی پیدرپی رخ دهد، هیچ فردی نمیتواند خود را مصون از خطر بداند. به همین علت، تروریسم هراس اجتماعی میآفریند. اما ترور سیاسی متوجه گروه خاصی است و به طور معمول به اعضای گروه حاکمه و وابستگان آنها چشم میدوزد. بنابراین افراد همین گروه را در وحشت فرومیبرد».
یزدانی در مقدمه بحثش میگوید که قتل سیاسی پیشینهای دارد به قدمت تاریخ مدون و «شاید جامعهای را نتوان یافت که چنین عملی را نیازموده باشد. کشتن رقیب یا دشمن همواره یکی از شیوههای مبارزه بر سر قدرت بوده است». او در دیباچه کتاب با بررسی برخی نظریههای مطرحی که درباره ترور سیاسی منتشر شده به زوایای مختلف موضوع پرداخته است. او به درستی نشان میدهد که خشونتورزی و قتل سیاسی مسئلهای پیچیده و چندلایه است که از قرن نوزدهم به این سو بارها مطرح شده و مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. پس از این مقدمه تاریخی و نظری، یزدانی به سراغ ایران عصر ناصری و اوایل قرن بیستم میآید. او قتل سیاسی یا ترور را قتلهایی میداند که روابط سیاسی آنها را برانگیختهاند، اقدام آگاهانه به شمار میروند، هدفهای مشخصی دارند و افرادی را برمیگزینند که تصور میشود بر زندگی اجتماعی مؤثرند. آنطورکه پیشتر اشاره شد، دوره زمانی مدنظر یزدانی در این کتاب دورهای 10ساله است که از زمان مشروطیت آغاز میشود و به سالهای پایانی جنگ جهانی اول میرسد. اما او پیش از ورود به بحث اصلی کتاب، در فصلی مقدماتی به قتل ناصرالدین شده توجه کرده است. قتلی که نخستین ترور سیاسی در تاریخ جدید ایران بود و به قول یزدانی بسیاری از ویژگیهای چنین عملی را داشت و افزون بر این؛ «از نظر فکری نیز برای گروهی از ایرانیان الهامبخش و راهگشا بود. در کوران رویدادهای مشروطه، مبارزه سیاسی تشدید شد و از چارچوب قانون گذشت. چند ترور صورت گرفت که برخی از آنها موفق بودند و برخی دیگر به شکست انجامیدند. در ماههای پایانی جنگ جهانی، کمیته مجازات سربرآورد و در فضای جدید اجتماعی و سیاسی چند ترور انجام داد».
بر این اساس بهجز فصل مقدماتی اثر، کتاب سه بخش دیگر دارد که به ترورهای دوران مجلس اول و دوم مشروطه تا عملیات کمیته مجازات در خلال جنگ جهانی اول اختصاص دارند. یزدانی تلاش کرده بر اساس اسناد و نشریهها و گزارشها و نوشتههای همزمان با رویدادها و چند اثر تحقیقی به این پرسشها پاسخ دهد که: اوضاع سیاسی و اجتماعی چگونه زمینه ترورها را فراهم آوردند؟ کدام افراد و سازمانها در ترورها دست داشتند و چه هدفهایی را دنبال میکردند؟ اخبار چنین رویدادهایی از طریق کدام سازوکارها در جامعه پخش میشد؟ بخشهای گوناگون جامعه چه واکنشی به اینگونه عملیاتها نشان میدادند؟ ترورها چه پیامدهایی به بار آوردند و آیا توانستند روابط را دگرگون کنند؟ یزدانی البته میگوید که پاسخدادن به این پرسشها چندان ساده نیست، چراکه ترور عملی توطئهآمیز است و در پنهان برنامهریزی میشود و اگر بهدرستی تدارک یافته باشد تا زمان عمل فاش نمیشود. ازاینرو پژوهش درباره عملی مخفی و پنهانی که گاه با اطلاعات و اخبار غلط هم درآمیخته شده کار پژوهشگر را دشوار میکند.