افزایش نگرانکننده خودکشی پزشکان
اواخر سال گذشته بود که اعلام شد نرخ خودکشی در جامعه پزشکی افزایش پنجبرابری داشته است. همان موقع نیما شهریارپور، متخصص طب اورژانس بیمارستان بهارلوی تهران، دراینباره به خبرآنلاین گفته بود: «کارگروهی از سوی انجمن روانپزشکی در سازمان نظام پزشکی تشکیل شد و با بررسی وضعیت سلامت روان ۲۵۳ رزیدنت روانپزشکی مشخص شد که فشار روانی وارده بر این جمعیت، جدیتر از چیزی است که تصور میشود.
اواخر سال گذشته بود که اعلام شد نرخ خودکشی در جامعه پزشکی افزایش پنجبرابری داشته است. همان موقع نیما شهریارپور، متخصص طب اورژانس بیمارستان بهارلوی تهران، دراینباره به خبرآنلاین گفته بود: «کارگروهی از سوی انجمن روانپزشکی در سازمان نظام پزشکی تشکیل شد و با بررسی وضعیت سلامت روان ۲۵۳ رزیدنت روانپزشکی مشخص شد که فشار روانی وارده بر این جمعیت، جدیتر از چیزی است که تصور میشود.
طبق بررسیهای انجامشده، آمار خودکشی در جامعه پزشکی ۳.۱ تا پنج برابر افزایش پیدا کرده است؛ به طوری که در جمعیت دستیاری (رزیدنتی) کشور که معادل ۱۴ هزار نفر است، سالانه به طور متوسط ۱۳ خودکشی منجر به مرگ داریم. براساس یافتهها، آمار خودکشی در میان پزشکان مرد ۴۰ درصد و در پزشکان زن ۱۳۰ درصد در مقایسه با جمعیت عمومی، افزایش یافته که عدد درخورتوجه و نگرانکنندهای است».
او نقش سیستم آموزشی را در این فرایند مهم دانست و معتقد بود که سیستم آموزشی در ایران بیشتر جنبه تنبیهی دارد: «ساعات کاری طولانی و وحشتناکی برای رزیدنتها تعیین میشود؛ بیتوجه به اینکه این امر سبب کاهش بهرهوری و دقت در افراد و حتی بروز خطاهای پزشکی میشود. این شرایط علاوه بر خستگی جسمی، تنشهای روانی و بار مسئولیت بسیاری را به رزیدنت تحمیل میکند. در واقع وزارت بهداشت با این ترفندها و عملکرد فعلی، به جای استخدام و آموزش صحیح نیروی جوان، گویی یکسری برده بیجیره و مواجب را به خدمت گرفته تا سیستم معیوب خود را بچرخاند».
زنگ خودکشی پزشکان مدتهاست به صدا درآمده و هشدارهای لازم هم داده شده است؛ اما به نظر میرسد هنوز اقدام جدی و جدیدی در این زمینه انجام نگرفته است. اوایل فروردین امسال، حسین کرمانپور، مدیر روابطعمومی سابق سازمان نظام پزشکی، در گفتوگویی دلایل خودکشی پزشکان را عوامل متعددی دانسته بود.
او گفته بود که جامعه پزشکی که قرار است آینده کشور را تأمین کنند، یک سرمایه جدی به حساب میآیند: «اینکه عدهای داد میزنند و نگران این موضوع هستند، به این خاطر است که یک سرمایه با هزینه ملت در حال از بین رفتن است. مهاجرت پزشکان و خودکشیها و ترککردن طرحهایشان نگرانیهای جدی ایجاد میکند که سازمان نظام پزشکی و قسمتهای مرتبط باید پاسخگو باشند.
به نظر من علت این خودکشیها طبقهبندی دارد و فقط علت مالی ندارد. علل مالی در ردههای دوم و سوم است. مباحث کاری، امید به آینده و برخورد ساختارها و مباحث مالی در این بین مؤثر است. وقتی در سختترین رشته قبول میشوید، تضمین آینده هم مهم میشود. هزینه کنکور و تلاش بسیار و شببیداریها برای پزشکشدن و دریافت حقوق اندک به چه درد میخورد؟ ما هم که پزشک ماندهایم، شرایط سختی داریم. اگر دستمزد نیروی کار تأمین نشود، یک جای کار عیب پیدا خواهد کرد. مثل این است که شما قیمت یک کالا را کم نگه دارید؛ اما همان قیمت کم را هم پرداخت نکنید. به نوعی پزشکبودن در ایران صرفه اقتصادی ندارد. تنها چیزی که برای پزشکی مانده، بحث ارزش آن است».
او به وضعیت پزشکان در کشورهای توسعهیافته هم اشاره کرده بود: «در کشورهای در حال توسعه ازجمله ایران، نگاه ما به پزشکی نگاه کارگری است. در کشورهای پیشرفته، نگاه به پزشکی یک نگاه توأم با دانش و فناوری است که در اختیار هرکسی نیست. در تمام دنیا برای پزشکان ارزش قائل هستند و درآمدهای خوبی هم دارند. کسی که میخواهد به این ارزش دست پیدا کند، زحمت بسیاری هم میکشد. دولتها نیز مراقب پزشکان هستند تا بیانگیزگی، آنها را به سوی خودکشی نکشاند».
فکرکردن به خودکشی؟
موضوع خودکشی مختص جامعه پزشکی نیست؛ اما شواهد امر حاکی از این است که خودکشی در میان دستیاران پزشکی یا همان رزیدنتها رواج بیشتری دارد؛ موضوعی که وحید شریعت، رئیس انجمن علمی روانپزشکان ایران هم آن را تأیید کرده است. شریعت در بهمن سال گذشته به انتخاب در این زمینه توضیحاتی داده و گفته بود: «مشاهدات میدانی نشان میدهد میزان خودکشی به طور کلی در کل جمعیت کشور افزایش پیدا کرده؛ اما به طور خاص در بین دستیاران پزشکی این افزایش بسیار بیشتر از جمعیت عمومی است. این موضوع را آمارهای خودکشی دستیاران پزشکی که رسانهای شده و مطالعاتی که در بین خود دستیاران پزشکی درباره فکر خودکشی انجام شده، ثابت میکند و انکارکردنی نیست».
او آمار درخورتوجهی هم براساس نتایج تحقیقی که فهیمه سعید، استادیار گروه روانپزشکی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی، در سال ۱۴۰۱ روی تعدادی از رزیدنتها انجام داده بود، ارائه داده بود: «این نتایج نشان داد که حدود ۳۰ درصد دستیاران پزشکی به خودکشی فکر کردهاند. این آمار حتی اگر تعمیمپذیر نباشد، به هر حال تخمینی از وضعیت موجود را نشان میدهد. مهمتر از نتایج این تحقیق تعداد دستیاران پزشکی هستند که خودکشی موفق داشتهاند. آماری که سازمان نظام پزشکی اعلام کرده، نشان میدهد که در یک سال گذشته ۱۶ دستیار تخصصی خودکشی کردهاند. البته وزارت بهداشت حتما آمار دقیقتر و بیشتری دارد؛ اما متأسفانه این آمار را محرمانه میدانند و اعلام نمیکنند. اشکال مهمی که در کشور وجود دارد، این است که هر زمان مشکلی پیش میآید، قبل از هر کاری آمارها را محرمانه میکنند یا سریع تکذیب میکنند».
او گفته بود که شاخص آمار خودکشی بر مبنای تعداد در صد هزار نفر در سال است «اگر آمار ۱۶ خودکشی موفق رزیدنتها را در یک سال اخیر مبنا قرار دهیم، با توجه به جمعیت حدود ۱۵ هزارنفری رزیدنتهای کشور آمار خودکشی رزیدنتها در ایران حدود صد در صد هزار نفر میشود. این آمار در جمعیت عمومی براساس آمار رسمی پزشکی قانونی ۶.۵ در صد هزار نفر است؛ البته تخمینهای غیررسمی این میزان را حدود ۱۰ در صد هزار نفر نشان میدهد».
آمار خودکشی در ایران تا حدودی محرمانه تلقی میشود و اعداد و ارقام منتشرشده در این حوزه شفاف و روشن و دقیق نیست. طبیعتا آمار خودکشی پزشکان هم از همین منطق پیروی میکند؛ اما چیزی که به نظر میرسد، این است که آمار در همین حدود است؛ کمی بالاتر یا کمی پایینتر. البته این نکته را هم باید در نظر داشت که خودکشی در میان پزشکان هم ممکن است مانند دیگر گروهها تمام و کمال رسانهای نشود.