|

شوک شمس‌آذر به استقلال

عبدالله دارابی:‌ هر دو تقابل استقلال و شمس‌آذر قزوین در لیگ، جذاب و دیدنی از کار درآمد. قزوینی‌ها در هر دو بازی، دو گل به استقلال زدند و چه‌بسا اگر در بازی برگشت زودتر به خود می‌آمدند، می‌توانستند چون بازی رفت، از صدرنشین لیگ امتیاز هم بگیرند، ولی با وجود باخت، شوکی جدی به نکونام و شاگردانش وارد کردند؛

شوک شمس‌آذر به استقلال

عبدالله دارابی:‌ هر دو تقابل استقلال و شمس‌آذر قزوین در لیگ، جذاب و دیدنی از کار درآمد. قزوینی‌ها در هر دو بازی، دو گل به استقلال زدند و چه‌بسا اگر در بازی برگشت زودتر به خود می‌آمدند، می‌توانستند چون بازی رفت، از صدرنشین لیگ امتیاز هم بگیرند، ولی با وجود باخت، شوکی جدی به نکونام و شاگردانش وارد کردند؛ آن‌هم در دقایق پایانی بازی و در ورزشگاه آزادی، جلوی چشم هواداران حریف و در‌حالی‌که با سه گل عقب بودند. شاید حالا دقیقی و مدیران باشگاه و قطعا هواداران قزوینی، افسوس فروش بازیکنان‌شان در نیم‌فصل را بیش از پیش می‌خورند. شاید روند این بازی به نوعی جواب منتقدان نکونام هم بود؛ اینکه چرا نکونام پس از یک گل به فاز دفاعی می‌رود؟ او تیمش را بهتر می‌شناسد و لابد زودتر از اینها دریافته که برخی بازیکنانش در صورت رسیدن به گل‌های متوالی، این‌چنین بی‌خیال‌ بازی را سپری می‌کنند و چنین عقوبت خطرناکی در کمین تیمش نشسته است. اما روی دیگر ماجرا این است که چرا تیمی که می‌تواند در غیاب چندین مهره اصلی‌اش، چنین هجومی و زیبا بازی کند و با اختلاف سه گل آن‌هم از تیمی پرانگیزه و پرتلاش پیش بیفتد، در سایر بازی‌ها، این‌چنین بازی نمی‌کند؟ و چرای مهم دیگر اینکه‌ به چه علت بازیکنانش با آن تجربه و جایگاه جدولی تیمی و حساسیت بازی‌ها، مسابقه را این‌گونه وا‌می‌دهند؟ نگاهی بر بازه زمانی گل‌های خورده استقلال در این بازی بیندازید؛ آنها در دقایق ۸۳ و ۸۵ بازی گل خوردند؛ در‌حالی‌که بیشتر بازیکنان‌شان در زمین خودی و به‌اصطلاح در فاز دفاعی بودند، ولی نه اثری از پرسینگ درست بود و نه از یارگیری مؤثر. گل دوم شمس‌آذر در پی چهار پاس متوالی قزوینی‌ها در زمین حریف، صاحب توپ‌شدن فخریان پشت محوطه جریمه استقلال، چرخش بدون دردسر او و شوتی که در محاصره چهار مدافع (دو نفر مقابل او و دو نفر پشت سرش) به گل تبدیل شد، به دست آمد. از ابتدای حرکت تیمی منتج به این گل، با اینکه استقلالی‌ها تعدد نفرات در زمین خود داشتند، ولی اثری از پرس و یارگیری درست از سوی آنها دیده نشد؛ حال آنکه در ظاهر با بازیکن صاحب توپ و دریافت‌کننده یارگیری کرده بودند. روی گل امامعلی نیز همین عدم پرس و یارگیری مشهود بود، در‌حالی‌که در دقایق ۶۳ و ۶۴ شمس‌آذری‌ها دو ارسال خطرناک از کناره‌ها داشتند که همین ضعف استقلالی‌ها مشاهده شد، منتها اولی شوتی سرکش بود که از روی سر مهاجمان قزوینی به بیرون رفت و دومی را حسینی در میان اهمال‌کاری روزبه و سلیمی‌ دفع کرد. در ثانیه‌های آخرین بازی نیز بازیکن شمس‌آذر از پشت ۱۸‌قدم آبی‌پوشان و فضایی آزاد، شوت‌زنی کرد که در آغوش حسینی جای گرفت.

استقلال پس از گل سوم می‌توانست روی ضدحملاتش باز هم دروازه حریف را تهدید کند، اما تکروی‌های بی‌جا و پاس‌های اشتباه مانع از آن شد که بی‌خیالی و غرور بازیکنان و در برخی‌ افت بدنی را گوشزد می‌‌کرد. این‌گونه بازی‌کردن تیم دقیقی را باید ستود؛ تیمی که با جمعی از بازیکنان بدون اسم و رسم ولی خودباور و پرتلاش، حتی در برابر بزرگان نیز پا پس نمی‌کشد و هراسی از نام و آوازه‌شان ندارد و همواره فوتبالی چشم‌نواز ارائه می‌کند. نکونام نیز باید از این بازی، تلنگر و هشدار جدی را دریافته باشد و فکری برای آن بکند تا یقه‌گیر تیمش در کورس قهرمانی نشود. اما افسوس دارد که استقلال با توجه به دقایق پایانی بازی اخیر، قید فوتبال هجومی و زیبایش را بزند.