|

بلوای موافقان و مخالفان یک رویکرد

عید فطر به سفر عتبات رفته بودم. شبی‌ که رگبار موشک و پهپاد، آسمان منطقه را روشن‌ کرد و خط آتشینی به قلب اسرائیل‌ کشید، دل جهان اسلام بی‌نهایت شاد شد. بامداد آن روز در نجف، در مسیر آستان قدس علوی، به چشم خود خیل جوانانی را دیدم که با شور و ذوق فراوان، با هم درباره این پیروزی بزرگ و افتخارآمیز صحبت می‌کردند. مغازه‌داران وقتی یک ایرانی می‌دیدند، با فارسی دست و پا شکسته درباره وعده صادق سخن می‌گفتند و با بغض و اشک دعا می‌کردند. اما این شادی و شعف با پخش صحنه‌های برخورد خیابانی با دختران در شبکه‌های تلویزیونی، رنگ باخت.

بلوای موافقان و مخالفان یک رویکرد

عید فطر به سفر عتبات رفته بودم. شبی‌ که رگبار موشک و پهپاد، آسمان منطقه را روشن‌ کرد و خط آتشینی به قلب اسرائیل‌ کشید، دل جهان اسلام بی‌نهایت شاد شد. بامداد آن روز در نجف، در مسیر آستان قدس علوی، به چشم خود خیل جوانانی را دیدم که با شور و ذوق فراوان، با هم درباره این پیروزی بزرگ و افتخارآمیز صحبت می‌کردند. مغازه‌داران وقتی یک ایرانی می‌دیدند، با فارسی دست و پا شکسته درباره وعده صادق سخن می‌گفتند و با بغض و اشک دعا می‌کردند. اما این شادی و شعف با پخش صحنه‌های برخورد خیابانی با دختران در شبکه‌های تلویزیونی، رنگ باخت.

پیروزی غرورآفرین وعده صادق، فرصت خوبی برای تحکیم انسجام اجتماعی و وحدت ملی فراهم‌ کرد، اما با خلق صحنه‌هایی برای خوراک رسانه‌های معاند، آن فرصت خوب را آسیب زد. در این باره نکاتی گفتنی است:

اول: واقعیت این است که مردم و مسئولان کشور در شرایط تهدید خصم بیرونی، باید در برابر دشمنان، هوشیار و همدل و هم‌صدا بایستند و در میان خود به رحم و مروت و مدارا عمل کنند. پوشش زنان بعد از ناآرامی‌های تلخ پاییز 1401 به مسئله‌ای اجتماعی تبدیل شده است. دختران و زنانی هستند که بر خواست خود پافشاری می‌کنند، اما این موضوعی نیست که یک‌شبه حاصل شده باشد و با صدور بخش‌نامه و وضع قانون و کار پلیسی درست شود. راه‌حل مسائل اجتماعی، تدریجی‌الحصول است و نیاز به کار عمیق و دقیق دارد. شوربختانه امروز کسانی که متولی امور در دولت هستند، غالبا نگاه پلیسی امنیتی به مقوله‌های اجتماعی دارند و تصور می‌کنند با جریمه و زندان و برخورد قانونی و محرومیت‌های اجتماعی، توان حل مسئله را خواهند داشت، اما چنین نیست و این راه‌حل‌های غیرعلمی، شرایط را بغرنج‌تر از گذشته می‌کند، چنان‌که در سه دهه گذشته نتیجه برخوردها، عکس شده است.

دوم، مسئولان علاقه‌مند هستند که ظاهر عمومی کشور معقول و منطقی و منطبق با ایدئولوژی مورد نظر باشد. ریشه‌یابی مشکل نشانگر آن است که در چند دهه گذشته، نهادهای متعدد و پرشمار فرهنگی که بخش مهمی از سیاهه بودجه عمومی کشور را پر می‌کنند، از جمله سازمان‌ها، نهادها، وزارتخانه‌های مرتبط، حوزه‌های علمیه، مراکز فرهنگی، هنری و اجتماعی، عملکردشان به غایت قابل تأمل بوده؛ به نحوی که به روایت آمارهای موثق، نسل به نسل پایبندی به سنت‌ها، ضعیف و ضعیف‌تر شده است. البته در این میان سوء عملکرد در حوزه اقتصاد و معیشت و نیز فساد اداری لجام‌گسیخته مدیران و کارگزاران هم تأثیر وافی در تحکیم این روند تأسف‌بار داشته است.

سوم، تجربه بشری نشان داده که راه‌حل معضلات اجتماعی، پژوهش‌های دقیق جامعه‌شناختی و یافتن راهکارهای علمی است و این امر هیچ‌گاه در بازه زمانی کوتاه به دست نمی‌آید. برنامه‌های ضربتی، همواره نتیجه عکس به بار آورده است. اکنون همان حجاب ناقص دختری که در بازداشتگاه وزرا فوت کرد، حجاب مقبولی است، اما آن زمان با آن برخورد می‌شد. یقینا برخوردهای امروز هم در صورت عدم اصلاح، نتیجه مشابه را در آینده بر جای خواهد نهاد. شاید اگر متولیان آگاه و مسلط به مسائل اجتماعی در بدنه کارگزاران وجود می‌داشتند و در این مدت سناریوی مناسبی به مسئولان تصمیم‌گیر ارائه می‌کردند، یقینا ‌پذیرفته می‌شد؛ مع‌الاسف فقدان تسلط بر موضوعات اجتماعی در مسئولان مرتبط، همان راه‌حل دم‌دستی و ساده برخورد پلیسی و احیای دوباره گشت ارشاد با یک عنوان دیگر را به کرسی نشاند.

چهارم، موضوع مهمی که در مقوله حجاب اسلامی مغفول مانده است، شکاف قابل اعتنا میان مردم و دولتمردان است. من فکر می‌کنم، نظام با توجه به واقعیت‌های صحنه اجتماعی، برخورد به نسبت معقول‌تری با موضوع داشته و سعی کرده که با پذیرش بخشی از واقعیت، به یک وفاق دست یابد. اما بخشی از هواداران نظام به جهت حضور در فضای گلخانه‌ای ایتا، گسیخته از واقعیت بر طبل بگیر و ببند و برخورد سخت پافشاری می‌کنند. برخورد برخی کنشگران تندرو در ایتا با یکی از مسئولان دفتر رهبری، که مطلبی را در مقابله با تندروی توییت کرده بود، نشان داده که آنها حد و مرزی برای خواسته‌های رادیکال خود ندارند و خواسته و ناخواسته، جامعه را به سمت بحران‌های اجتماعی غیرقابل پیش‌بینی می‌برند. فضای پیام‌رسان ایتا، متأسفانه حالت فرقه‌ای پیدا کرده است. همان بلایی که فیلترکردن توییتر و فیس‌بوک و آزادگذاشتن تلگرام بر سر حضور مجازی ایرانیان آورد و ما را از هشتمین تولیدکننده محتوای وب، از فضای عمومی بیرون کشید و در قوطی یک پیام‌رسان محبوس کرد و بُرد اثرگذاری ایرانیان در فضای جهانی را بسیار محدود کرد، اکنون پیام‌رسان ایتا بر سر کاربر حزب‌اللهی می‌آورد و او را از بدنه اجتماع دور و در قوطی‌ای به نام ایتا محبوس می‌کند. اثر حبابی، یعنی محبوس‌شدن فرد در حباب حلقه‌های فکری نزدیک به خود و کمتر شنیدن آرای مخالف، ایراد بزرگ و قابل‌اعتنایی است. این امر موجب حذف عملی نگاه هواداران از عرصه عمومی فضای مجازی ایرانیان شده که برای هر دو سو، حزب‌اللهی‌ها و جامعه خسارت‌بار است.

پنجم، برخوردهای نسنجیده و آزاردهنده در مسئله حجاب که هم‌زمان با تهدید خارجی تشدید شده و مستعد بحران‌آفرینی دوباره است، انسجام پدیدآمده بعد از عملیات وعده صادق را کم‌رنگ کرده و لابد در تزاحم میان الزام به حجاب و حفظ انسجام اجتماعی، مصلحت در اولویت‌دادن به یکی و در تعلیق گذاشتن دیگری است. لابد فعلا چنین مصلحتی تشخیص داده نشده، ولی بهتر است که ابعاد این تزاحم به خوبی توسط متخصصان و اصحاب رسانه برای تصمیم‌گیران بیان شود.

ششم، اکثریت مطلق جامعه، حتی طرفداران الزام حجاب با گشت ارشاد مخالفند. این موضوع در پژوهش‌های مختلف روشن شده و بهتر است به آنچه از واقعیت، پیش‌روی ماست، پشت نکنیم. اگر به حکمرانی آدرس غلط داده شود و در وسط چنین معرکه‌‌ای، شروع به اقدامی کند که اکثریت جامعه با آن مخالفند، بی‌شک نتیجه آن تضعیف بیشتر جایگاه نظام در جامعه خواهد بود.

نکته آخر، متضرر این منازعه، نظام سیاسی و دولت آقای رئیسی است. مرحله بعدی این جدل فرهنگی در جامعه ایرانی، افزایش مخالفان حجاب خواهد شد که تا دیروز، گروه‌های خاص و بخشی بسیار محدود از جامعه را شامل می‌شدند، اما به مرور گسترش یافته و چالش‌برانگیز خواهند شد. دولت باید توان کنترل کارگزاران خود را پیدا کند و آنها را مجاب کند که مکانیسم‌های کنترل اجتماعی، منحصر در برخورد سخت و قانونی نیست و اینکه تغییرات آهسته اجتماعی را نباید به عنوان اثر یک جنبش یا اعتراض جمعی اشتباه گرفت.