|

ستیز دانش و قدرت

رمان تاریخی «حاکم و دیوانه» اثر یوسف زیدان، بر اساس زندگی ابن‌هیثم، اخترشناس، ریاضی‌دان و فیزیک‌دان مسلمان نوشته شده است. ابن‌هیثم مخترع عدسی و اخترشناس نابغه‌ای بود که از او به‌عنوان پدر فیزیک اپتیکال یاد می‌کنند. او نخستین کسی بود که ثابت کرد نور از اشیا‌ به چشم می‌تابد و قوانین شکست نور را تدوین کرد.

ستیز دانش و قدرت

شرق: رمان تاریخی «حاکم و دیوانه» اثر یوسف زیدان، بر اساس زندگی ابن‌هیثم، اخترشناس، ریاضی‌دان و فیزیک‌دان مسلمان نوشته شده است. ابن‌هیثم مخترع عدسی و اخترشناس نابغه‌ای بود که از او به‌عنوان پدر فیزیک اپتیکال یاد می‌کنند. او نخستین کسی بود که ثابت کرد نور از اشیا‌ به چشم می‌تابد و قوانین شکست نور را تدوین کرد.

ابن‌هیثم، مثل بسیاری دیگر از چهره‌های برجسته و شاخص در دوران سلطه جهل، با فشارها و محدودیت‌های شدید حاکمان زمانش روبه‌رو بود. او در دوران جهل مقدس خلفای مصر و بغداد زندگی می‌کرد و با خلیفه بغداد و خلیفه فاطمی که فردی مستبد و مروج تعصبات دینی عاری از فهم بود مخالفت کرد تا جایی که ناگزیر از پناه‌بردن به دیوانه‌نمایی و تظاهر به جنون شد. یوسف زیدان در رمان «حاکم و دیوانه» شرحی از این ماجرای تاریخی را به دست داده است و به تعبیری این رمان را می‌توان شرحی از دشمنی جهل و دانش یا علم و قدرت دانست.

یوسف زیدان در «حاکم و دیوانه» تاریخ و تخیل را در‌هم ‌آمیخته و روایتی از گذشته به دست داده که همچنان امروزی به نظر می‌رسد. رمان از دوره معاصر و مصر کنونی آغاز می‌شود و در ادامه به گذشته و داستان ابن‌هیثم می‌رود. در بخشی از این رمان می‌خوانیم: «او آن شب خیلی محتاط و دست به عصا بود و نهایتا روی بام با لحنی آمیخته به دودلی داستانی را برایم تعریف کرد که ابتدا منظورش را متوجه نشدم ولی وقتی قصه‌اش را به آخر رساند منظورش را درک کردم. او به من گفت در زمان جوانی در بصره و در دربار آل‌بویه عهده‌دار وظایف دیوانی بوده و حسودان زیادی اطرافش را گرفته بودند. بصره کانون درگیری‌های مذهبی بین آل‌بویه و سپاه آنان که شیعه بودند و اهل سنت و جماعتی که در رأسشان خلیفه عباسی و بسیاری از علما و چهره‌های شاخص بغداد قرار داشتند، بود. درگیری‌های مذهبی وقتی غرق در تعصب شوند از بالندگی خرد و عقل‌پروری تهی و دور خواهند ماند و با آن بیگانه خواهند شد و آن وقت است که خردمندان و صاحبان اندیشه در ردیف دیوانگان قرار خواهند گرفت...».

یوسف زیدان نویسنده و روزنامه‌نگار مصری است که در سال 1958 متولد شده است. رمان «حاکم و دیوانه» او با ترجمه سید‌حمیدرضا مهاجرانی در نشر نیلوفر منتشر شده است. پیش از این، رمان «بندی قلعه بیداد» یوسف زیدان توسط همین مترجم در نشر نیلوفر منتشر شده بود. یوسف زیدان در این رمان، زندگی ابن‌سینا را دستمایه نوشتن رمان قرار داده و زوایای پنهان‌مانده‌ای از زندگی او را شرح داده است. یوسف زیدان در این رمان هم از واقعیت‌های تاریخی استفاده کرده و هم از عنصر تخیل و به این ترتیب روایت او جایی میان واقعیت تاریخی و تخیل قرار گرفته است. ابن‌سینا دانشمندی بود که فراتر از دوران حیاتش قرار داشت و همین موضوع به مسئله‌ای تبدیل شده بود که بحران‌های مختلفی برایش پدید آورده بود. در رمان یوسف زیدان به این بحران‌ها پرداخته شده و عنوان اثر هم اشاره‌ای است به همین مسائل و به زندان افتادن ابن‌سینا. رمان این‌گونه آغاز می‌شود: «روزی از روزهای زودگذر زمستان بود. خورشید کم‌سو و اندودیافته به رنگ درد و دریغ در دل آسمان چون آینه‌ای بر سنگ تاریکی می‌آمد و هزارتکه می‌شد. ملول و جان‌خسته در کهن‌گور هر‌روزه‌اش می‌خپید، رفته‌رفته کور می‌شد و از آن شعله شاد خبری نبود. پاره‌ابری تیره به‌سان تابوتی سیاه دایره سرخ‌فامش را از پایین در خود می‌گرفت. غروب، اندک‌اندک چون پیش‌آهنگ شب تار پیش می‌آمد و نور، خسته و نفس‌بشکسته رفته‌رفته در شولای سیاه شب رخ پنهان می‌کرد. همه‌جا در لایه‌لایه گاوگم هوا پنهان می‌گشت و غرق در باتلاق شبی تار، مرموز و ناآشنا می‌شد. خیالات شبح‌گونه شب، فروشده در ابهام، پرورده در پروا و پر از هراس جلوه می‌کرد. همگان حس می‌کردند آنجا، در پس آن باروهای بلند اژدهاک حراقه‌کش بیم به کمینشان نشسته و هر لحظه و از هر سو خطری هستی‌کش دندان به آنان نشان می‌دهد». در روایت یوسف زیدان از سرگذشت ابن‌سینا، به اهمیت و جایگاه ابن‌سینا در عرصه‌های مختلف پرداخته شده اما درعین‌حال چهره‌‌ای از او ترسیم شده که دست‌نیافتنی و دور از دست نیست. در فصل اول رمان ابن‌سینا تلاش می‌کند مسائل پیچیده را با زبانی ساده و قابل فهم برای آدمی معمولی، زندانبان، شرح دهد و درواقع او ابایی ندارد که پیچیده‌ترین مسائل را با زبانی ساده برای آدمی عادی توضیح دهد. درگیری‌های ابن‌سینا با دربار و افراد ارتش موضوع دیگری است که یوسف زیدان در این رمان آن را شرح داده است.