|

هواداری که چشم را بسته و دهان را گشوده

وب‌سایت مقام معظم رهبری در مورد همه مقوله‌هایی که متضمن بیانات معظم‌له است، فیش‌های مربوطه را تهیه و ارائه می‌کند. در مورد اخلاق انتخاباتی هم مشابه این فیش‌ها موجود است و می‌تواند محل مراجعه همگان قرار گیرد.

هواداری که چشم  را  بسته و دهان را گشوده

وب‌سایت مقام معظم رهبری در مورد همه مقوله‌هایی که متضمن بیانات معظم‌له است، فیش‌های مربوطه را تهیه و ارائه می‌کند. در مورد اخلاق انتخاباتی هم مشابه این فیش‌ها موجود است و می‌تواند محل مراجعه همگان قرار گیرد.

نکته بسیار مهم که در مجموعه فیش‌های اخلاق انتخاباتی وجود دارد، این است که اگر کاندیداها حرف‌های بدون پشتوانه فکری و برنامه‌‌ای بزنند و هرگاه ادعاهایی بکنند که بدون درنظرگرفتن امکانات کشور باشد، آن‌گاه این اقدام در شمول عدم رعایت اخلاق انتخاباتی قرار می‌گیرد. این وضعیت البته عمدتا مبتلابه هواداران کاندیداهاست.

اکنون تعداد زیادی از مردم در فضای مجازی مشتری اخبار و رویدادهای انتخاباتی هستند. این عرصه‌ای است که رسانه‌های رسمی به شدت از آن عقب هستند. حضور در این فضا مجال فراوانی برای هرگونه بیانگری راست و دروغ، وعده و همچنین تخریب رقبا فراهم آورده است.

تاکنون مسبوق نبوده که برخی افراد و اکانت‌های منتسب به یک جناح سیاسی خاص، این‌گونه به افراد و نامزدهای دیگری در همان جناح خاص حمله کرده و او را در معرض اتهامات و انتساب‌های متعددی قرار دهند که معلوم نیست راست هستند یا دروغ. اکنون در این مقطع که چنین انتخابات حساسی فراروی کشورمان وجود دارد، گویی هیچ چیزی جز کسب قدرت دیگ طمع افراد و گروه‌ها را به جوش نیاورده است. این ابتلای بزرگی است که باید فکری به حال آن کرد.

ریمون آرون متفکر لیبرال فرانسوی می‌گوید انتظار نجات و رستگاری از فاجعه‌ای پیروزمندانه و نیز نومیدشدن از پیروزی در مبارزات مسالمت‌آمیز خطاست. این خشونت کلامی که بسیاری از هواداران کاندیداها را درگیر خود کرده است، در واقع چیزی جز امکان میان‌برزدن را فراهم نمی‌کند. انرژی‌هایی که اکنون قرار است آزاد شود، باید محیط مساعدی برای پرورش استعدادها باشد. اما در عین حال می‌تواند سنت‌هایی که قدرت دولت را محدود می‌کردند نیز از میان بردارد.

اینجاست که تمایل به راه‌حل‌های قهرآمیز ترویج پیدا می‌کند. هر کاندیدا معتقد است که برنامه بهتری را فراروی کشور قرار می‌دهد. اما چه کسی می‌تواند این اعتقاد را تأیید کند؟

بدون تردید همه مردم آرزو دارند که رئیس‌جمهور بعدی بتواند وضع کنونی را سروسامان بدهد. مقام معظم رهبری در یکی از فیش‌های مندرج در سایت خود اظهار می‌دارند که برخی افراد بدون اینکه محاسبه درستی شده باشد، یک چیزی می‌گویند. معظم‌له به صراحت بیان می‌کنند که این خوب نیست و بایستی برنامه ارائه شود و این برنامه را با صفت «برنامه به معنی واقعی کلمه» معرفی می‌کنند. تعریف و مصداق این برنامه نیز از منظر ایشان آن است که کارشناسان مربوطه تصدیق کنند که حرف‌های کاندیداها حرف «متقن» و «خوبی» است.

در حال حاضر اما کاندیداها و هواداران آنها در یک سمت قرار دارند و مردم عادی در سمت دیگر ایستاده‌اند و مات و مبهوت و حیران از این ادعا و گزاره‌ها هستند. یکی خوش‌بین از اینکه بعد از فردای قدرت، کشور را به سعادت و ترقی می‌رساند و دیگری بدبین از اینکه از این همه اظهارنظر و خشونت کلامی و جنگ و دعوای بین هواداران قرار است چه چیزی عاید کشور شود.

خوش‌بینی تاریخی توأم با بدبینی نسبت به وضعیت کنونی (و آینده کوتاه‌مدت) می‌تواند نظم اجتماعی را بر هم بزند. به عبارت دیگر کشور در موقعیتی قرار گرفته که آنچه اکنون هست چه‌بسا کاملا نامطلوب قلمداد شده و آنچه قرار است در آینده پدید بیاید هم چیزی کاملا متفاوت خواهد بود. وقتی تأکید بر برنامه می‌شود، منظور این است که امکان سنجش عملکرد طبق آن فراهم است. برخی گمان می‌برند که قرار است هرآنچه قبلا بوده بدون هیچ کم‌و‌کاستی ادامه پیدا کند. این ادعا نمی‌تواند دقیق باشد چراکه کاندیداهایی در کابینه رئیس‌جمهور شهید (که طبعا نزدیکی عقیدتی و فکری به زنده‌یاد رئیسی داشتند) در بدو امر از گردونه رقابت کنار گذاشته شدند.

هیچ کاندیدا و هیچ هواداری نباید به خود اجازه بدهد که کاری کند یا سخنی بر زبان بیاورد یا برنامه‌ای ارائه کند که نتیجه‌اش سردرگمی یا سرخوردگی باشد.

شاید مشاوران و تیم‌های تخصصی بتوانند راهبردها و خطوط اصلی را برای هر کاندیدا مشخص کنند تا به مردم ارائه کنند اما باید توجه داشت که شرایط کنونی مبارزات انتخاباتی به شکلی درآمده که نمی‌توان اندیشه را در پشت زبان و گفتار پنهان کرد. اقدام به این کار به معنای فروریختن ارزش‌هاست.

کشور ما در معرض تهدیدهای فراوانی است و ما باید برای مقابله با این تجاوزها قوی باشیم و قوی باقی بمانیم. اما باید بدانیم که هیچ معجزه‌ای باعث نمی‌شود که انسان سیاسی فقط دغدغه خیر عمومی را داشته باشد یا از جایگاه خود (که بر اثر همین انتخابات به دست آورده است) خرسند باشد. این گفته از این جهت مهم است که نمی‌توان ادعا کرد که افراد مهم یا شرکت‌ها یا شخصیت‌های حقوقی که به ستادهای انتخاباتی کمک می‌کنند، فردای کسب قدرت هیچ ادعایی برای اخذ سهم خود از این قدرت نداشته باشند. ما نباید به شکاف میان دستاوردها و انتظارات، چیزی اضافه کنیم. اهالی اندیشه باید به کاندیداها هشدار دهند که علل میان شکاف رؤیای دیروز و واقعیت امروز را واکاوی کنند. آیا درست است که آن رؤیاها را بر واقعیت‌های کاملا متفاوت امروز تحمیل کنیم؟

آینده‌ای که هر کاندیدا وعده‌اش را می‌دهد نباید هیچ نسبتی با توهماتی داشته باشد که گریبان‌گیر هواداران است.

اینجاست که کاندیداها باید از هر هواداری که چشم خود را بسته و دهانش را گشوده دوری کرده و با او مرزبندی داشته باشند.