نامزدهای ریاستجمهوری و زنان
درگیر الگوهای کهنه و اختراع چرخ
آزاردهندهترین بخش مناظرههای نامزدهای ریاستجمهوری همین بحث و اظهارنظر درباره زنان بود؛ تلویزیون را روشن کنیم و بنشینیم پای حرفهای تعدادی مرد مدعی که تا امروز هیچ عرصه عام و تخصصی را از اظهارنظرهای خود بینصیب نگذاشته و جز حرفهای کلی و پوپولیستی چیزی برای گفتن نداشتهاند.
سحر طلوعی: آزاردهندهترین بخش مناظرههای نامزدهای ریاستجمهوری همین بحث و اظهارنظر درباره زنان بود؛ تلویزیون را روشن کنیم و بنشینیم پای حرفهای تعدادی مرد مدعی که تا امروز هیچ عرصه عام و تخصصی را از اظهارنظرهای خود بینصیب نگذاشته و جز حرفهای کلی و پوپولیستی چیزی برای گفتن نداشتهاند. مردانی که در همه این سالها جزء تصمیمگیران بوده و هرچه در چنته داشتهاند، رو کردهاند، اما همچنان خود را چارهساز میدانند. ما انتظار نداشتیم از مردانی که مدام برای از نو اختراعکردن چرخ تلاش میکنند، حرفی درخور بشنویم که گوشهایمان را تیز کند و دلهایمان را امیدوار. اما انتظار داشتیم پس از این یکی، دو سال اخیر تغییراتی در ادبیات و نگاه دولتمردان هرچند جزئی و کوچک و حتی ظاهری ببینیم؛ نه اینکه همان حرفهای قدیمی و تکراری را درباره زنان بشنویم. اینکه بشنویم «ما به برابری جنسیتی معتقد نیستیم، اما به عدالت جنسیتی اعتقاد داریم»، اینکه «با زبان باطوم و خشونت با زنان نباید حرف زد» یا «اگر وضعیت مطلوب نیست، چون ما بد تربیت کردهایم» یا «دشمن بابت موقعیت و دستاوردهای زنان ما حسرت میخورد و آنها را سانسور میکند» و «زن کالا نیست، فرصت است» و... هیچ سنخیتی با آنچه در همه این سالها و در طول تاریخ از زنان و مطالباتشان دیدهایم، ندارند. مشتی حرفهای کهنه و کلی که به وقت انتخابات به زبان میآید و به وقت عمل نه نتیجهبخش است و نه اصلا به آن رجوع میشود. چه نگاهی ابزاریتر از اینکه زن را فرصت ببینیم؟ این چه ادبیاتی است؟ چه نگاهی تحقیرآمیزتر از اینکه بگوییم ما زنان را بد تربیت کردهایم که نتیجهاش این وضعیت شده است! مگر چه اتفاقی افتاده است؟ چون زنان مطلوب نظر شما نیستند و با الگوهای مورد علاقه شما نمیخوانند، بد تربیت شدهاند؟ این نگاه از بالا به پایین به ما میگوید شما بد تربیت شدهاید، نه ما. آیا «دشمن، زنان ما را سانسور میکند»؟ گوینده این جمله در برنامهای که نامزدها با همسر یا فرزند دختر خود شرکت کردهاند، همراه مرد با خود آورده است! منصفانه نگاه کنیم، چه کسی زن را سانسور کرده است؟ لازم است اشاره کنیم روزی روزگاری جستوجوی کلمه «زن» در گوگل برای کاربران اینترنتی در ایران ممنوع و فیلتر بوده است؟ گوگل این تصمیم را گرفته بود یا مدیران و مسئولان در ایران؟ حتی آن کاندیدا هم که از عدالت جنسیتی گفت و در مناظره سوم یادآوری کرد «تعدادی مرد نشستهایم و درباره زنان حرف میزنیم»، خوب میداند لایحه حمایت از زنان در مجلس خاک میخورد و بعد از اینهمه بالا و پایینکردن و تهیشدن از محتوا هنوز تصویب نشده است تا ادعای پیگیری عدالت جنسیتی، در حد شعار باشد و نه بیشتر از آن. چه حرفی کلیتر و کهنهتر از اینکه زبان خشونت و باطوم جواب نمیدهد؟
خب جواب نمیدهد، اما معنایش این هم نیست که زبان نرم جواب میدهد و شما را به نتیجه مطلوبتان میرساند. یک بار فکر کنید شاید از اساس پرسش و مطالبهتان از زنان اشتباه است. یک بار فکر کنید لازم نیست چرخ را از نو اختراع کنید. چرخ یک بار در تاریخ اختراع شده، اما در همه این سالها تغییر کرده، دگرگون شده، اصلاح و پیشرفتهتر شده است. کافی است این تغییر و تحولات دیده و درک شود. کافی است انگارهها و تصورات رسوبکرده در ذهن را از اساس دور ریخت و مدتی فقط دید و شنید و کمتر حرف زد و راهحل ارائه نداد. شاید بهتر است از جا بلند شد، تکانی به خود داد و از الگوهای تکراری و رنگ و رو رفته فاصله گرفت. خندهدار است که در دورهای که بشر برای زندگی در مریخ رؤیا میبافد و هند بیخ گوشمان ماهنوردش را در نزدیکی قطب جنوب ماه فرود میآورد، کسی تلاش کند با وعده جت اسکی و ورزشهای آبی زنان را با خود همراه کند! نهتنها خندهدار بلکه توهینآمیز است. گویی کسی به زنان وعده بدهد در صورت انتخاب آب و غذا برایشان فراهم میکند! هرچند از دولتیِ سر دولتمردان تأمین همین نیازهای اولیه هم دشوار شده است، اما اینکه کاندیداها پس از سالها حضور در مجموعههای تصمیمگیر همچنان سر خانه اول هستند و درباره حقوق اولیه وعده انتخاباتی میدهند، تأسفبار است. اشاره به هند به این معنی نیست که در این کشور همه حقوق زنان به رسمیت شناخته شده و زنان هندی مشکلی ندارند که از قضا آنها هم با انواع و اقسام مشکلات و خشونتهای خانگی و غیرخانگی و رسومات دستوپاگیر دستوپنجه نرم میکنند. هند تنها یک مثال از کشوری آسیایی است که زنانش به کرسی نخستوزیری دست پیدا کردهاند و در زمینه علمی هم به موفقیتی تاریخی رسیدهاند. نهتنها در هند بلکه تلاش زنان در سراسر جهان برای رسیدن به همه حقوق خود همچنان ادامه دارد و متوقفشدنی نیست.
اما توقع از سیاستمداران ما این است که این تلاشها را به رسمیت بشناسند و دستکم اینکه نگاه از بالا به پایین خود را تغییر دهند، بهتر ببینند و بشنوند و فکر نکنند با وعده درباره حقوق اولیه زنان شاخ غول را شکستهاند.