انتخابات؛ دو گزینه، دو نتیجه
روز جمعه ۱۵ تیر، مردم از میان دو گزینه و رویکرد که لاجرم یکی از آنها، از صندوقهای رأی بیرون آمده و اداره کشور را برای حداقل یک دوره چهارساله در منصب رئیسجمهور (با تمام محدودیتهای موجود) در دست خواهد گرفت، یکی را انتخاب میکنند.
جاوید قرباناوغلی: روز جمعه ۱۵ تیر، مردم از میان دو گزینه و رویکرد که لاجرم یکی از آنها، از صندوقهای رأی بیرون آمده و اداره کشور را برای حداقل یک دوره چهارساله در منصب رئیسجمهور (با تمام محدودیتهای موجود) در دست خواهد گرفت، یکی را انتخاب میکنند.
گزینه اول را کسی نمایندگی میکند که:
- مطلوبترین رویکرد سیاست خارجی کشور را در «تقابل با جهان» میداند. اگرچه این را بهصراحت بر زبان نمیآورد و در مقابل پرسشها، پشت واژههای کلی پنهان شده و با عباراتی که رافع مشکل کشور نیست، از آن عبور میکند.
- غرب را در کلیت آن نفی میکند. مطالبهگری را اساس مذاکره با غرب میداند و بر این باور است که جهان منحصر در این دو، سه کشور نیست. میتوان با برقراری روابط با ۲۰۰ کشور مشکلات کشور را حل کرد. اما از واقعیتهای آماری و اینکه این ۲۰۰ کشور چند درصد از تولید ناخالص جهان را در اختیار دارند، سهم آنها در تولید علم براساس شاخصهای قابل سنجش چیست؟ آیا در فناوریهای پیشرفته تولیدکننده هستند یا مصرفکننده؟ و سهم آنان در بازارهای بزرگ سرمایه چه میزانی است؟ سخنی به میان نمیآورد.
-توافق هستهای با قدرتهای جهان (برجام) را خسارت میداند و بهشدت با آن مخالف است. ملاحظه کردیم که در مقابل پرسشهای مکرر پزشکیان دراینباره هیچ حرفی برای گفتن نداشت. بارها از پاسخ طفره میرفت و مرتب گزاره «غربیها باید به ما پاسخ دهند» را تکرار میکرد.
اتفاقا جلیلی در این زمینه صادقانه صحبت میکرد چون در منظر او توافق هستهای «شر مطلق» است و ما اساسا نیازی به توافق نداریم و خود او یکی از مسببان اصلی این وضعیت است و بسیار از آن راضی و خشنود است. مردم فراموش نکردهاند که شش قطعنامه ظالمانه شورای امنیت سازمان ملل متحد بر کشور در زمان مسئولیت جلیلی بر دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی به کشور تحمیل شد. هرچند در مناظره اخیر فرار به جلو کرده و سه قطعنامه را به لاریجانی منتسب کرد. ولی این واقعیت را نگفت که پس از استعفای (اجباری) لاریجانی پس از توافق با سولانا او از طرف معجزه هزاره سوم، به منصب دبیری شورایعالی امنیت ملی منصوب شد. نگفت که او قطعنامه میگرفت و رئیس بلافصل او یعنی همان معجزه هزاره سوم قطعنامهها را ورقپاره میخواند.
- تحریمهایی که اقتصاد کشور را فلج کرده و مردم را به فقر و فلاکت کشانده «نعمت» میداند. ملاحظه کردیم که در مناظره نیز بهصراحت گفته است که در صورت پیروزی «میخواهد غرب را به خاطر تحریمها پشیمان کند»؛ ولی توضیح نداد چگونه؟ با کمک روسیه و چین که به هر شش قطعنامه رأی مثبت دادند؟ یا از طریق مراودات تجاری با همان ۲۰۰ کشور که جملگی قواعد حاکم بر جهان را پذیرفته و آمادگی همکاری با ایران را خارج از قوانین الزامآور بینالمللی ندارند و فارغ از تعارفات دیپلماتیک قدمی برای توسعه روابط با ایران برنمیدارند، چراکه خود را عضوی متعهد در نظام بینالمللی تعریف کردهاند.
- انزوای ایران، فروکاستن جایگاه کشور در جهان و کاهش اعتبار پاسپورت ایرانی به پایینترین سطح در جهان، مهاجرت گسترده نخبگان که در یک سال اخیر به صاحبان حرف و سرمایه نیز تسری یافته، او را آزردهخاطر نمیکند.
و در مقابل چنین تفکری، کاندیدایی قرار دارد که:
- راه برونرفت از وضع فلاکتبار، احیای امید به آینده جوانان و سربلندکردن ایران در جهان و برونرفت از شرایط کنونی را در گرو «تعامل با جهان»، سیاست خارجی متوازن و برقراری روابط مبتنی بر احترام با همه کشورهای جهان با محوریت «منافع ملی» میداند.
-منشأ مشروعیت حکومت در داخل را در «همراهی و حمایت مردم»، مشارکت حداکثری آزادانه میداند. باور دارد که تحقق این مهم بدون همراهی، همدلی و حمایت مردم از حکومت غیرممکن است. وفاق و حمایت مردم جایگاه کشور را در جهان ارتقا میبخشد. قدرت چانهزنی را در نظام بینالملل و مذاکرات بالا میبرد.
-توافق هستهای را دستاوردی بزرگ در جلوگیری از «تبدیل یک مشکل به یک بحران بینالمللی» میداند و با تمام توان درصدد احیای برجام است.
- قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل و تحریمها را «ظالمانه و مسبب فقر و فلاکت مردم و عقبماندگی کشور از مسیر توسعه» میداند.
- مصمم است از طرق مسالمتآمیز داخلی و خارجی، اجماع نخبگان و مذاکره و همکاری سازنده با جهان سایه شوم تحریمها را از سر مردم بردارد.
- با رویکرد خردمندانه، سایه شوم ایرانهراسی را از سر کشور بردارد. ایران را به کشوری صلحطلب و توسعهیافته تبدیل کند. از طریق کاهش دشمنیها و افزایش روابط مبتنی بر احترام متقابل جایگاه واقعی کشور در نظام بینالملل را احیا کند.
کسانی که از اعماق وجود به این سرزمین کهن اعتقاد دارند، احیای نام و اعتبار ایران در جهان، آینده فرزندان کشور و برونرفت از وضعیت فلاکتبار و تحقیرآمیز کنونی برایشان اهمیت دارد، باید به پای صندوقهای رأی آمده و با انتخاب خود باریکهای را برای فردایی که از پسِ این انتخاب برخواهد آمد، برگزینند.