|

در ستایش گفتن نَه!

داستان خانم رزا پارکس را کمابیش همه ما می‌دانیم؛ زنی سیاه‌پوست و آفریقایی‌تبار که حاضر نشد صندلی‌اش را در اتوبوس شهری ایالت آلابامای آمریکا به یک مرد سفیدپوست بدهد. خانم پارکس پس از این «نه» بلندی که به مرد سفید‌پوست گفت، راهی زندان شد؛ او قانون اتوبوس‌سواری را نقض کرده بود. اما «نه» بلند او در‌نهایت منجر به شکل‌گیری جنبش اعتراضی سیاه‌پوستان در ایالات متحده و لغو و تغییر قانون شد؛

سحر طلوعی خبرنگار شبکه شرق

سحر  طلوعی: ۱. داستان خانم رزا پارکس را کمابیش همه ما می‌دانیم؛ زنی سیاه‌پوست و آفریقایی‌تبار که حاضر نشد صندلی‌اش را در اتوبوس شهری ایالت آلابامای آمریکا به یک مرد سفیدپوست بدهد. خانم پارکس پس از این «نه» بلندی که به مرد سفید‌پوست گفت، راهی زندان شد؛ او قانون اتوبوس‌سواری را نقض کرده بود. اما «نه» بلند او در‌نهایت منجر به شکل‌گیری جنبش اعتراضی سیاه‌پوستان در ایالات متحده و لغو و تغییر قانون شد؛ تا‌جایی‌که آنها موفق شدند اوباما، نخستین رئیس‌جمهور سیاه‌پوست را وارد کاخ سفید کنند، یا کتانجی براون جکسون، نخستین زن سیاه‌پوست را به‌عنوان یکی از قضات به دیوان عالی بفرستند و... . اگر رزا پارکس آن نه بلند را نگفته بود، شاید منع نشستن سیاه‌‌پوستان روی صندلی اتوبوس‌ها هنوز یک قانون بود. در این‌که همچنان رفتارهای نژادپرستانه در آمریکا یا بسیاری از کشورهای جهان وجود دارد، شکی نیست، اما مسئله رسمیت‌نداشتن، سیستماتیک نبودن و در یک کلام، «قانون نبودن» رفتارهای نژادپرستانه و تبعیض‌آمیز است. مسئله شنیدن و احترام‌گذاشتن به آن نه بلندی است که خانم رزا پارکس در سال ۱۹۵۵ گفت.

۲. نه گفتن نه‌تنها هنر است، بلکه یک حق است. نه گفتن ارزش افزوده انسان‌هاست؛ خاصه وقتی ابر و باد و مه و خورشید و فلک تلاش می‌کنند بله را از زبان آنها بیرون بکشند. آنها که می‌گویند نه، از قضا حرفی برای گفتن دارند؛ حرفی مهم که شنیده نشده و به آن توجه نشده است، به عمد یا سهو. آنها که می‌گویند نه، بیش از دیگران برای تغییر و تحول عطش دارند، اما اسیر جو نمی‌شوند و تأثیر نمی‌پذیرند و تغییر و تحول را از مسیری دیگر دنبال می‌کنند. آنها که می‌گویند نه، بارها همراهی کرده‌اند، اما جواب درستی نگرفته‌اند. آنها بارها گفته‌اند بله، اما به خواسته‌هایشان نرسیده‌اند. آنها حتی به حداقل‌‌ها هم راضی شده‌اند، اما تا حرف مطالبات‌شان پیش آمده، شنیده‌اند «در این برهه حساس کنونی وقت این حرف‌ها نیست». آنها نمی‌دانند پس چه زمانی وقت حرف‌هایشان فرامی‌رسد. آنها بارها خس‌و‌خاشاک و دورریز و پسماند و عمله دشمن و خارجی و بیگانه خطاب شده‌اند، اما این‌بار تحقیر و توهین را با نه بلند پاسخ داده‌اند. آنها انسان‌های صاحب اصول و چارچوبی هستند که برای خواسته‌های خود هزینه‌‌های سنگین داده‌اند. آنها همه مسیرها را آزموده‌اند، اما این‌بار از حق شهروندی خود برای گفتن نه استفاده کرده‌اند.

۳. بند اول را مرور کنیم. اگر رزا پارکس و جامعه سیاه‌پوستان سرشان را به نشانه نه بالا نیاورده بودند، تغییر‌و‌تحولی در جامعه آمریکایی رخ نمی‌داد. مهم‌تر اینکه اگر نه بلند رزا پارکس و همراهانش شنیده و درک نمی‌شد، منع نشستن سیاه‌پوستان روی صندلی‌ها و ورود و خروج آنها از در عقب اتوبوس هنوز قانون بود! نکته مهم اینکه جامعه سیاه‌پوستان آمریکا اقلیت به‌حساب می‌آمدند، اما با این‌همه موفق شدند قانون تبعیض نژادی را لغو کنند و از اعتبار بیندازند. در جامعه ما آنها که نه بلند سر داده‌اند از قضا نه‌تنها اقلیت نیستند، که جمعیتی قابل اعتنا و اکثریت به‌حساب می‌آیند. آنها که می‌گویند نه، انتظار دارند شنیده، دیده و به‌رسمیت شناخته شوند. آنها که می‌گویند نه، نقش مهمی در پیشرفت جوامع انسانی دارند. آنها نکات و ظرایفی را می‌بینند که گاه آن دسته که با موج همراه شده‌اند، نمی‌بینند. اگر ندیدن و نشنیدن آنها ادامه پیدا کند، از جامعه انسانی جز موجوداتی که راه می‌روند، می‌خورند و می‌خوابند و روزمره را با کراهت و ملال پشت سر می‌گذارند، چیزی باقی نمی‌ماند. اگر مفهوم این نه دریافت نشود، جامعه انسانی روح خود را از دست می‌دهد و خسته و ناامید از کنش‌مندی تهی می‌شود. اگر این نه درک نشود در بهترین حالت چیزی جز خشم و در بدترین حالت چیزی جز بی‌تفاوتی و مرگ جامعه انسانی عاید نمی‌شود. جامعه مرده به چه درد می‌خورد؟

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها