|

گزارش «شرق» از بررسی حقوقی و روان‌شناختی چرایی انتشار تصاویر کودکان توسط مادر و پدرها

تصویرم را منتشر نکن

شاید هنوز فرهنگ عمومی ما به جمع‌بندی دقیقی در‌مورد اصول انتشار فیلم و عکس از کودکان نرسیده است. مادر و پدرهای بسیاری، صفحات شخصی خود را با انتشار تصاویر از روزمره فرزندان خردسالشان پر می‌کنند که هدف جذب تبلیغ و کسب درآمد هم ندارند. اما بسیاری از متخصص‌های حوزه کودکان به هر ترتیب انتشار تصاویر کودکان زیر 18 سال را که بلوغ فکری و قدرت تصمیم‌گیری ندارند نادرست می‌دانند. کمااینکه در سال‌های اخیر در بسیاری از کشورها این حق کودک مهم شمرده شده و افراد بسیاری بعد از 18سالگی به‌دلیل انتشار تصاویرشان در کودکی، از مادر و پدر خود شکایت می‌کنند.

تصویرم را منتشر نکن
نسترن فرخه خبرنگار گروه جامعه روزنامه شرق

نسترن  فرخه: شاید هنوز فرهنگ عمومی ما به جمع‌بندی دقیقی در‌مورد اصول انتشار فیلم و عکس از کودکان نرسیده است. مادر و پدرهای بسیاری، صفحات شخصی خود را با انتشار تصاویر از روزمره فرزندان خردسالشان پر می‌کنند که هدف جذب تبلیغ و کسب درآمد هم ندارند. اما بسیاری از متخصص‌های حوزه کودکان به هر ترتیب انتشار تصاویر کودکان زیر 18 سال را که بلوغ فکری و قدرت تصمیم‌گیری ندارند نادرست می‌دانند. کمااینکه در سال‌های اخیر در بسیاری از کشورها این حق کودک مهم شمرده شده و افراد بسیاری بعد از 18سالگی به‌دلیل انتشار تصاویرشان در کودکی، از مادر و پدر خود شکایت می‌کنند.

در اظهارات متخصص‌های داخل این گزارش، تأکید جدی بر آن شده که هر محتوایی از کودکان چه به خواست خودشان و چه بدون‌رضایت آنها در جهت کسب درآمد مجازی منتشر شود، از جنبه روان‌شناختی و حقوقی ایرادی بزرگ است. بنابراین همه کاربران باید با نادیده‌گرفتن آن باعث متوقف‌شدن این چرخه شوند. با این حساب گزارش پیش‌رو موضوع کلی انتشار تصویر کودکان در فضای مجازی را مورد بررسی قرار می‌دهد که چرا نباید والدین این‌کار را انجام دهند؟

 مادر و پدرها با انتشار تصاویر کودکان چه نیازی را برآورده می‌کنند؟

احتمالا همه ما شاهد پِیج‌هایی در فضای مجازی هستیم که با تصاویر کودکان پر می‌شود و گرداننده آن‌هم مادران یا پدران همان کودکان هستند. صفحاتی که با هدف اقتصادی و یا غیر آن و تنها برای به‌اشتراک‌گذاشتن لحظات شیرین فرزندشان، مخاطب‌هایی را همراه خود کرده است. «امیرحسین جلالی»، عضو هیئت علمی گروه روان‌پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران در شروع گفت‌وگو با «شرق» یک جمله را بیان می‌کند: «بزرگ‌ترها از خود سؤال کنند، وقتی تصاویر کودکان خود را منتشر می‌کنند، چه نیازی را برآورده می‌کنند؟ یعنی ما از وجود شخصی که قدرت اختیار و تصمیم‌گیری کاملی ندارد، برای برآورده‌کردن نیاز خود استفاده می‌کنیم. مادر و پدرهای بسیاری عکس و تصویر کودکشان را در فضای مجازی منتشر می‌کنند، در‌حالی‌که بر‌اساس اصول کلی سلامت روان کودکان ظرفیت کافی برای تشخیص اینکه چنین کاری به سودشان هست یا نه را ندارند. به‌طور مثال، حتی اگر یک کودک هشت‌ساله موافق انتشار تصویرش باشد هم باز از نقطه‌نظر علمی دورنمایی از آینده ندارد که مثلا در سنین بالاتر هم موافق این تصمیم بوده یا نه. در‌حال‌حاضر هم معمولا کودکانی که تصویرشان در فضای مجازی منتشر می‌شود، چنین نقطه‌نظری از آینده ندارند. البته این را هم در نظر بگیریم که نسل نوجوان الان خودش تا‌حد بسیار زیادی تصمیم‌گیرنده است. مثلا گروهی به خواست خودشان به‌دلایل مختلف تمایلی به انتشار تصویر خود ندارند و گروه دیگر حتی تصاویر نامتعارف هم از خود منتشر می‌کند که البته دلایل بسیاری پشت آن است. اما در‌کل آنها خودشان تصمیم می‌گیرند. بنابراین رویکرد کلی در دنیا، یک نگاه محافظه‌کارانه در‌مورد انتشار تصاویر کودکان است که ما حق نداریم لحظه‌های خصوصی و عمومی کودک را در دنیای مجازی منتشر کنیم. در این مورد باید از جهت آگاهی‌رسانی، ان‌جی‌اوها و نهادهای علمی محتواهایی تولید کنند تا به والدین درمورد انتشار تصاویر کودکانشان آموزش دهند. پس با توجه به اینکه نفع و سود و نیاز کودک در این میان برآورده نمی‌شود، باید با احتیاط بسیار زیاد در این موضوع تصمیم‌گیری شود».

نکته دیگر؛ هشدارهای بسیاری درمورد وجود بیماران جنسی با نام پدوفیلی است که انتشار تصاویر متعدد از کودکان، احتمال سوءاستفاده و افزایش خطرهای احتمالی را بیشتر می‌کند. اما جلالی باور دارد: «اصلا نیاز نیست ما به این بخش‌های خیلی سخت ماجرا فکر کنیم. توجه به همین نکته کافی است که وقتی ما به‌عنوان بزرگ‌تر تصمیم می‌گیریم کاری را انجام دهیم که کودک ما نقشی در آن ندارد و امکان دارد برای او زیان‌آور هم باشد، در واقع ما به‌نوعی در‌حال بهره‌کشی از او هستیم. با این‌کار یک پیغام غیرمستقیم از تحمیل‌شدن نیاز خود را هم به او می‌دهیم. دقیقا یک الگوی تکراری به وجود آمده، دقت کنید که خیلی از افراد همیشه گله دارند که در کودکی رفتار درستی با آنها نشده و بسیاری از اصول اخلاقی و عقیدتی به آنها تحمیل شده. این موضوع الان هم با روش دیگر با نسل پایین‌تر درحال انجام است. نکته مهم این است که ما نمی‌دانیم کودکان در بزرگسالی خود نسبت به انتشار تصاویرشان در کودکی چه واکنشی خواهند داشت. حتی اگر نسبت به این موضوع اعتراضی نداشته باشد هم ما در خردسالی به‌صورت غیرمستقیم این پیغام را می‌دهیم که با چه شیوه‌هایی می‌توان توجه بیشتری را به خود جلب کرد. همه اینها برای کودک اوهام ایجاد می‌کند و او را در موقعیت سخت روانی قرار می‌دهد. کودکان چالش‌ها و پیچیدگی‌های دنیای واقعی را درک نخواهند کرد و تمام زندگی آنها در بستر تعاملات مجازی و روش‌های خاص جلب توجه برای لایک و کامنت بیشتر خلاصه خواهد شد».

بندهای نانوشته‌ قانون

موارد بسیاری از شکایت فرزندان بالای 18 سال از مادر و پدرها رسانه‌ای شده که نسبت به انتشار تصاویرشان در کودکی معترض بودند. این شکل پرونده‌ها با کامل‌ترشدن قوانین بسیاری از کشورها، بیش از گذشته به چشم می‌خورد. اما این موضوع مورد توجه قانونی قرار نگرفته است. البته در بخشی از قانون به این مسائل پرداخته شده که بیشتر در‌مورد کودکان بزه‌دیده است.

«رضا شفاخواه»، دبیر کمیته حقوق کودک اسکودا به قانون 19 حمایت از اطفال و نوجوان مصوب اردیبهشت سال 99 اشاره می‌کند و به «شرق» می‌گوید: «هرکس هویت، اطلاعات یا اسرار طفل یا نوجوان بزه‌دیده یا در وضعیت مخاطره‌آمیز را افشا کند، به مجازات مقرر در قانون محکوم خواهد شد. یعنی اگر تصویرش را از طریق رسانه‌های گروهی تکثیر و توزیع کند جرم است. بنابراین انتشار تصویر کودکان بزه‌دیده و بزهکار زیر 18 سال و هر کودکی که در معرض مخاطره قرار دارد، مثل اعتیاد مادر و پدر و یا خود کودک، فرار از مدرسه، فرار از خانه، ترک تحصیل، پناه‌جویی، پناهندگی، بیماری جسمی و ذهنی و هر وضعیتی که شامل آسیب‌های اجتماعی و وضعیت مخاطره‌آمیز خواهد بود، مجازات دارد. بنابراین انتشار تصاویری که این موضوع را از کودک به نمایش بگذارد و موجب ترویج خشونت کودکان باشد جرم است. اما برای انتشار تصویر کودکانی که بزه‌دیده و یا بزهکار نیستند، ما مقرره قانونی نداریم. البته به‌لحاظ حقوق کودک و با توجه به پیمان‌نامه و کنوانسیون حقوق کودک در ماده 3 آن اعلام می‌شود که مصالح عالیه کودکان باید در اولویت تصمیم‌گیری قرار گیرد و کودک زیر 18 سال اختیاری نسبت به زندگی خودش ندارد. به‌طور مثال، یک کودک امکان اینکه یک قرارداد را امضا کند، ندارد و فقط امکان دریافت هدایا دارد. کودکی که توسط والدینش اینفلوئنسر شده در واقع وارد یک روند تجاری شده. مادر و پدر و هرکسی که این تصاویر را به‌قصد تجارت منتشر می‌کند، پولی را کسب می‌کند و منفعتی را به دست می‌آورد.

از طریق محتواهای کودک صفحه مجازی‌اش بازدید پیدا می‌کند و با همین روند کسب‌وکار خود را پیش می‌برد؛ در‌حالی‌که کودک امکان وارد‌شدن به معامله اقتصادی خاصی نمی‌تواند داشته باشد. ممکن است بعد از آنکه به 18‌سالگی رسید و سن بلوغ را رد کرد، به مادر و پدر خود معترض باشد که از تصویر من به این شکل استفاده کردید؛ چون کودک اختیاری در این زمینه ندارد. پس مادر و پدر نمی‌توانند از هویت کودک برای جلب منافع اقتصادی و کسب درآمد استفاده کنند. طبق قانون معامله‌ای برای کودک نافذ و صحیح است که چیزی را دریافت کند که قرار نیست در برابر آن چیزی پس بدهد. مثلا می‌توان برای تولد، موفقیت تحصیلی یا بی‌مناسبت چیزی دریافت کنند. اینکه کودک تصویر خود را ارائه دهد که حتی اگر منفعت تمام این محتواها به حساب بانکی برای خود کودک تبدیل شود، بازهم تولید محتوا برای مصالح اقتصادی از تصویر کودک، غیرقانونی است. در نظر داشته باشید که برای این موضوع ممنوعیت مشخصی در نظر گرفته نشده است؛ درحالی‌که بسیاری در قشر متوسط و حتی مرفه جامعه با تصاویر فرزندان خود تولید محتوا می‌کنند. درکل درست است که ممنوعیت صریح قانونی نداریم، ولی بهتر است براساس کلیت قانون مدنی و حقوق کودکان، بزرگ‌ترها این‌کار را نکنند، چون کودک می‌تواند بعد از 18‌سالگی متعرض خانواده خود شود که چون آن زمان اختیاری بر تصمیم خود نداشتم، نباید از چهره‌ام سوءاستفاده می‌شده».

از کودکان اجازه می‌گیریم؟

بیشتر متخصص‌های حوزه کودک تأکید دارند انتشار تصاویر کودکان به‌شکل گسترده در مالتی‌مدیا زیر پا گذاشتن حریم خصوصی کودکان است. موضوعی که «پریسا پویان»، روان‌شناس و فعال حوزه کودک، در گفت‌وگو با «شرق» به آن اشاره کرد. ایشان در شروع صحبت‌هایش به خطر بیماران جنسی پرداخت: «یکی از اقسام اختلال‌های جنسی پدوفیلی است و انتشار تصاویر کودکان در سطح وسیع امنیت کودکان را زیر سؤال می‌برد؛ آن‌هم با آمار 60 الی 80 درصدی کودک‌آزاری که از جانب افراد درجه اول کودکان رخ داده است. با‌وجود‌این، این ماجرا بزرگ‌نمایی کودک در فضایی است که می‌تواند به کودک آسیب برساند. به‌ویژه آنکه ما فیلم‌ها و تصاویری را از کودک منتشر می‌کنیم که زیبایی یا رفتار شیرین آنها را به نمایش می‌گذارد. با این‌کار کودکان را در معرض خطر قرار می‌دهیم تا دیده شوند؛ چون همیشه در بین دنبال‌کنندگان صفحات این والدین، هم افرادی هستند که بیماری جنسی دارند. این مسائل به‌شدت برای کودک آسیب‌زننده خواهد بود. طبق پیمان‌نامه‌های حقوق کودک سن کودکی زیر 18 سال است و بزرگسالی از 18 سال به بالا حساب می‌شود، بنابراین طبق رفتار این والدین با فرزندان‌شان، هرچه سن کودک کمتر باشد، والدین حیطه خصوصی کمتری برای او قائل هستند و تمام کارهای کودک را با دوربین موبایل رصد می‌کنند. ولی از بین همه‌ آن فقط رفتارهای شیرینش منتشر می‌شود. این روند باعث می‌شود بچه یاد بگیرد تنها رفتارهایی را انجام دهد که مورد تأیید بزرگ‌ترها باشد و اینجا دیگر زمانی برای کودکی‌کردن او وجود ندارد. چون دیگر حرف‌هایی را که خودش دوست دارد، هم نمی‌زند و فقط جملاتی را به کار می‌برد که خوشایند دیگران باشد. به‌طور مثال، عکس‌هایی که از کودکان اینفلوئنسر منتشر می‌شود چون با دنبال‌کننده‌های بسیاری همراه می‌شود، این را به کودک القا می‌کند که تو چقدر دوست‌داشتنی هستی و همیشه در‌حال دیده‌شدن خواهی بود، اما اگر در بزرگسالی و در دنیای واقعی، این کودک به قدر کافی برای زیبایی و شیرین‌زبانی‌ای که دارد، مورد توجه قرار نگیرد با یک ناکامی عظیم مواجه می‌شود. به نظر من اینکه والدین با محتوای تصویری از کودکان‌شان در فضای مجازی دنبال‌کننده جذب می‌کنند یا حتی از این راه کسب درآمد هم می‌کنند، همه نوعی از اقسام کار کودک است. اصل مهم این است که کودکان نباید برای خواسته‌شدن زندگی کنند. با این‌کار ما کودک را در معرض قضاوت‌های بسیاری در مدیا قرار می‌دهیم. مثلا یک روش آن همین است که همه شروع به کامنت‌گذاشتن می‌کنند و خوب است بدانیم که همان‌قدر که کامنت بد می‌تواند به کودک آسیب بزند، کامنت خوب هم امکان آسیب دارد. نکته آخر اینکه وقتی ما می‌خواهیم از همسر، خواهر، برادر و هرکس دیگری عکسی منتشر کنیم، قبل از انتشار اجازه می‌گیریم و اگر مخالف باشند، اجازه انتشار نداریم. اما در برابر کودکان اگر چنین سؤالی را هم مطرح کنیم، باز کودکان قوه تشخیص کاملی ندارند تا پاسخ آنها مورد اعتماد باشد. پس در برابر انتشار تصویر کودکان، باید خیلی حساسیت به خرج بدهیم».

تجربه غیرمستقیم نوعی از خشونت

در موارد بی‌شماری از پرونده‌های شکایت فرزندان از والدین، برای انتشار تصاویر در کودکی، افراد حتی امکان پاک‌کردن تصاویر کودکی خود را هم در مدیا نداشتند و همین منجر به نوعی خشونت روانی برای آنها شده است. «سارا باقری»، وکیل حقوق کودک، درباره همین موضوع به «شرق» می‌گوید: «با توجه به اینکه کودکان هنوز به قوه تشخیص عقلی نرسیدند تا متوجه شوند انتشار تصاویرشان در فضای مجازی به مصلحت آنها خواهد بود یا نه که رضایت‌شان را اعلام کنند. پس انتشار تصاویر کودکان در فضای مجازی به نوعی سوءاستفاده از آنها محسوب می‌شود، گاه هدف از آن درآمدزایی باشد یا اهداف دیگر باشد. به ‌این ‌دلیل که امکان بازیابی مجدد این تصاویر در فضای سایبری وجود دارد، این خود به‌نوعی می‌تواند منجر به تهدید و خشونت کودکان باشد؛ همچنین باعث تضییع امنیت کودکان در فضای مجازی خواهد بود که معمولا به‌شکل آزار‌و‌اذیت سایبری مثل ارسال پیام‌هایی زیر پست‌ها منتشر می‌شود. در‌کل انتشار اطلاعات خصوصی کودکان به‌نوعی امنیت آنها را تهدید می‌کند. خیلی وقت‌ها ما می‌بینیم پیامدهای جسمی و روانی بسیاری برای آنها دارد. علاوه‌بر‌اینکه خیلی وقت‌ها خود بزرگ‌ترها شروع به انتشار این تصاویر می‌کنند، نوجوان‌ها هم تحت تأثیر این شرایط قرار می‌گیرند و به‌نوعی با مزاحمت و تهدید سایبری مواجه می‌شوند. یکی از عوارض این‌کار، اضطراب و حس ناامنی و اختلال‌های یادگیری در طول دوران مدرسه است که برای آنها ایجاد می‌شود. در ماده 3 قانون حمایت از حقوق کودک و نوجوان هم تأکید شده هر فعلی که باعث آسیب روحی و جسمی کودک شود، آن کودک در معرض خطر شناخته می‌شود. همچنین بند هفت ماده 10 قانون کودک و نوجوان هم درباره همین موضوع جرم‌انگاری‌ شده، تصویر محتوایی که در آن از کودکان بهره‌گیری شود، قابل جرم‌انگاری است. حتی در حوزه بین‌المللی هم پیمان‌نامه حقوق کودک را داریم که در ماده سه اعلام می‌کند منافع عالی کودک باید رعایت شود. در ماده 16 هم به حریم خصوصی کودکان اشاره می‌شود. در بند اول این کنوانسیون هم درباره وظیفه دولت‌ها برای اقدامات آموزشی صحبت می‌کند که تا کودکان از همه موارد خشونت در امان باشند. با توجه به اینکه هر فرد زیر 18 سال کودک محسوب می‌شود و بعد از آن سن تصمیم انتشار تصاویر فرد با خودش خواهد بود که آن‌هم نیاز به فرهنگ‌سازی و آموزش‌هایی از طرف خانواده و مدرسه دارد. در‌هر‌حال فضا برای سوءاستفاده از کودکان در این محیط بسیار زیاد است و ارگان‌های مربوطه و خانواده باید مراقب حریم خصوصی کودکان باشند».