جایگاه شهر و مدیریت شهری در ایران امروز
فرصتها و تهدیدها
در آستانه استقرار دولت چهاردهم قرار داریم. در مناظرهها و مباحث انتخاباتی نامزدهای این دوره نیز مانند سایر دورهها یکی از مهمترین موضوعاتی که با همه اهمیت و ضرورت به آن توجه نشد، شهر، سیاستگذاریهای شهری و مدیریت شهری بود؛ در حالی که در قرن بیستویکم شهر موتور محرکه در هر کشوری است. این نوشتار تلاشی است برای توجهدادن تصمیمگیران کشوری و چارهجویی برای آن. امید است با درک اهمیتی که درخور آن است مؤثر افتاده و تلنگری باشد برای فراگیرشدن آن در کشور عزیزمان ایران.
حسن رنجبر: در آستانه استقرار دولت چهاردهم قرار داریم. در مناظرهها و مباحث انتخاباتی نامزدهای این دوره نیز مانند سایر دورهها یکی از مهمترین موضوعاتی که با همه اهمیت و ضرورت به آن توجه نشد، شهر، سیاستگذاریهای شهری و مدیریت شهری بود؛ در حالی که در قرن بیستویکم شهر موتور محرکه در هر کشوری است. این نوشتار تلاشی است برای توجهدادن تصمیمگیران کشوری و چارهجویی برای آن. امید است با درک اهمیتی که درخور آن است مؤثر افتاده و تلنگری باشد برای فراگیرشدن آن در کشور عزیزمان ایران.
گسترش شهرنشینی و سربرآوردن شهرهای بزرگ و مدرن و رشد پرشتاب جمعیت شهرنشین از مهمترین ویژگیهای دوران معاصر است. افزایش و گوناگونی نیازمندیها و ضرورت خدماتدهی به جمعیت ساکن که در دنیای مدرن شهروند نامیده میشود و حقوق شهروندی برای خود قائل است و حفظ و رعایت این حقوق را در تمامی ابعاد مطالبه میکند. باور به شهر شهروندمدار از ضرورتهای مدیریت شهری در جوامع امروزی است.
گسترش اعجابانگیز ارتباطات در عصر اینترنت و اینکه هر شهروندی در هر جای دنیا میتواند راوی نیازها، توقعات، انتظارات و مشکلات خود و نقد عملکرد مدیران باشد، نظام مدیریت جهانی و ازجمله مدیریت شهری را وارد دورانی استثنائی کرده است.
شهر مجموعهای درهمتنیده از روابط پیچیده انسانی و محیطی با یکدیگر و محیط پیرامونی است. شهر موجودیتی زنده و پویا دارد که مدیران سیاستگذاری شهری در تأملی دوسویه با شهروندان و نیازسنجی حال و آینده آن را میسازند. در دنیای مدرن این شهر است که بخش مهمی از هویت ساکنانش را شکل میدهد. در زمانی که شهروندان از هویت شهری خود ناراضی هستند، دست به مهاجرت از شهری و استقرار در شهری دیگر میزنند. قبل از هر چیزی شهروندان با هویت شهرشان تعریف میشوند؛ تهرانی، مشهدی، اصفهانی، تبریزی، پاریسی، لندنی، استانبولی، نیویورکی و... .
از دیگر ویژگیهای شهر در دنیای مدرن شهروندمداری است؛ شهروند مسئول، مشارکتجو و مطالبهگر. شهروند اصطلاح دوران مدرن است. با گسترش حقوق بشر و اینکه همه انسانها فارغ از هر ویژگی از حقوقی انسانی و برابر برخوردارند سبب شده در زندگی اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، حقوق شهروندی مبنا و شاخصی باشد برای حکمرانی مطلوب در هر کشوری. امروزه مدیریت شهری بیش از هر زمان دیگری باید بر اساس مدل حکمرانی مطلوب حقوق شهروندی را در تعاملی غیرقابل تفکیک در تمامی فعالیتهای خود مبنا قرار داده و بر اساس آن تصمیمگیری و عمل کند. بدون تردید استقرار شوراهای اسلامی شهر و انتخاب شهرداران توسط آن نهاد، نمادی است از مهمترین ویژگی شهر یعنی شهر شهروندمدار.
حال با این ویژگی که از شهر بر شمرده شد و پذیرش غیرقابل انکار اینکه شهر آینده شهری است هوشمند با شهروندانی مطالبهگر به این سؤال باید پاسخ داد که مدیران و سیاستگذاران شهرهای امروز و آینده چه شاخصههایی باید داشته باشند و چگونه مدیرانی باشند؟
بدون تردید شهری که برشمردیم نیازمند مدیرانی باهوش، خلاق، آیندهنگر، ریسکپذیر است و باورمند به حکمرانی مطلوب در حوزه مدیریت شهری و شهروندمداری که از منظر کارآمدی در یک تقسیمبندی کلی شهرداران و سیاستگذاران شهری را میتوان در دو طیف دستهبندی و تعریف کرد:
1- مدیران آیندهنگر شهرساز و 2- مدیران حفظ وضع موجود شهربان که برای رعایت اختصار در این نوشتار آنها را شهرسازان و شهربانان مینامیم.
این نوشتار در پی تبیین ویژگیها و شاخصهای هریک از این دو گروه است؛ چه مدیران اجرائی در صف و چه طیف سیاستگذاران شهری در ستاد.
لازم به ذکر است منظور از واژه شهرساز در این نوشتار، معنای آکادمیک و دانشگاهی آن نیست، بلکه طیفی از مدیران شهری و سیاستگذاران را شامل میشود که در ادامه ویژگیهای آنان مورد بحث قرار میگیرد.
۱- شهرسازان
شهرسازان ویژگیهایی دارند که به اختصار میآید:
باور به تغییر جهان و مدیریت در جهان و شهر. باور به تغییر کسبوکارها و باور به نوشدن روزبهروز شهر نه صرفا در ذهن بلکه در صحنه باور به نقش تعیینکننده شهروندان و ایجاد بسترهای مناسب مشارکت فعال. باور به مدیریت علمی و استفاده از دستاوردهای تکنولوژی و فناورانه. باور به شهر هوشمند و حرکت بیوقفه در ایجاد بسترهای ضروری و لازم آن. جهانی اندیشیدن و محلی عملکردن، خلاقیت، برنامهریزیهای بلندمدت، ریسکپذیری. ساختار و نهادسازی متناسب با نیازهای آینده شهر. باور به بدنه مدیریتی و اداری و مدیریت مشارکتی. تلاش در جهت ارتقای بهرهوری در تمامی سطوح. استقبال از تغییر و انعطافپذیری سازمانی، توجه به آموزش مستمر، شهرسازان با ساختار جامعه آماری شهر زندگی میکنند. منظومه آماری شهر در اندیشه و عمل آنها نهادینه شده است؛ از نظر آنها آمار، اعدادی بیارتباط با یکدیگر نیستند بلکه منظومهای درهمتنیدهاند که مدیریت و سیاستگذار شهری بر مبنای آن تصمیمگیری و عمل میکند.
شهرسازان از تصمیمات سخت نهتنها نمیهراسند بلکه کارهای بزرگ انرژی ایشان را چند برابر میکند. مسئولیت خود را در بنانهادن و ایجاد زیرساختهای شهری متناسب با آینده و حال میدانند.
برای آنچه در یک شهر با چشمانداز بلندمدت مورد نیاز است، هرقدر سخت و بزرگ و توانفرسا باشد، به خود تردید راه نمیدهند. در شهر هوشمند آیندهمحور، مدیران شهری همواره باید بتوانند در وضعیتهای گوناگون تصمیمهای سخت بگیرند. تعریف ایشان از مدیریت بر شهر بسیار فراتر از دوران تصدی خویش است. در نگاه ایشان کار را کسی کرد که شروع کرد، کار درست را همگان به ضرورت تمام میکنند.
مدیران شهرساز یک دوره زمانی حداقل 20ساله با چشمانداز 50 ساله را در برنامهریزیهای خرد و کلان شهری ضرورتا مدنظر قرار میدهند و ساختار سازمانی خود را چابک، منعطف، کارآمد، خلاق، با نگاه به آینده سامان میدهند. بر این اساس، شهردار شهرساز موتور محرکه پاسخ به سؤالاتی است که تمامی دستاندرکاران مدیریت شهری در تمامی سطوح باید پاسخگو باشند.
او میاندیشد برای دو برابر شدن جمعیت ایران که سیاست راهبردی نظام و مدیران ارشد کشوری است و به جد آن را دنبال میکنند و اینکه حسب برنامهریزیها و سیاستهای تشویقی طی یک دوره نهچندان بلند چه اتفاق خواهد افتاد و چه باید کرد؟ این جمعیت را کجا و چگونه باید سامان و استقرار داد؟ آیا نوع نگاه سنتی به شهر میتواند جوابگوی نیاز فردا باشد؟
آیا به تهران 25 میلیونی و مشهد، تبریز و اصفهان 10میلیونی اندیشیدهایم؟ آیا اندیشیدهایم سرریز جمعیت کلانشهرها چه تأثیراتی بر شهرهای پیرامونی دارد و چه تراکمی را بر این شهرها تحمیل خواهد کرد؟
آیا اندیشیدهایم جمعیت ۱۵۰ میلیونی چه تعداد ماشین را وارد شهرها خواهد کرد؟ آیا میدانیم کلانشهرها چه وظیفهای در قبال شهرهای پیرامونی دارند؟ بسیاری از معضلات شهرهای پیرامونی و کوچک ما نتیجه اشتباهات گذشته و حال و آینده کلانشهرهای ماست. صدها و هزاران سؤال دیگر که تمام ابعاد زندگی را تحت تأثیر خود قرار میدهد، چالش و دغدغه تمام وقت مدیران شهرساز است.
موضوع قابل تذکر آن است که توجه به نیازمندیهای حال حاضر شهر و خدماتدهی روزمره به شهروندان گرچه از مهمترین اولویتهای شهرسازان است، اما بههیچوجه ایشان را از برنامهریزی با نگاه به آینده بر اساس منظومه آماری واقعی و ایجاد زیرساختهای مورد نیاز و آمادهکردن شهر برای آینده بازنمیدارد.
چالشها و آسیبها:
متأسفانه نگاه سنتی و غیرپویا سبب شده بیشترین آسیب متوجه این نوع از مدیریت و نگاه به شهر باشد. قوانین فعلی مدیریت شهری ظرفیت پاسخگویی به نیازهای روزافزون و ضرورتهای غیرقابل انکار شهرهای ما را ندارد. این عدم تناسب و هماهنگی از مهمترین چالشهای این مدیران است. غلبه نگاه کوتاهمدت و روزمره از دیگر ویژگیهای مدیریت سنتی و مدیران سنتی ایران ماست.
آنچه سبب شده حضور مدیریت شهری شهرساز در شهریهای ما هر روز کم و کمتر شود، علاوه بر خلأهای قانونی، نبود زبان و درک مشترک میان این طیف از مدیران و دستگاههای مختلف برنامهریز با نهادهای نظارتی و بالادستی ستادی و... است که بر مبنای همان قوانین ناقص و نارسا و بهروزنشده عمل میکنند؛ قوانینی که نهتنها پاسخگوی نیازهای جامعه شهری امروز کشور نیستند، بلکه خود بحرانساز هستند. وجود کارشناسانی در این دستگاهها که بسیاری از ایشان هیچ زبان مشترکی با اینگونه مدیران ندارند، از دیگر چالشهای مدیریت شهری در ایران امروز است.
آنچه گفته شد خود محصول نگاه سنتی و قوانین ناکارآمد شهری است. با قاطعیت میتوان گفت نگاه سنتی و قوانین ناکارآمد حاکم، نهتنها شهرهای ما را برای آینده نمیسازند، بلکه هر روز که میگذرد آمادگی ورود به شهرهای فردا را سختتر و پرهزینهتر کرده و چالشهای بسیاری را در آینده بر شهروندان و مدیریت و سیاستگذاران شهری تحمیل خواهند کرد.
متأسفانه بررسیها و دقت در آنچه جریان دارد، گویای این واقعیت تلخ است که برنامهریزان شهری کشور و مدیران شهری ما طرح و برنامه جامع و متناسب با نیازهای آینده شهرها ندارند. این یک دغدغه مهم شهرسازان آیندهنگر است. بهعنوان مثال با رشد جمعیتی که در غرب و شرق و جنوب همین استان تهران وجود دارد، 20 سال آینده جمعیت و مساحت این شهرها چه میزان خواهد بود؟ آیا نباید طرحی نو در انداخت؟
نیاز از طرفی و نبود درک درست از گسترش و ساماندهی شهرها از طرف دیگر سبب هزاران معضل اجتماعی، اقتصادی، امنیتی، سیاسی و انسانی شده است. چیرگی واقعیتها بر مدیریت ناکارآمد ما بسیار پرهزینه است. درحالیکه مدیران شهرساز نیازسنجیهای حال و آینده و عمل برای رسیدن به آنها را مبنای مدیریت خود میدانند، باور دارند که آینده شهر نتیجه عمل امروز است. اقدامات و سیاستگذاریهای ماست که امنیت، آرامش، رفاه، ثروت و رونق را برای شهروند امروز و فردا رقم میزند.
۲ - شهربانان:
با کمال تأسف باید گفت آنچه امروزه مدیریت شهری ما را رنجور و نحیف کرده، غلبه مدیران و سیاستگذارانی با تفکر شهربانی است که به برخی از ویژگیهای آن اشاره میشود. لازم به ذکر است عامترین معنایی که در اینجا از شهربان مدنظر است، یعنی نگهدارنده شهر و مدیریت روزمرگیها.
گزینشهای سیاسی و جناحی، بیکارنامهبودن در مدیریتهای شهری، شهربانان ریسک نمیکنند و ضرورتی هم برای ریسککردن احساس نمیکنند. از برنامهها، کارها و فعالیتهای بلندمدت ابدا استقبال نمیکنند. تمامی اقدامات خود را بر اساس دوره زمانی مسئولیتشان تعریف میکنند. از دگرگونیهای اساسی در شهر پرهیز میکنند. بهجای توجه به زیرساختها، عمدتا معطوف به مبلمان شهری و زیباسازیهای سطحی هستند. اولویت مهم ایشان رفع و رجوع امور روزمره است. شناخت درخوری از جهان امروز و جهانیشدن شهرها ندارند و اگر هم دارند ابدا حاضر به خطرکردن نیستند. مدافع حفظ وضع موجود هستند و از تغییر که بهشدت مورد نیاز شهر است، استقبال نمیکنند. دوره ایشان دوره تلنبارشدن مشکلات زیرساختی است. حضور غالب ایشان نتیجه وابستگیهای طایفگی، جناحی، محفلی و ملاحظات محلی است. نمونه بارز آن را در بسیاری از شهرها میتوان دید. بهعنوان مثال چنانچه روند فعلی مدیریت در شهر تهران ادامه یابد، در دو تا سه سال آینده شاهد هزاران معضل پرهزینه خواهیم بود؛ ترافیکهای حداقل 10 ساعته در تمامی ساعات شبانهروز کمترین آن خواهد بود.
سخن آخر
بر اساس آنچه گفته شد، تمام دستاندرکاران و برنامهریزان باید همت کرده و تا دیر نشده چارهاندیشی کنند و به سؤالات مهمی که شهرهای ما در آینده به آنها گرفتار خواهند شد، پاسخ دهند و حرکت در مسیر درست را در تمام ابعاد هموار کنند. امید است دولت چهاردهم با درک ضرورتها و انتخاب سیاستگذاران شهرساز، با تعریفی که در این نوشتار آمد، منشأ تحولی بزرگ و اساسی باشد و شوراهای اسلامی شهرها با درک رسالت سنگین خود در دوران مسئولیت بکوشند در اندیشه و عمل از دوره مسئولیت خود فراتر بروند و سطح مدیریت شهری کشور را با گزینشهای درست و سازنده سامان دهند و مطالبهگر نیازهای امروز و فردای شهرهای کشور باشند.
لازم به یادآوری است هدف این نوشتار علاوه بر آنچه گفته شد، ارتقای سطح سازمانی شهر و تقدیر از پرسنل زحمتکش و خدمتگزار آن است و دفاع از جایگاهی که برای آینده شهرها ضرورت دارد.