وزارت بانوی ایرانی در امارات
زمینهای برای بهسازی
ساره امیری با تبار ایرانی، وزیر آموزشوپرورش امارات متحده عربی شد.
ساره امیری با تبار ایرانی، وزیر آموزشوپرورش امارات متحده عربی شد.
گرچه خبر کوتاه بود و از دیدگاه سیاسی چندان مهم به نظر نمیرسید، اما برای ایرانیها آنقدر مهم بود که برای ساعتهایی یکی از پربینندهترین خبرهای روز رسانههای فارسی شد. ساره امیری، زاده 1987 (67-1366) در امارات است و خانواده او پس از انقلاب 57 به امارات مهاجرت میکنند. او پیش از رسیدن به وزارت آموزشوپرورش امارات متحده عربی، وزیر علوم پیشرفته، رئیس سازمان فضایی و نایب رئیس برنامه «مأموریت مریخ» این کشور بوده است. ساره دارای مدرک مهندسی کامپیوتر از دانشگاه آمریکایی شارجه و کارشناسی ارشد همین رشته است. این دختر بلوچ ایرانی بهعنوان یکی از 50 دانشمند جوان در جهان شناخته شده و در سال 1396 و در دوره مدیریت او ماهواره امید امارات به فضا پرتاب شد.
اما این خبر از زاویههای دیگری برای ما ایرانیها مهم است.
پیشاز هرچیز گماردن یک جوان، آنهم با چنین پیشینه علمی و مدیریتی، به وزارت آموزشوپرورش نشاندهنده تغییر رویکرد کشوری مانند امارات و حتی فراگیرتر، کشورهای خلیج فارس است. چند سالی است این کشورها به اهمیت توسعه انسانی آگاه شده و در این راستا تلاشهای ارزشمند و مهمی انجام دادهاند. مؤسسه وایز (WISE) قطر که بهعنوان یکی از پیشروترینها در این زمینه در سالهای گذشته است نشستهای جهانی درباره آموزش برگزار کرده و از دیگر سو شاهد دگرگونیهایهای نظری، ساختاری و اداری-اجرائی در آموزش این کشور بودهایم.
کشوری مانند عربستان نیز در همین دوره با بهسازیهای آموزشی درخوری، حرکت خود به سوی آموزشی کارآمد و نوین را آغاز کرده و در این زمینه با کشورهای پیشرویی مانند فنلاند همکاریهای گستردهای را آغاز کرده است. عمان نیز در سالهای گذشته با بهکارگیری مشاوران ملی و همکاریهای جهانی توانسته است بهسازیهای شایستهای در ساختار آموزشی خود پیگیری و انجام دهد.
درباره امارات نیز همین بس که جوانی با چنین پیشینه علمی و مهارتی، آنهم زنی با این تواناییها را وزیر آموزشوپرورش خود کرده است.
اما در همینحال بد نیست که نگاهی به جنجالهای چند روز انتخاب وزیر آموزشوپرورش در دولت چهاردهم بیندازیم. شوربختانه گروهی که خود بخشی از گرفتاریهای آموزشوپرورش کشورند امروز بهدنبال سهمخواهی در دولت تازه هستند! و... تجربه پیشرفتهای ملی و منطقهای در گستره آموزش نشان میدهد که کشورها بهتنهایی نتوانسته و نمیتوانند دارای آموزشی کارآمد، بهروز و کیفی باشند. خوشبختانه در دهههای گذشته همکاریهای منطقهای و جهانی در زمینه آموزش افزایش یافته و درمیانگذاری آگاهیها و تجربههای ملی در سطح منطقهای و جهانی، چشمانداز امیدوارکنندهای را در آموزش به نمایش میگذارد.
وزارت یک ایرانیتبار در آموزشوپرورش امارات میتواند زمینهای فراهم کند تا همکاریهای منطقهای، آنهم در زمانی که این کشور و دیگر کشورهای عربی در این زمینه دغدغهمند شدهاند، آموزشوپرورش کشور ما را نیز که سالهاست با چنین پیشرفتها بیگانه و حتی در نزاع است، تکانی دهد و امیدهایی برای بهسازی بیافریند.