|

بررسی ابعاد ترور هنیه در گفت‌وگوی «شرق» با علی ماجدی

تهران به موازات حق پاسخ‌گویی باید سیاست تنش‌زدا‌یی را نیز پیش ببرد

به واسطه ترور رئیس دفتر سیاسی حماس نباید دولت پزشکیان خود را درگیر سیاست‌ ایران‌هراسی اسرائیل کند

پس از ترور اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس، بسیاری از کارشناسان و ناظران معتقدند «زمان» و «مکان» این ترور از سوی اسرائیل با هدف تحت‌الشعاع قرار‌دادن سیاست خارجی تنش‌زدایانه و تعامل‌گرایی دولت مسعود پزشکیان، به‌خصوص با غربی‌ها و اروپایی‌ها در جهت لغو تحریم‌هاست؛

تهران به موازات حق پاسخ‌گویی باید سیاست تنش‌زدا‌یی را نیز پیش ببرد

پس از ترور اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس، بسیاری از کارشناسان و ناظران معتقدند «زمان» و «مکان» این ترور از سوی اسرائیل با هدف تحت‌الشعاع قرار‌دادن سیاست خارجی تنش‌زدایانه و تعامل‌گرایی دولت مسعود پزشکیان، به‌خصوص با غربی‌ها و اروپایی‌ها در جهت لغو تحریم‌هاست؛ سیاستی که می‌تواند نگرانی شدید اسرائیل را به دنبال داشته باشد و به دنبال این نگرانی، تل‌آویو با اقداماتی نظیر ترور، خراب‌کاری و‌...، تهران را وارد کنش‌ها و واکنش‌های هیجانی و رادیکال کند تا دولت چهاردهم از تعامل و تنش‌زدایی دیپلماتیک دور شود. هرچند‌ گفته می‌شود در یک سناریوی احتمالی، اسرائیل به دنبال تشدید تنش تا نقطه درگیری مستقیم ایران و آمریکاست؛ ‌در صورت صحت این گزاره، باید پرسید ‌دولت پزشکیان چه راهکاری برای عبور از ‌بحران فعلی و در کل تقابل با سیاست ایران‌هراسی اسرائیل دارد، به نحوی که راهبرد تعامل با غرب دچار خدشه نشود؟ پاسخ این پرسش، محور گفت‌وگویی با علی ماجدی است. البته در این گپ‌و‌گفت با سفیر پیشین ایران در برزیل، ژاپن و آلمان، به بررسی دقیق‌تر تبعات تشدید سیاست ایران‌هراسی اسرائیل به موازات آغاز به کار دولت پزشکیان و در نگاهی کلان‌تر، وضعیت تهران در منطقه پرداخته‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

 

‌جناب ماجدی با توجه به «زمان» ترور اسماعیل هنیه (هم‌زمان با تحلیف مسعود پزشکیان) و «مکان» این ترور (در تهران، پایتخت ایران) به نظر می‌رسد شهادت رئیس دفتر سیاسی حماس بیشتر نوعی تلاش اسرائیل در جهت به چالش کشیدن سیاست خارجی دولت چهاردهم در راستای تنش‌زدایی با غرب باشد.‌ حضرتعالی هم قائل به چنین تحلیلی هستید؟ به باور شما واقعا اسرائیل با این ترور سعی دارد تنش و جنگ در کل خاورمیانه به نقطه بدون بازگشت کشیده شود و به دنبال آن، سیاست خارجی اعلامی دولت پزشکیان به محاق برود؟

‌موضوع صرفا ترور اسماعیل هنیه‌ هم‌زمان با تحلیف مسعود پزشکیان در تهران نیست که اتفاق کاملا بی‌سابقه‌ای است، بلکه موضوع اینجاست که رژیم جنایتکار اسرائیل همواره در ادوار مختلف با سیاست و راهبرد ترور، خراب‌کاری و جنایت، به دنبال نوعی تنش، بحران‌آفرینی و پیش‌بردن استراتژی ایران‌هراسی بوده است. بنابراین کاملا بدیهی است که اکنون هم ترور اسماعیل هنیه که به‌‌شدت محکوم است، عملا در ادامه همان سیاست‌های قبلی باشد؛ یعنی نتانیاهو سعی دارد تهران را به یک واکنش و عکس‌العمل رادیکال و هیجانی بکشاند تا به دنبال آن توجیه و بستر لازم در جهت شکل‌گیری جنگ گسترده و فراگیر در منطقه غرب آسیا فراهم شود.

‌یعنی اسرائیل با ترور هنیه و ذیل واکنش احتمالی تهران، به دنبال جنگ مستقیم با ایران است؟

اگرچه رژیم صهیونیستی بعد از نزدیک به ۱۰ ماه جنایت در نوار غزه وضعیت چندان مطلوبی از نظر سیاسی و اقتصادی ندارد، اما سعی می‌کند تنش با ایران وارد جنگ مستقیم شود؛ منتها با این هدف که به دنبال این جنگ، پای آمریکا هم به معرکه باز شود. درواقع اکنون نتانیاهو سعی دارد دامنه جنگ به قدری گسترده شود که در نهایت‌ جنگ ایران و آمریکا به وجود آید. لذا این نکته تازه‌ای نیست و در موضوع ترور اسماعیل هنیه هم قطعا یکی از انگیزه‌های اسرائیل و شخص نتانیاهو همین جنگ ایران و آمریکاست که بالطبع‌ یکی از تبعات آن، تحت‌الشعاع قراردادن سیاست خارجی دولت آقای پزشکیان خواهد بود. اما نکته مهم‌تری که نباید فراموش کنیم، این است که به نظر من در کنار آنچه به‌عنوان تلاش اسرائیل برای به بن‌بست‌ کشاندن سیاست خارجی تنش‌زدایانه دولت چهاردهم مطرح است، نتانیاهو سعی کرده چهره‌های کلیدی و رهبران حماس را هم به شهادت برساند که با ترور اسماعیل هنیه اکنون چهار شخصیت از شش شخصیت اصلی حماس به شهادت رسیده‌اند و اکنون فقط خالد مشعل و یحیی السنوار باقی مانده‌اند.

‌اکنون یکی از سؤالات کلیدی اینجاست که واکنش تهران چه خواهد بود؟ چون بدیهی است که اکنون توپ در زمین ایران است. آیا واقعا آن‌گونه که گفتید به دنبال استراتژی نتانیاهو و اسرائیل، ما وارد یک واکنش تند خواهیم شد یا مانند اقدام ۲۵ فروردین پس از حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق، می‌توان تنش را در منطقه خاکستری حفظ کرد؟

اینکه‌ توپ در زمین ماست‌، کاملا بدیهی است و قطعا ما واکنش نشان خواهیم داد و در این شکی نیست؛ کما‌اینکه به گفته شما در موضوع حمله به سفارت ما در سوریه و همچنین شهادت بسیاری از مستشاران و سرداران، ما در نهایت‌ حمله مستقیم به اسرائیل را در دستور کار قرار دادیم، ولی نکته اینجاست که در نهایت جنگ گسترده‌ای هم صورت نگرفت. با‌این‌حال، من نمی‌خواهم به این سؤال شما پاسخ دهم.

‌چرا؟

چون این موضوع خارج از حوزه تخصصی من است و از همه مهم‌تر تصمیمی است که باید توسط سران نظام و مقامات نظامی، امنیتی و دفاعی گرفته شود. بنابراین من هیچ‌گونه نظر خاصی ‌ندارم و توصیه‌ای هم در این رابطه نخواهم داشت که تهران به چه نحو پاسخ دهد. قطعا موضوع فراتر از نظر یک کارشناس و ‌دیپلماتی مانند من است.

‌ولی واکنش تهران هرچه باشد، به باور شما هدف نتانیاهو و اسرائیل برای تحت‌الشعاع قرار‌دادن سیاست تنش‌زدایانه دولت پزشکیان محقق خواهد شد؟

ببینید، پاسخ مشخص و دقیق به این سؤال شما منوط به تحولات روزها و هفته‌های آینده است. باید ببینیم ابتدا به ساکن تهران چه پاسخی می‌دهد و بعد از آن رژیم جنایتکار اسرائیل چه کار خواهد کرد. اما در همین مقطع من می‌توانم بگویم که واقعا تحولات پس از ترور اسماعیل هنیه، آثار مخرب خود را بر سیاست خارجی دولت آقای دکتر پزشکیان به‌خصوص در مراودات با غربی‌ها خواهد داشت. لذا در این زمینه نباید تردید کرد، ولی باید ببینیم واکنش تهران و گروه‌های محور مقاومت چگونه خواهد بود؛ چون طبق اخباری که در دسترس است، احتمالا یک پاسخ هماهنگ از سوی تهران و گروه‌های منطقه‌ای با همدیگر در دستور کار خواهد بود.

جدا‌ از این نکات و طبق سؤالی که در ابتدای مصاحبه پرسیدید، چون ترور اسماعیل هنیه‌ هم‌زمان با مراسم تحلیف آقای دکتر پزشکیان و در پایتخت ایران صورت گرفته است، نشان می‌دهد که اسرائیل و نتانیاهو به‌شدت نگران از تعامل سازنده دولت چهاردهم با اروپا و آمریکا و حل‌وفصل پرونده هسته‌ای است که می‌تواند به انزوای دیپلماتیک نتانیاهو و صهیونیست‌ها منجر شود. در نتیجه بدیهی است که نتانیاهو سعی کرده با این ترور، عملا فضای تنش و جنگ مستقیم را جایگزین سیاست تنش‌زدایانه دولت پزشکیان کند.

‌حال چه باید کرد؟

اتفاقا می‌خواستم به همین جا برسم که ‌باید در کنار این موضوع که پاسخ به ترور اسماعیل هنیه باید انجام شود، دولت آقای دکتر پزشکیان از همین ابتدا بدون توجه به سیاست‌های ایران‌هراسانه صهیونیست‌ها، گام‌های عملی درخصوص تنش‌زدایی با غرب را کلید بزند و راهبرد و برنامه را تعریف کند. ما نباید درگیر حاشیه‌سازی اسرائیلی‌ها شویم. قطعا اسرائیلی‌ها می‌خواهند با ترور هنیه، یا سیاست تنش‌زدایی و تعامل ایران با غرب به کلی متوقف شود یا با تأخیر در دستور کار قرار گیرد. بنابراین قطعا ما باید پاسخ این ترور اسماعیل هنیه را بدهیم، اما پاسخ باید به نحوی باشد که در زمین اسرائیلی‌ها بازی نکنیم و این تصمیمی است که به نظر من، سیاست‌مداران عالی‌رتبه نظام در این خصوص توانایی لازم را دارند، به نحوی که حق پاسخ‌گویی وجود داشته باشد و در عین حل وارد جنگ نشویم؛ کما‌اینکه در موضوع حمله به سفارت ایران در سوریه و شهادت مستشاران، ما این توانایی را داشتیم که ضمن پاسخ‌گویی از تنش مستقیم و بروز جنگ جلوگیری کنیم. لذا نظام و حاکمیت آن‌قدر باهوش است که فریب سیاست نتانیاهو و اسرائیلی‌ها را نخواهد خورد و این در عین حفظ غرور و استقلال جمهوری اسلامی ایران هم خواهد بود.

‌اینجا یک پرانتز هم باز کنم. بعد از ترور اسماعیل هنیه موضوع آسیب‌شناسی دستگاه‌های امنیتی و نهادهای اطلاعاتی هم مطرح است. به باورتان اکنون این موضوع تا چه حد محل بحث خواهد بود؟

همان‌طور که به سؤال قبلی شما ورود نکردم، در این زمینه هم نمی‌توانم پاسخ دقیقی بدهم؛ چون مسائل امنیتی و اطلاعاتی در حیطه کاری من نیست. اما به هر حال آن‌گونه که گفتید واقعا در ادوار مختلف ما ضربه‌هایی جدی از موضوع نفوذ اسرائیل و موساد در دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی کشور خورده‌ایم. لذا فارغ از موضوع آسیب‌شناسی یا انتقادها، باید یک بار برای همیشه کاری اساسی درباره مقابله با پروژه نفوذ صورت بگیرد؛ چون مطمئن باشید با ترور اسماعیل هنیه کار تمام نمی‌شود. همان‌طور که گفتم اساسا ترور، جنایت و خراب‌کاری به‌عنوان راهبرد و سیاست اسرائیلی‌ها در قبال ایران و رقبای خود پی گرفته شده است. لذا من در کل فقط می‌توانم به این موضوع اکتفا کنم و پاسخ کلی سؤال شما را این‌گونه بدهم که اگر می‌خواهیم به این سلسله ترورها و خرابکاری‌ها در کشور پایان ‌دهیم، باید یک بار برای همیشه که شده بازنگری جدی و اساسی در روش برخورد با راهبردهای تروریستی اسرائیل صورت بگیرد.

‌تحلیل قبلی شما را قدری به چالش بکشم؛ چون به نظر می‌رسد قدری با واقعیت فاصله دارد؛ از این جهت که عنوان کردید دولت آقای پزشکیان باید از هم‌اکنون گام‌های عملی را برای تعامل با غرب بردارد و این بدون توجه به تحولات و تبعات بعد از ترور اسماعیل هنیه خواهد بود. آیا اکنون که سایه جنگ در منطقه گسترده شده و همان‌طور که عنوان کردید اسرائیل به دنبال گسترش دامنه تنش در غرب آسیا تا نقطه تقابل مستقیم تهران‌-‌واشنگتن است، اساسا فضایی برای تعامل و تنش‌زدایی با غرب از طریق دولت چهاردهم وجود دارد؟

دیپلماسی و سیاست خارجی یک مقوله کاملا پیچیده است که تمام پارامترهای سیاسی، امنیتی، اطلاعاتی، نظامی، دفاعی، اقتصادی، جنگ، صلح و‌... بر آن اثرگذار است. بنابراین من قطعا منکر تحولات و تبعات ترور اسماعیل هنیه و واکنش تهران و تحولات بعدی آن بر سیاست خارجی دولت چهاردهم نخواهم بود. اتفاقا اگر به تحلیل قبلی من برگردید، گفتم که در همین مقطع و پیش از واکنش احتمالی تهران ‌یا پاسخ متقابل اسرائیل و تا همین جای کار، در کوتاه‌مدت شاهد آثار مخرب ترور اسماعیل هنیه بر سیاست خارجی دولت آقای پزشکیان خواهیم بود. منتها اینجا موضوع اصلی آن است که نتانیاهو و اسرائیل از اساس با ترور هنیه، هم‌زمان با تحلیف آقای پزشکیان و در تهران، سعی کرده است سیاست تعامل‌گرا و تنش‌زدایانه دولت چهاردهم با غرب را یا به کل متوقف کند یا با تأخیر مواجه کند. اینجاست که من معتقدم نباید در زمین اسرائیل بازی کنیم. ما باید در عین پاسخ به ترور اسماعیل هنیه، شرایط را به نحوی مدیریت کنیم که جنگی شکل نگیرد و این هوشمندی توسط نظام کاملا می‌تواند پی گرفته شود. منتها به یک هنر نیاز دارد که به نظر من چنین هنری در سران عالی کشور وجود دارد.

‌در تحلیل شما کلی‌گویی وجود دارد. می‌توانید به شکل جزئی بگویید که ما چگونه باید در عین استفاده از حق پاسخ‌گویی به اسرائیل، سیاست تنش‌زدایانه با غرب را کلید بزنیم؟

همان‌گونه که قبلا گفتم، باید این مقوله‌ها را از هم جدا کنیم. موضوع ترور اسماعیل هنیه و حق پاسخ‌گویی ابتدا به ساکن صرفا از دایره و حیطه اختیارات دولت خارج است و این در حوزه سران عالی نظام و مقامات امنیتی، دفاعی و اطلاعاتی خواهد بود. اما در کنار آن ما باید راهبردها و برنامه‌های خود را هم فراموش نکنیم. قرار نیست که ما طبق برنامه‌ریزی اسرائیلی‌ها گام برداریم. اگر این‌گونه باشد که نتانیاهو و تل‌آویو به هدف خود رسیده است. ما نباید درگیر حاشیه و جنگ شویم. بلکه تا جایی که می‌توانیم، باید از همین روزهای اولیه دولت چهاردهم، برنامه‌ها را پی بگیریم و ما با دو موضوع اصلی مواجهیم که یکی از این دو مبحث، تعیین تکلیف لوایح اف‌ای‌تی‌اف است... .

‌در این شرایط؟!

بله، در همین شرایط. اکنون ممکن است این نقد وجود داشته باشد که در وضعیت کنونی بعد از ترور اسماعیل هنیه واقعا این موضوع تا چه حد می‌تواند محل بحث باشد، اما اگر ما به این موضوعات ورود عملی نکنیم، اتفاقا در همان زمین مدنظر اسرائیل بازی کرده‌ایم. ما باید اهداف و برنامه‌ها برای تنش‌زدایی و تعامل با غرب را به شکل درستی تعریف و تبیین کرده و در ادامه عملیاتی کنیم بنابراین صرف‌نظر از ترور اسماعیل هنیه اگر بخواهیم به چالش‌ها و بحران‌های پیش‌روی دولت پزشکیان در حوزه‌های مختلف سیاست خارجی و اقتصادی و تجاری نگاهی بیندازیم، ما باید از هم‌اکنون راهکار داشته باشیم. فرصتی برای هدر‌رفتن نداریم و در همین وضعیت تنش با اسرائیل باید به اهدافی که برای خود ترسیم کرده‌ایم، دست پیدا کنیم. چون من دوباره گفتم و اینجا هم تکرار می‌کنم که ترور اسماعیل هنیه، اولین ترور اسرائیل نیست و قطعا آخرین ترور اسرائیل هم نخواهد بود. اسرائیل برای دولت پزشکیان برنامه‌های جدی دارد.

‌چطور؟

اگر مذاکرات با غرب به شکل عملی از جانب دولت پزشکیان شروع شود، قطعا اسرائیل پروژه‌های جدی دیگری برای ترور و خراب‌کاری خواهد داشت تا تنش‌زدایی دولت پزشکیان به محاق برود؛ بنابراین ما نمی‌توانیم خود را معطل راهبرد ایران‌هراسی اسرائیلی‌ها کنیم. ما باید برای حل مشکلات گام برداریم.

‌همین‌جا توقف کنیم. نکته مهمی را عنوان کردید و قدری روی آن تمرکز کنیم. بیان کردید که «اگر مذاکرات با غرب به شکل عملی از جانب دولت پزشکیان شروع شود، قطعا اسرائیل پروژه‌های جدی دیگری برای ترور و خراب‌کاری خواهد داشت تا تنش‌زدایی دولت پزشکیان به محاق برود». اتفاقا در دولت روحانی و با آغاز مذاکرات برجامی از سوی ظریف، سلسله ترورها و خراب‌کاری‌های اسرائیل شروع شد. اگر شما قائل به تکرار آن راهبرد از طرف تل‌آویو هستید تا مذاکرات دولت چهاردهم هم به محاق برود، چه باید کرد؟

ابتدا به ساکن موضوع تفکیک این مسائل مطرح است.

‌تفکیک به چه معنا؟

به این معنا که هر موضوع در سر جای خود بحث شود. من گفتم که احتمالا ترور و خراب‌کاری هسته‌ای و دیگر اقدامات مخرب اسرائیلی‌ها علیه ایران هم‌زمان با گام‌های عملی دولت چهاردهم برای تعامل با غرب و لغو تحریم‌ها به شکل جدی‌تر اجرا خواهد شد و این ربطی هم به نتانیاهو ندارد. هر دولت دیگری در آینده در اسرائیل روی کار باشد، همین سیاست را اجرا خواهد کرد. من گفتم ترور و جنایت جزء راهبردهای اسرائیل است و این جدای از نخست‌وزیر مستقر در اسرائیل خواهد بود، پس ما باید این موضوعات را از هم تفکیک کنیم. مسئله ترور و خراب‌کاری و پاسخ به آن و همچنین جلوگیری از این دست اتفاقات به حوزه‌های امنیتی و اطلاعاتی بازمی‌گردد و دوباره هم یادآور می‌شوم که باید یک بازنگری در این زمینه انجام شود که شاهد تکرار خراب‌کاری و ترور نباشیم. اما قطعا نمی‌توانیم خود را معطل و درگیر حاشیه‌سازی و سیاست ایران‌هراسی و ترور اسرائیلی‌ها کنیم و راهبرد مذاکره با غرب را کنار بگذاریم، کمااینکه شما درست گفتید، در دولت روحانی هم، چنین راهبردی از طرف اسرائیل شکل گرفت تا مذاکرات بین غرب و تهران به نتیجه نرسد. پس ما اگر می‌خواهیم سیاست‌های شوم اسرائیل و نتانیاهو یا هر نخست‌وزیر دیگری در اسرائیل را علیه خودمان خنثی کنیم، باید تعامل با غرب، آغاز جدی مذاکرات و لغو تحریم‌ها را اجرائی کنیم تا وضعیت اقتصادی، تجاری و معیشتی مردم بهبود پیدا کند. چون این دقیقا نقطه مقابل آن چیزی است که اسرائیل می‌خواهد. اسرائیلی‌ها دقیقا سعی می‌کنند با تنش، ترور، جنگ و درگیری در منطقه و کشاندن پای آمریکا به تقابل مستقیم با ایران، اساسا هرگونه زمینه برای مذاکره، تعامل، لغو تحریم و بهبود وضعیت معیشتی ایران به محاق برود، بنابراین می‌توان هم از یک سو با بازبینی و بازنگری در دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی به فکر تقابل با سیاست ترور و خراب‌کاری اسرائیلی‌ها بود و از سوی دیگر، تعامل و تنش‌زدایی با غرب را هم‌زمان کلید زد.

‌بر مقوله تفکیک موضوعات تأکید داشتید، اما نمی‌توان نافی درهم‌تنیدگی جدی و شدید موضوعات اطلاعاتی و امنیتی بر مقوله سیاست خارجی بود. همان‌طور که حضرتعالی هم عنوان کردید «دیپلماسی و سیاست خارجی یک مقوله کاملا پیچیده است که تمام پارامترهای سیاسی، امنیتی، اطلاعاتی، نظامی، دفاعی، اقتصادی، جنگ، صلح و... بر آن اثرگذار است». آیا سیاست ترور اسرائیل مزاحمتی برای سیاست تنش‌زدایی و تعامل دولت پزشکیان با غرب ایجاد نمی‌کند؟

بله، شاید سیاست ترور اسرائیل مزاحمتی برای سیاست تنش‌زدایی و تعامل دولت پزشکیان با غرب ایجاد کند که قطعا می‌کند. چون از اساس اسرائیل به دنبال ایجاد همین مزاحمت‌ها برای سیاست خارجی ایران است. اگر به گذشته نگاه کنیم، اتفاقا هر وقت یک دولت تعامل‌گرا، منعطف و دوستدار مذاکره در ایران روی کار آمده است، اسرائیل به‌شدت نگران شده و به دنبال ترور و خراب‌کاری با هدف ایجاد مزاحمت و کارشکنی و سنگ‌اندازی در مسیر دولت مستقر در تهران بوده است. پس ممکن است که ترور و خراب‌کاری اسرائیل مزاحمت‌هایی برای دولت آقای پزشکیان در زمینه مذاکره با غرب ایجاد کند، کما‌اینکه در دولت روحانی مزاحمت‌های اسرائیل وجود داشت و کارشکنی‌هایی در زمینه مذاکره با اروپا و آمریکا شکل گرفت و اکنون هم با ترور اسماعیل هنیه سعی شده است دولت پزشکیان نتواند مذاکره با اروپا و آمریکا را آغاز کند. اما می‌توان با یک هوشمندی این مزاحمت‌های اسرائیل را مدیریت کرد و در‌‌عین‌حال هدف اصلی دولت آقای پزشکیان برای تعامل و تنش‌زدایی با غرب، لغو تحریم‌ها و بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی کشور هم فراموش نشود، چون در غیر‌این‌صورت، اسرائیل به هدف اصلی خود دست پیدا کرده است.

‌به بخش دیگری از گفته شما بازگردیم. عنوان کردید که با وجود شرایط متشنج پس از ترور هنیه کماکان دو موضوع مهم باید در دستور کار دولت پزشکیان باشد که یکی تعیین تکلیف لوایح باقی‌مانده اف‌ای‌تی‌اف است. موضوع دیگر چیست؟

من در مصاحبه‌های دیگری هم عنوان کردم و اکنون هم در گفت‌وگو با شما و «شرق» و آن‌هم در شرایطی که شاهد التهاب و نگرانی بعد از ترور اسماعیل هنیه، پاسخ تهران و تحولات بعدی آن هستیم، کماکان معتقدم دولت آقای پزشکیان باید به موازات این تحولات دو موضوع اساسی را از طرف تیم کارشناسی و اعضای دولت خود پیش ببرد و خود را معطل تنش با اسرائیل نکند که یکی همان تعیین تکلیف لوایح باقی‌مانده اف‌ای‌تی‌اف است و اینجا باید تعامل بسیار سازنده، جدی و عملی با مجمع تشخیص مصلحت نظام برای تعیین تکلیف این لوایح انجام شود تا هرچه سریع‌تر ما از لیست سیاه کارگروه مالی اف‌ای‌تی‌اف خارج شویم. موضوع جدی‌تر دیگر موضوع لغو تحریم‌هاست. اجازه دهید روی این دو موضوع به شکل تفصیلی، نکات خودم را مطرح کنم و اگر سؤالی پیش آمد، بعدا بپرسید تا رشته کلام از دستم خارج نشود. ببینید قطعا دو موضوع «لغو تحریم‌ها» و «تعیین تکلیف لوایح باقی‌مانده اف‌ای‌تی‌اف» ربطی به همدیگر ندارد. چون اگر تحریم‌ها با مذاکرات لغو شوند اما کماکان در لیست سیاه اف‌ای‌تی‌اف بمانیم، همچنان مناسبات بانکی و پولی و مالی ما با توقف و انسداد همراه خواهد بود و برعکس، اگر لوایح باقی‌مانده اف‌ای‌تی‌اف هم تعیین تکلیف شوند و از لیست سیاه خارج شویم، اما لغو تحریم‌ها انجام نشود، باز هم شرایط ما شرایط مقبولی برای بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی و پیگیری مقوله کلیدی «دیپلماسی اقتصادی» نخواهد بود. بنابراین ما باید هر دو موضوع را به شکل هم‌زمان پیش ببریم. اگر ما یک هدف‌گذاری برای دولت آقای پزشکیان درباره لغو تحریم‌ها و اف‌ای‌تی‌اف داریم، با هدف ارتقای «قدرت ملی» است. چون صرفا قدرت ملی و منافع ملی در توان موشکی، پهپادی، نظامی و منطقه‌ای نیست. ما باید توان دیپلماتیک و همچنین قدرت اقتصادی خود را هم ارتقا دهیم که می‌تواند پارامترهای جدی برای ارتقای قدرت ملی و منافع ملی باشد. ما اگر به دنبال افزایش جایگاه ایران در منطقه و جهان هستیم، باید این دو موضوع را به نتیجه برسانیم.

شما نگاه کنید، در چشم‌انداز چه هدف‌گذاری‌ای شده بود؟! قرار بود در سال ۱۴۰۴، ما قدرت اول اقتصادی منطقه شویم. آیا شما اکنون با این وضعیت داخلی می‌توانید در یک سال آینده به چنین هدفی دست پیدا کنید؟! قطعا چنین هدفی در دسترس نیست و اتفاقا وضعیت ما به‌مراتب بدتر از سال‌های گذشته است و اینجا باید کارشناسان و متخصصان امر بررسی کنند و ببینند چه دلایلی باعث شده است که ما نتوانستیم به این افق و هدف در سال ۱۴۰۴ دست پیدا کنیم. باید با یک آسیب‌شناسی، موانع و عوامل بازدارنده در این مسیر بررسی شوند. شما اکنون به تولید ناخالص داخلی و تراز تجاری کشورهای پیرامونی ایران نگاه کنید و بررسی کنید که ایران اکنون چه جایگاهی در منطقه دارد. وضعیت ما در حفظ ارزش پول ملی یا ارزش پاسپورت به کجا رسیده است. طبیعتا ما با نقطه ایدئال بسیار فاصله داریم. اینجاست که من هشدار می‌دهم اگرچه واقعا باید ایران پاسخ ترور اسماعیل هنیه را بدهد و منکر وضعیت ملتهب و امکان وقوع درگیری گسترده در منطقه خاورمیانه نیستم، اما باز هم تکرار می‌کنم که نمی‌توان در زمین اسرائیل بازی کرد. ما باید از همین روزهای اول دولت آقای پزشکیان با آسیب‌شناسی و درس‌گیری از گذشته به فکر ریل‌گذاری درست در چهار سال آینده باشیم. اگر تصور می‌کنیم اسرائیل دیگر با ما کاری ندارد، کاملا اشتباه فکر کرده‌ایم. وقتی ما یک هدف‌گذاری می‌کنیم و برای خود متصوریم که تا سال ۱۴۰۴ باید به قدرت اول اقتصادی منطقه تبدیل شویم، دیگر نباید حواشی، کارشکنی و سنگ‌اندازی‌های دشمن، ما را از این هدف باز‌دارد. اکنون هم نباید ترور اسماعیل هنیه یا دیگر سیاست‌های ایران‌هراسانه اسرائیل، ما را از هدف و افق خود برای چهار سال آینده در دولت پزشکیان بازدارد. بله، ما قدرت نظامی، پهپادی و نفوذ منطقه‌ای بالایی داریم و اتفاقا باید این توان ارتقا پیدا کند. اما چه می‌شود که ما در حوزه دیپلماتیک، اقتصادی و تجاری نه‌تنها پیشرفت نداریم، بلکه عقبگرد داشته‌ایم؟!

وقتی ما قدرت اقتصادی و دیپلماتیک بالایی داشته باشیم، به همان اندازه قدرت نظامی، پهپادی، دفاعی، موشکی و منطقه‌ای ما می‌تواند برای جمهوری اسلامی ایران توان بازدارندگی ایجاد کند. وقتی سهم ایران در تجارت جهانی و تولید ناخالص بین‌المللی به زیر یک درصد و حتی نیم‌درصد می‌رسد؛ وقتی ما با مشکلاتی مواجهیم که نمی‌توانیم تجارت و دیپلماسی اقتصادی را به شکل عادی پی بگیریم و از همه مهم‌تر، وقتی ما با بحران‌ها و ابربحران‌های معیشتی در داخل کشور مواجهیم، قطعا جایگاه ایران در منطقه و جهان هم افول خواهد کرد. پس وقتی من می‌گویم که باید مؤلفه اقتصادی چاشنی مؤلفه نظامی و دفاعی شود، به دلیل آن است که قدرت و نفوذ ایران در منطقه و جهان افزایش پیدا کند و اینجاست که همان دو تصمیم جدی و پیش‌نیاز اولیه، یعنی تعیین تکلیف لوایح باقی‌مانده FATF و لغو تحریم‌ها هرچه جدی‌تر و سریع‌تر، ولو با وجود شرایط ملتهب پس از ترور هنیه در دستور کار دولت پزشکیان قرار بگیرد.

ببینید وضعیت ما به قدری بحرانی است که با وجود جایگاه دوم و سوم ایران در ذخایر نفت و گاز، اکنون رتبه ما در تجارت انرژی جهانی به‌شدت پایین آمده است و از طرف دیگر ما حتی نمی‌توانیم نیازهای داخلی از موضوع گاز تا بنزین و سایر حوزه‌ها را برآورده کنیم. در‌صورتی‌که اگر ما جایگاه خود را در بازار انرژی جهانی ارتقا دهیم و چالش‌هایی مانند تأمین گاز داخلی و حامل‌های انرژی برای مصارف کشور را برطرف کنیم، تا اندازه بسیار زیادی بر بخش مهمی از بحران‌های کشور فائق آمده‌ایم. در همین فصل گرم اکنون موضوع جدی کشور ناظر بر تأمین انرژی برق‌ برای مصارف خانگی و صنعتی است. قطعا اگر پی گرفته شود برای ما مشکلات غیرقابل جبرانی را به وجود خواهد آورد؛ چون نمی‌توانیم در فصل گرما مصرف صنعتی را قطع کنیم و در فصل سرما مصرف گاز صنایع را ببندیم. این سیاست غلط قطعا آثار مخرب جدی‌ای را به دنبال دارد. پس می‌بینید که ما مشکل و بحران کم نداریم و این جدا‌ از التهابات و درگیری‌های منطقه خاورمیانه و سیاست ایران‌هراسی اسرائیل و ترورهاست.

اینجاست که من می‌گویم با وجود تبعات خاص ناشی از ترور اسماعیل هنیه باید دولت پزشکیان روی هدف‌گذاری خود تمرکز کند و انرژی بسیار زیادی مصروف اقتصاد و معیشت کند. ما باید به دنبال افزایش سهم‌خواهی خود در مناسبات اقتصادی و تجاری جهانی باشیم. بله برخی بازیگران مانند اسرائیل از اساس «دشمن» جمهوری اسلامی ایران هستند و این کاملا مشخص است؛ اما بپذیریم که برخی از کشورهای پیرامونی و فرامنطقه‌ای هم «رقبای» تجاری ما هستند. اگر ما به دلیل وضعیت ملتهب منطقه‌ای و یا درگیری با اسرائیل، تمرکز خود را از موضوعات اقتصادی و تجاری برداریم، قطعا دیگر کشورهای رقیب منتظر ما نیستند و به سرعت فرصت‌ها را یکی پس از دیگری می‌ربایند و اینجا ایران است که در نهایت شاهد از دست رفتن فرصت‌هایش خواهد بود. ما نباید امتیازات و فرصت‌های خود را به رقبا واگذار کنیم. وقتی ما می‌توانیم توان اقتصادی و تجاری خود را ارتقا دهیم، خود این موضوع یک عامل بازدارنده خواهد بود. ایران برگ برنده کم ندارد؛ از انرژی، نفت و گاز گرفته تا وضعیت ژئوپلیتیک که می‌تواند کشور را به یک چهارراه و محل تلاقی کریدورهای بین‌المللی تبدیل کند. اگر ما اجازه بدهیم ‌سیاست ایران‌هراسی اسرائیل با ترور اسماعیل هنیه یا هر ترور و خراب‌کاری دیگری پیش برود، قطعا ‌وارد سطح دیگری از ناامنی، تنش و درگیری خواهیم شد و این به معنای از دست رفتن فرصت‌هاست؛ چون هیچ کشور منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای ریسک تعامل، سرمایه‌گذاری و ارتقای مناسبات تجاری با ایران را نخواهد پذیرفت. شما می‌بینید که اکنون در موضوع کریدورها چگونه ایران در حال دور‌خوردن است! همه رقبا سعی می‌کنند کشور را منزوی کنند. پس اگر می‌خواهیم این روند متوقف شود باید دولت آقای پزشکیان از هم‌اکنون برنامه داشته باشد و این منافاتی با حق پاسخ‌گویی ما در برابر سیاست ترور اسرائیل نخواهد داشت. من اینجا به شما بگویم که اگر آقای پزشکیان و دولت چهاردهم طی چهار سال پیش‌رو بتوانند با حل دو موضوع تعیین تکلیف لوایح باقی‌مانده FATF و خروج از لیست سیاه این کارگروه مالی (FATF) و همچنین لغو تحریم‌ها در نتیجه مذاکره با غرب، بخشی از عقب‌ماندگی‌های تجاری و اقتصادی را جبران کرده و قدری فضای معیشتی داخلی و بحران‌ها را تعدیل کنند و فضای امید نسبی شکل بگیرد، امکان ادامه راه در چهار سال دوم هم وجود دارد و دولت فرصت بیشتری پیدا خواهد کرد که شاهد ارتقای جایگاه ایران در تعاملات منطقه‌ای و جهانی باشیم و مجددا کشور به چهارراه کریدورهای بین‌المللی و ترانزیتی تبدیل شود. البته قطعا برخی موضوعات مانند حل‌وفصل موضوع کسری انرژی برق، بنزین و گاز در سایه سیاست‌گذاری درست برای لغو تحریم‌ها، خروج از لیست سیاه FATF و به وجود آمدن امکان سرمایه‌گذاری شرکت‌ها و کشورها در حوزه انرژی میسر است.

‌از عمر چهار‌ساله یا هشت‌ساله دولت پزشکیان گفتید، نگاهتان قدری جناحی نیست؟

به‌هیچ‌وجه. نگاه من کاملا ملی ا‌ست؛ چون موضوع‌ و دغدغه‌ من، ایران و منافع ایران است؛ موضوع من، ایران و قدرت ایران است. ببینید اگر دولت آقای پزشکیان موفق شود به معنای موفقیت نظام جمهوری اسلامی ایران است؛ کما‌اینکه رهبری هم به این موضوع اشاره ‌و عنوان کردند موفقیت دولت پزشکیان به معنای موفقیت نظام است. پس ما در چهار سال یا هشت سال یا در کل یک دهه آینده باید یک برنامه‌ریزی جدی، راهبردی و درست بر مبنای کار کارشناسی‌شده، واقع‌بینانه و دقیق را تبیین و تعریف کنیم و هر سال هم‌ عملکرد وزرا و دولت را برای رسیدن به این راهبرد بررسی کنیم و تحلیل شود که تا چه اندازه به این افق‌ها نزدیک شده‌ایم و اگر مانعی در این راه وجود دارد، این موانع و عوامل بازدارنده چه هستند. همان‌گونه که می‌دانید ما سه مؤلفه «قدرت اقتصادی»، «نفوذ سیاسی» و «توان نظامی – دفاعی» را برای تعیین جایگاه کشورها در مناسبات جهانی داریم و اینجا نفوذ سیاسی ما عمدتا در کشورهای حوزه مقاومت مبتنی بر توان نظامی و دفاعی است. اما وقتی نفوذ ما در قالب نفوذ اقتصادی و تجاری هم پررنگ شود، قطعا شاهد ارتقای بیش از پیش جایگاه ایران خواهیم بود. لذا ما باید نفوذ اقتصادی خود را از آسیای جنوب شرقی تا آفریقا، آمریکای لاتین و حتی اروپا به یک نقطه قابل قبول برسانیم. ‌اینجا من یک نکته مهم به شما بگویم؛ درست است که اکنون به واسطه ترور اسماعیل هنیه برخی تصور می‌کنند سایه جنگ در منطقه خاورمیانه و ایران گسترده شده است و عملا دست دولت آقای پزشکیان برای تعامل و مذاکره با غرب بسته خواهد شد، اما من به شما می‌گویم که هم‌زمان اکنون احتمال پیروزی دونالد ترامپ می‌تواند یک فرصت برای ما باشد.

‌چطور؟!

ببینید، در دوره‌ای که دونالد ترامپ‌ رئیس‌جمهور ایالات متحده بود، شاهد یک شکاف بی‌سابقه بین دو سوی آتلانتیک، یعنی آمریکا و اروپایی‌ها بودیم. اگر اکنون ترامپ دوباره به کاخ سفید بازگردد، شاید شاهد همان گسل بین دو سوی آتلانتیک باشیم و اینجا ایران است که می‌تواند یک فرصت برای تعامل هرچه بیشتر با اروپایی‌ها پیدا کند. من همان زمان که سفیر ایران در آلمان بودم، در گفت‌وگویی بر این نکته تأکید کردم که در راهبرد اروپایی‌ها برای خاورمیانه، قاره سبز اهمیت ویژه‌ای برای ایران قائل است؛ چون ایران دارای ویژگی‌هایی مانند بازار بکر و همچنین خاستگاه و جایگاه ویژه ژئوپلیتیک و ژئوانرژیک است و این مؤلفه‌ها و پارامترها در داخل کشور وجود دارند، منتها باید ما به سمت تعامل و بهبود روابط تخریب‌شده خود با اروپایی‌ها گام برداریم. لذا در کنار سایر اهداف ترسیمی برای دولت آقای پزشکیان باید یکی از اولویت‌ها، ترمیم روابط تخریب‌شده با اروپا باشد. در مجموع، تأکید دارم اگرچه باید پاسخ این ترور ناجوانمردانه هنیه داده شود، اما نباید دولت آقای پزشکیان از اهداف و برنامه‌های خود باز‌بماند.

‌این را هم بپرسم که به شکل جزئی شما چه پیشنهادی برای دولت پزشکیان در جهت تحقق دیپلماسی اقتصادی در وضعیت کنونی ملتهب منطقه و جهان دارید؟

یکی از مهم‌ترین پیشنهادهای من به دولت آقای پزشکیان، به‌کارگیری سفرای زبده و با‌تجربه است. به هر حال من تخصص خاصی در حوزه دیپلماسی اقتصادی دارم و سال‌ها در این زمینه کار کرده‌ام. لذا واقعا جا دارد در شرایط کنونی سفرایی برای برخی کشورهای کلیدی منطقه‌ای و اروپایی در نظر گرفته شود که اشراف و اطلاع کاملی به حوزه تجارت، اقتصاد و دیپلماسی اقتصادی داشته باشند.

حضرتعالی جزء کسانی بودید که در کارنامه دیپلماتیک خود، حضور در مذاکرات برجامی را دارید. با این تجربه و اشرافی که به مذاکرات هسته‌ای دولت روحانی برای حصول توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ دارید، آیا اکنون فضا برای ترمیم روابط با اروپا وجود دارد؟ چون به گفته کارشناسان اکنون دغدغه اروپایی‌ها، نه احیای توان هسته‌ای و نه وضعیت پرونده هسته‌ای ایران است و نه حتی موضوعاتی مانند حقوق بشر و‌...‌ بلکه کانون اختلاف‌ها‌ ناظر بر شائبه حمایت ایران از روسیه در جنگ اوکراین است که به شکل مستقیم امنیت اتحادیه اروپا و اروپایی‌ها را تحت‌الشعاع قرار داده است. شما در این زمینه چه راهکاری دارید و آیا اساسا قائل به این موضوع هستید؟

آن‌گونه که به درستی اشاره کردید، من در مذاکرات هسته‌ای حضور داشتم و این را با اطلاع کامل می‌گویم که برجام محصول یک کشور نبود، بلکه نتیجه کار دیپلماتیک چندین کشور بود. از طرف دیگر، برجام محصول یک کشور خاص اروپایی نبود، بلکه نتیجه کار اتحادیه اروپاست و کم پیش می‌آید که اتحادیه اروپا به یک توافق این‌چنینی برسد. بنابراین من عقیده دارم‌ اروپایی‌ها کماکان برای حفظ امنیت خود به موضوع احیای برجام و در دستور کار‌ قرار‌گرفتن مذاکرات امید دارند. منتها در شرایطی که روابط ما با قاره سبز تخریب شده است، ابتدا به ساکن باید این روابط تخریب‌شده ترمیم شود. لذا برجام قابل بازسازی است؛ چون برجام ‌توافقی بود که منافع همه کشورها در آن دیده شد؛ یک توافق ۵۰-۵۰ برای همه بود؛ یک توافق برد‌-برد بود. بله، ممکن است در مقطع فعلی به واسطه ترور اسماعیل هنیه، تداوم جنایات اسرائیل در غزه و همچنین التهاب بسیار زیاد در منطقه خاورمیانه از لبنان و عراق تا یمن و سوریه و سایر جاها و همچنین وضعیت جنگ اوکراین، شرایط قدری نامساعد باشد، اما نمی‌توانیم اجازه دهیم مغلوب وضعیت فعلی شویم و تحت تأثیر این شرایط قرار بگیریم. باید هرچه سریع‌تر تنش‌زدایی انجام شود و در‌خصوص جنگ اوکراین ما باید حسن نیت خود را نشان دهیم. ‌مقطع کنونی بعد از ترور شنیع اسماعیل هنیه یک فضای احساسی و زودگذر است. دولت پزشکیان باید از هم‌اکنون برای میان‌مدت و بلند‌مدت طی چهار سال یا هشت سال و در کل یک دهه آینده برنامه داشته باشد.