|

گزارش نشست فرهنگ و فراغت؛ آسیب‌شناسی الگوهای فراغتی در ایران

لایه‌های پنهان فراغت در ایران

«‌در سال 1401، میانگین هزینه‌کرد خانواده ایرانی برای تفریح و سرگرمی تنها 150 هزار تومان بوده است. این رقم از 0.2 درصد در سال 96 به 0.1 درصد در سال 1401 رسیده و تقریبا نصف شده است. البته مجموع برآوردها نشان می‌دهد هزینه‌کرد فرهنگی خانوار ایرانی افت کرده و‌ در واقع از ۱۱ درصد در سال 96 به 9 درصد در سال 1401 رسیده و قاعدتا موضوع تفریح و سرگرمی از این قاعده کلی مستثنا نیست‌».

لایه‌های پنهان فراغت در ایران

«‌در سال 1401، میانگین هزینه‌کرد خانواده ایرانی برای تفریح و سرگرمی تنها 150 هزار تومان بوده است. این رقم از 0.2 درصد در سال 96 به 0.1 درصد در سال 1401 رسیده و تقریبا نصف شده است. البته مجموع برآوردها نشان می‌دهد هزینه‌کرد فرهنگی خانوار ایرانی افت کرده و‌ در واقع از ۱۱ درصد در سال 96 به 9 درصد در سال 1401 رسیده و قاعدتا موضوع تفریح و سرگرمی از این قاعده کلی مستثنا نیست‌». اندیشکده حکمروایی فرهنگی دانشگاه صنعتی شریف با همکاری خانه اندیشه‌ورزان در روزهای گذشته‌ میزبان نشستی تخصصی با عنوان «فرهنگ و فراغت: آسیب‌شناسی الگوهای فراغتی در ایران» بود. این رویداد مسئله‌محور با هدف آسیب‌شناسی الگوهای فراغتی در ایران از منظر جامعه‌شناسی و سیاست‌گذاری‌ برگزار شد. بحث درباره الگوهای شکل‌دهنده به گذران فراغت در ایران در گام اول صورت گرفت و در ادامه، مدعوین با نگاهی آسیب‌شناسانه ارزیابی خود را نسبت به وضعیت فراغت ایرانیان ارائه کردند. نقش و عملکرد نظام حکمرانی در حوزه اوقات فراغت و سیاست‌گذاری حوزه فراغت‌، محور پایانی گفت‌وگو بود.

در ابتدای جلسه، دبیر نشست با ارائه تعریفی از مفهوم فراغت، زمینه را برای ورود به بحث اصلی فراهم کرد. او با اشاره به تعریف کاپلان، جامعه‌شناس آمریکایی، فراغت را «شماری از مشغولیت‌هایی که فرد آزادانه به اختیار خود برای استراحت، تفریح، سرگرمی، افزودن دانش یا توسعه‌دادن مهارت‌های خودش به‌ کار‌می‌گیرد و برای او نوعی رضایت درونی به همراه دارد» تعریف کرد. وی در ادامه به میانگین مدت‌زمان فراغت در هفته (بین دو تا چهار ساعت) بر ‌اساس پیمایش‌های انجام‌شده اشاره کرد و ادامه داد: تفریح و سرگرمی یکی از انواع فراغت محسوب می‌شود و طبق پژوهشی که اخیرا با عنوان «هزینه‌کرد فرهنگی ایرانیان» انجام دادیم، در سال 1401، میانگین هزینه‌کرد خانواده ایرانی برای تفریح و سرگرمی تنها 150 هزار تومان بوده است. این رقم از 0.2 درصد در سال 96 به 0.1 درصد در سال 1401 رسیده و تقریبا نصف شده است. البته مجموع برآوردهای ما نشان می‌دهد هزینه‌کرد فرهنگی خانوار ایرانی افت کرده و‌ در واقع از ۱۱ درصد در سال 96 به 9 درصد در سال 1401 رسیده و قاعدتا موضوع تفریح و سرگرمی از این قاعده کلی مستثنا نیست. دکتر محمد‌سعید زکایی، جامعه‌شناس و عضو هیئت‌علمی دانشگاه علامه طباطبایی، اولین سخنران این نشست بود. او در ابتدای سخنان خود به مهم‌ترین عوامل شکل‌دهنده الگوهای فراغتی، به‌ویژه جوانان اشاره کرد: ساختار و عاملیت بازیگرهای میدان، فراغت هستند. فراغت در متن تاریخی و موقعیتی خود ساخته می‌شود. وضعیت امروز جامعه ایرانی با چند‌ سال پیش بسیار تفاوت دارد. با یک تفسیر مکانیکی اگر قرار است فراغت را هم برشی از فرهنگ در نظر بگیریم، همان پوست‌اندازی‌ها، تغییرات و استحاله‌هایی که مفهوم فرهنگ در کلیت خودش تجربه می‌کند، فراغت هم تجربه می‌کند. در بحث ساختار، بیش از هر‌چیز عامل اقتصاد‌ تعیین‌کننده نوع فراغت است. فراغت تهرانی‌ها با غیرتهرانی‌ها متفاوت است. فضاها، جوانی گسترده و تأخیر در ازدواج، تحولات در نظام خانواده‌، عنصر دین، بحران بی‌کاری، تحریم‌ها و...‌ هر‌کدام به نحوی بر فراغت ایرانیان اثر گذاشته است.

او همچنین به تغییرات الگوهای فراغتی در سال‌های اخیر اشاره کرد و افزود: امروزه شاهد شکل‌گیری نوع جدیدی از فراغت هستیم که می‌توان آن را فراغت دیجیتال یا مجازی نامید. طبق آمارها، نزدیک به 60 درصد نوجوانان 9 تا 17‌ساله، روزانه بیش از سه ساعت از اینترنت استفاده می‌کنند. این مسئله چالش‌های جدیدی را پیش‌روی ما قرار می‌دهد و به نوعی آشفتگی منجر شده است. بنابراین نیازمند بازنگری در سیاست‌گذاری‌های موجود هستیم. برای اوقات فراغت در عصر حاضر باید بیشتر تقاضامحور باشیم تا عرضه‌محور. باید به سیاست‌گذاری فراغتی نگاه سیستماتیک داشته باشیم. استعدادیابی در مدارس لازم است. به بخش غیردولتی و کارهای داوطلبانه مثل هنر و ورزش لازم است توجه بیشتری شود.

در بخش دوم نشست، دکتر جبار رحمانی، انسان‌شناس و عضو هیئت‌علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و اجتماعی، به نقد سیاست‌های موجود در حوزه فراغت پرداخت. او با انتقاد از نگاه فقهی محدود به مسئله فراغت گفت: متأسفانه در ایران بسیاری از فعالیت‌های فراغتی جرم‌انگاری شده‌اند. این رویکرد باعث شده تا بخش زیادی از جامعه برای گذران اوقات فراغت خود به فضاهای خصوصی و اندرونی پناه ببرند.

دکتر رحمانی با اشاره به پدیده ویلاسازی در ایران افزود: بخش زیادی از آنچه به نام ویلاسازی در ایران رخ داده، ناشی از این است که افراد می‌خواهند یک چهاردیواری اختیاری داشته باشند تا بتوانند در آن راحت باشند. این مسئله نه‌تنها از لحاظ اقتصادی به‌صرفه نیست، بلکه پیامدهای زیست‌محیطی جدی نیز به همراه دارد.

وی همچنین بر لزوم بازنگری در سیاست‌های فضایی فراغت تأکید کرد و گفت: ما نیاز داریم فضاهای عمومی بیشتری برای گذران اوقات فراغت ایجاد کنیم تا پیوندهای اجتماعی تقویت شوند. متأسفانه در‌حال‌حاضر، حتی برگزاری یک دورهمی ساده و سالم در فضای عمومی با محدودیت‌های زیادی مواجه است. سال‌هاست تهران مناقشه حیات شبانه دارد و به یک‌سری از افراد که دوست دارند در شب زندگی کنند، اجازه بروز نمی‌دهند. فضای فراغتی دل‌بخواهانه اکثریت جامعه ما، فرهنگ غیر‌رسمی متفاوتی می‌خواهد. این لزوما به معنی هنجارشکنی نیست. جامعه متکثر است؛ نمی‌توان الگویی تعریف کرد که فراگیر باشد و تکثر و تنوع را نادیده بگیرد. باید به نمادهای فراگیر و جامعه متکثر امکان زیست بدهیم. سیستم فراگیر مبتنی‌ بر تکثر را باید پذیرفت؛ زیرا جایی که جامعه می‌تواند در آن نمادهایش را تقویت کند، حوزه فراغت است.

 دکتر مسعود حسنلو، پژوهشگر حوزه فراغت و دبیر ستاد توسعه فناوری‌های فرهنگی و نرم، آخرین سخنران این نشست بود. او در مجموع به مشکل تعدد مراکز تصمیم‌گیری در حوزه اوقات فراغت اشاره کرد و گفت: در‌حال‌حاضر بیش از 20 سازمان و نهاد به‌طور مستقیم و غیرمستقیم متولی بحث فراغت هستند. این سازمان‌ها از آموزش‌و‌پرورش و دانشگاه‌ها گرفته تا سازمان بسیج، تبلیغات اسلامی و سازمان جوانان را شامل می‌شوند. متأسفانه عملا هماهنگی لازم میان این نهادها وجود ندارد و این امر باعث شده تا سیاست‌گذاری در این حوزه باچالش‌هایی جدی مواجه شود.

 ایشان ادامه دادند: نظریه فرهنگی فقط با سیاست‌گذاری اتفاق نمی‌افتد؛ باید چارچوب نظریه فرهنگی را بپذیریم و بستر اوقات فراغت را بر اساس نظریه فرهنگی بنا کنیم. در ساختار جمهوری اسلامی کار سیاست‌گذار، فهم نظریه فرهنگی است. دکتر حسنلو با اشاره به تجربه خود در ایجاد فضای فراغتی «روشانو» برای کودکان، بر تقویت اعتماد‌به‌نفس سیاست‌گذار در مواجهه با پدیده‌های نوین تأکید کرد و گفت: ما نیاز داریم فضاهای اجتماعی هویت‌ساز و روایت‌محور را بازطراحی کنیم. باید بسترهایی ایجاد کنیم که در آنها روایت‌پردازی و هویت‌یابی امکان‌پذیر باشد. این امر می‌تواند به غنی‌سازی تجربه فراغت، به‌ویژه برای نسل جوان‌ کمک کند. همچنین رسیدن به یک ذهنیت قوی و بومی که بتواند در عین حفظ ارزش‌های فرهنگی، با واقعیت‌های جدید نیز سازگار شود، ضروری است.

 این نشست که با استقبال چشمگیر دانشجویان، پژوهشگران و علاقه‌مندان به حوزه فرهنگ و جامعه همراه بود، با طرح پرسش‌هایی از سوی حاضران و پاسخ‌گویی سخنرانان به پایان رسید. امید می‌رود نتایج و پیشنهادهای مطرح‌شده در این نشست بتواند در بهبود سیاست‌گذاری‌های آینده در حوزه اوقات فراغت مؤثر واقع شود و گامی در جهت ارتقای کیفیت زندگی شهروندان ایرانی بردارد.