ملکجهان خزاعی طراح صحنه و لباس پیشکسوت سینما:
خدمتگزاری به سینمای ایران برای من افتخار است
موزه سینما در ادامه انتشار سلسله برنامههای تاریخ شفاهی خود به مناسبت زادروز «ملکجهان خزاعی طراح صحنه و لباس پیشکسوت سینما و مدیر هنری» بخشهایی از گفتوگوی این هنرمند را منتشر کرده است.
موزه سینما در ادامه انتشار سلسله برنامههای تاریخ شفاهی خود به مناسبت زادروز «ملکجهان خزاعی طراح صحنه و لباس پیشکسوت سینما و مدیر هنری» بخشهایی از گفتوگوی این هنرمند را منتشر کرده است.
ملکجهان خزایی، طراح صحنه، طراح لباس و مدیر هنری، با بیان اینکه در یک خانواده ایلیاتی و ملاک بزرگ شده است، گفت: از همان دوران کودکی تصمیم داشتم نقاش شوم و به قدری برای این کار زمان میگذاشتم که خانواده انجام این کار را برای من ممنوع کرده بودند.
او ادامه داد: یادم میآید فرش خانه را کنار میزدم و روی موزاییکها نقاشی میکشیدم و زمانی که صدای پای اهالی خانواده به گوش من میرسید، فرش را سر جای خود قرار میدادم تا تنبیه نشوم.
خزاعی خاطرنشان کرد: پدر من به تحصیلات اعتقاد زیادی داشت به همین دلیل من و سایر اعضای خانواده برای ادامه تحصیل راهی خارج از کشور شدیم، زیرا در آن زمان شهر مشهد فاقد دانشگاه بود و من تا مقطع کوتاهی از دوران دبیرستان در ایران تحصیل کردم و سپس برای طیکردن سایر مقاطع از کشور خارج شدم. برای من جالب بود که بتوانم در محیط دانشگاهی حاضر شوم زیرا تا آن زمان تنها در کتابها با فضای دانشگاه روبهرو شده بودم.
او با اشاره به تحصیلاتش در دانشگاههای خارج بیان کرد: زمانی که برای مصاحبه وارد یکی از دانشگاههای مطرح شدم، نور پروژکتور روی آثار من قرار داده شده بود و ۹ داور کار قضاوت روی آثار من را بر عهده داشتند. بیش از اینکه بخواهند به ارزیابی کارهای من بپردازند، برای آنها جالب بود که من چطور با دانشگاه آشنا شده بودم و در حدود یک ساعت مشغول طرح سؤال از من بودند. روزی که نامه قبولی برای من ارسال شد، نمیتوانستم باور کنم دانشگاه مطرحی که نقاشان بزرگی همچون ترنر و کانستبل و بسیاری از چهرههای مشهور دنیای نقاشی در آنجا تحصیل کرده بودند، تنها به واسطه ارزیابی سه اثر، من را پذیرش کرده است.
خزاعی با بیان اینکه با همه کارگردانهایی که با آنها کار کرده آشنایی قبلی نداشته اما آثار آنها را با دقت رصد کرده است، گفت: برای مثال، زمانی که مسعود کیمیایی به من پیشنهاد همکاری داد، چند اثر از او را مشاهده کردم و از همه بیشتر فیلم «گوزنها» نظر من را به خود جلب کرد. از نظر من کیمیایی یکی از حرفهایترین کارگردانان سینمای ایران است. من حتی یک بار صدای فریاد او را سر صحنه نشنیدم و هر روز صبح که در محل فیلمبرداری حاضر میشدند، مطابق با دکوپاژ از پیش تعیینشده، کار خود را به اتمام میرساندند و حتی شاهد کوچکترین تنش میان عوامل نبودم.
خزاعی با بیان اینکه برای او در کار، دموکراسی اهمیت زیادی دارد، افزود: اول از همه نظر هریک از بازیگران را درباره مواردی که مورد علاقه آنان نیست جویا میشوم و همه را یادداشت کرده و به آنها توجه میکنم. تلاش میکنم در سکانسبندیها مواردی را لحظ کنم که به بازیگر در ایفای نقش او کمک کند و برای این کار، طراحی دقیقی انجام میدهم. همچنین حال و هوای جاری در قصه برای من اهمیت زیادی دارد و ایجاد آن در یک اثر سینمایی را بخشی از وظیفه مدیر هنری میدانم.
خزاعی بیان کرد: خوشحالم سینمای ایران چهره خوبی به خود گرفته و در مسیری صحیح به حیات خود ادامه میدهد. برای من از ابتدا تا روزی که به کار خود ادامه دهم باعث افتخار است که خدمتگزار سینمای ایران باشم.