|

تاریخ آمریکا و مبارزه فرودستان

شرق: هاوارد زین در کتاب «تاریخ آمریکا»، برخلاف روایت‌های تاریخی غالب که تاریخ فاتحان و فرادستان است، تاریخ را از پایین و از منظر مردم عادی، کارگران، زنان، برده‌های آفریقا و... روایت کرده است. او در این کتاب کوشیده تاریخ را از سوی کسانی بیان کند که صدا و سخنگویی نداشته‌اند.

تاریخ آمریکا و مبارزه فرودستان

شرق: هاوارد زین در کتاب «تاریخ آمریکا»، برخلاف روایت‌های تاریخی غالب که تاریخ فاتحان و فرادستان است، تاریخ را از پایین و از منظر مردم عادی، کارگران، زنان، برده‌های آفریقا و... روایت کرده است. او در این کتاب کوشیده تاریخ را از سوی کسانی بیان کند که صدا و سخنگویی نداشته‌اند. اگرچه روز استقلال آمریکا به سال 1776 برمی‌گردد اما تاریخ این کشور حدودا به چهار سده پیش برمی‌گردد. با‌این‌حال آمریکا یکی از زیستگاه‌های قدیمی بشری است. نخستین انسان‌هایی که به قاره آمریکا رسیدند، بخشی از سیل مردمی بود که از آفریقا گذر کرده به قاره‌های دیگر رفته بودند. برخی از آنها حدود صد هزار سال پیش ابتدا به آسیا و اروپا مهاجرت کردند. اما روایت رسمی تاریخ می‌گوید که کشتی‌های بزرگ در ساحل لنگر انداختند و کریستف کلمب پیروز پا به خشکی گذاشت تا سرزمینی نو را کشف کند. زین در کتاب «تاریخ آمریکا» از منظری دیگر به تاریخ نگریسته تا راه‌های تازه‌ای برای تفکر بگشاید تا بر این اساس آینده بر اساس دوران ناپایدار مهر و مهربانی گذشته بنا شود، نه قرن‌هایی پر از جنگ و خونریزی. زین در این کتاب ترجیح داده به جای دمیدن در شیپور تاریخ رسمی، داستان کشف قاره‌ آمریکا را از دیدگاه بومیان و آراواک‌‌ها و ماجرای قانون اساسی ایالات متحده را از دیدگاه بردگان سیاهپوست و سرگذشت اندرو جکسون را از دید سرخپوستان چِروکی و ماجرای جنگ داخلی را از دید ایرلندی‌‌های نیویورک و جنگ مکزیک را از دید سربازان فراری لشکر ژنرال اسکات و پیدایش و توسعه صنایع و صنعت‌‌مداری را از نگاه زنان جوان کارگر در کارخانجات نساجی لاوِل و جنگ اسپانیا - آمریکا را از دیدگاه کوبایی‌‌ها و اشغال ‌فیلیپین را از دید سربازان سیاهپوست لوزون و عصر زراندود را از نگاه کشاورزان ایالات جنوبی و جنگ جهانی اول را از دیدگاه سوسیالیست‌ها و جنگ جهانی دوم را از دیدگاه صلح‌‌طلبان و طرح نیودیل یا «اصلاحات روزولت» را از چشم سیاهپوستان محله ‌هارلم و انحصارطلبی و سلطه‌ آمریکای بعد از جنگ جهانی را از دیدگاه کارگران‌ مزارع در آمریکای لاتین شرح دهد. زین در آغاز کتاب شرحی از تاریخ تهاجم اروپاییان به روستاهای محل سکونت سرخپوستان در قاره آمریکا داده و آن را تاریخ فتح و غارت، بردگی و مرگ نامیده این در حالی است که وقتی کتاب‌های تاریخی را می‌خوانیم که برای کودکان دبستانی در ایالات متحده نوشته می‌شود، همه‌چیز با ماجرایی قهرمانانه آغاز می‌شود و هیچ کشتار و خونریزی‌ای در کار نیست و روز ویژه کریستف کلمب را جشن می‌گیرند. او در بخشی از کتاب نوشته: «من نمی‌گویم که ما باید در شرح و نگارش تاریخ کریستف کلمب را غیابا متهم و درباره‌اش قضاوت کنیم و حکم تکفیرش را صادر کنیم. اکنون دیگر برای این کار خیلی دیر است و فقط یک تمرین فاضلانه در اصول اخلاقی خواهد بود. اما این به راحتی پذیرفتن شرارت‌ها و بی‌رحمی‌ها به‌عنوان بهای اسف‌انگیز اما واجبی که باید برای پیشرفت و ترقی پرداخت هنوز هم در اندیشه ما باقی مانده است. یکی از دلایلی که این شرارت‌ها و بی‌رحمی‌ها هنوز باقی مانده است، این است که ما یاد گرفته‌ایم آنها را در میان توده‌ای از واقعیت‌های دیگر مدفون سازیم».

نام مارتین لوتر کینگ با تبعیض و مبارزه علیه آن در آمریکا پیوند خورده است. در دوره‌ای که مبارزه برای رفع تبعیض در آمریکا جنبشی قدرتمند بود و هر روز به صف مبارزین اضافه می‌شد لوتر کینگ به زندان افتاد. او در زندان هم به مبارزه ادامه داد و نامه‌ای که در زندان نوشت به‌عنوان سندی مهم در این سنت مبارزاتی به شمار می‌رود. این نامه در کتابی با عنوان «چرا نمی‌توانیم منتظر بمانیم» با ترجمه عبدالکریم حسین‌زاده در نشر نو منتشر شده است. این کتاب را می‌توان گزارش و تحلیلی دست اول از آدم‌های تحت ستمی دانست که برای رفع تبعیض دست به مبارزه‌ای سازمان‌دهی‌شده زده بودند. لوتر کینگ در این کتاب می‌پرسد که «چرا سیاه‌ها همیشه باید در بدبختی و فلاکت باشند؟ در گذشته‌های دور، آیا نیاکانشان خسارتی فاجعه‌بار به ملت وارد کرده بودند که نژاد سیاه گرفتار طلسم مجازات شده است؟ آیا آنها در وظیفه میهن‌دوستی‌شان قصور کرده بودند، به کشورشان خیانت کرده بودند، حقوق حقه ملی خود را نخواسته بودند؟ آیا از دفاع از سرزمین‌شان در برابر دشمن امتناع کرده بودند؟». او می‌گوید تمام تلاش تاریخ و روایت رسمی مبتنی بر جعل واقعیت و پنهان‌کردن بخش‌هایی از آن بوده است. آمریکا بر اساس رنج‌ها و ستم‌های سیاهان بنا شد اما در تاریخ رسمی به نقش سیاهان هیچ اشاره‌ای نمی‌شد. اگرچه در دهه‌های میانی قرن بیستم برده‌داری با مبارزه‌ای طولانی از بین رفته بود و جنگ برده‌داری به پایان رسیده بود اما صلحی هم برقرار نشده بود و برابری به دست نیامده بود. برابری نیاز به انقلابی دیگر داشت که صد سال بعد از آن جنگ از راه می‌رسید. لوتر کینگ تلاش می‌کند تا ریشه‌های شکل‌گیری انقلاب سیاهان در سال 1963 را بررسی کند و نشان دهد که انقلاب اگرچه یکباره رخ داده اما ریشه‌هایی قدیمی داشته است. یکی از بخش‌های قابل توجه این کتاب، نامه‌ای است که مارتین لوتر کینگ در 

16 آوریل 1963 از زندان بیرمنگام نوشته است. این نامه در واقع پاسخی است که او به اعلامیه انتشاریافته از سوی هشت روحانی همکارش نوشته است. نامه از حاشیه‌نویسی روزنامه‌ای آغاز می‌شود که وقتی او در زندان بوده اعلامیه در آن منتشر شده بود. در واقع لوتر کینگ اعلامیه را در روزنامه می‌خواند و در حاشیه همان روزنامه شروع به نوشتن می‌کند و سپس در کاغذهایی که یک زندانی سیاهپوست مورد اعتماد در اختیارش قرار می‌دهد نامه‌اش را ادامه می‌‌دهد. محتوای نامه‌ای که لوتر کینگ از زندان نوشته حائز اهمیت و قابل توجه است. اما این نامه اهمیتی دیگر هم دارد و آن اینکه لوتر کینگ در زندان هم دست از مبارزه علیه تبعیض برنداشته و درواقع مبارزه را به داخل زندان هم کشانده و تلاش می‌کند از آنجا اثر خود را بر سیر حوادث بیرون بگذارد. او در این نامه، تلاش می‌کند پاسخ دهد که چرا خواسته‌هایشان را از طریق مذاکره پی نگرفته‌اند و روی به اقدام عملی یعنی تحصن و راهپیمایی آورده‌اند. لوتر کینگ در بخشی دیگر از نامه‌اش، به موضوع قانون می‌پردازد و از دو نوع قانون عادلانه و ناعادلانه صحبت می‌کند. او از قانون اقلیت می‌گوید که بر اکثریت سیاهان تحمیل می‌شود.