|

لباس‌های سیاست‌مداران و نگرش آنها

نیویورک‌تایمز در مقاله‌ای درباره دلایل پرداختن به نحوه پوشش سیاست‌مداران آمریکا، واکنش نشان داده است. این مقاله در واقع پاسخ به این پرسش است که چرا طی این مدت به گزارش نحوه پوشش سیاست‌مداران پرداخته است. در این مقاله نوشته شده است: «هم برای مردان و هم برای زنان، لباس می‌تواند ابزار مهمی برای برقراری ارتباط باشد. در بیشتر موارد، اهدافی پشت نحوه انتخاب و سبک پوشش وجود دارد».

لباس‌های سیاست‌مداران و نگرش آنها

نیویورک‌تایمز در مقاله‌ای درباره دلایل پرداختن به نحوه پوشش سیاست‌مداران آمریکا، واکنش نشان داده است. این مقاله در واقع پاسخ به این پرسش است که چرا طی این مدت به گزارش نحوه پوشش سیاست‌مداران پرداخته است. در این مقاله نوشته شده است: «هم برای مردان و هم برای زنان، لباس می‌تواند ابزار مهمی برای برقراری ارتباط باشد. در بیشتر موارد، اهدافی پشت نحوه انتخاب و سبک پوشش وجود دارد».

هنگامی که کامالا هریس برای ریاست‌جمهوری نامزد دموکرات‌ها شد، او تبدیل به اولین زن سیاه‌پوست و اولین فردی با تبار جنوب آسیا شد که توسط یک حزب بزرگ برای سمت ملی نامزد شد. هرچند زن‌بودن و لباس‌هایی که می‌پوشید مورد توجه قرار گرفت و یکی از تحلیلگران نوشت: «وای بر ما»؛ «پلیس مد ریاست‌جمهوری بازگشته است». گوینده این جملات، معترض این نحوه توجه بود. اما «ونسا فریدمن»، نگارنده مقاله نیویورک‌تایمز، نوشت: «واقعیت این است -‌به عنوان یکی از پلیس‌ها صحبت می‌کنم‌- آنها هرگز نرفته بودند. شکی نیست که مد به عنوان ابزاری برای حذف زنان، مرتبط ساختن آنها با مسائل بی‌ارزش به‌جای موضوعات جدی و سیاسی، مورد استفاده قرار گرفته است. وقتی یک زن نامزد ریاست‌جمهوری یک حزب بزرگ است و این انتخاب نشانه معناداری از تغییر نسل به نظر می‌رسد، نادیده‌گرفتن لباس او دقیقا به این دلیل که او یک زن است، نوعی کلیشه‌ای رفتار‌کردن است. هرگونه بی‌توجهی به این معناست که به او اعتباری را که سزاوار است نمی‌دهیم و نمی‌دهند».

در ادامه این مقاله آمده است: «استفاده از هر ابزاری برای تأثیرگذاری و شکل‌دادن به عقاید، معمول است. درست همان‌طور‌که سیاست‌مداران مرد برای دهه‌ها از این روش استفاده کرده‌اند. در نظر داشته باشید دلیلی وجود دارد که ما به «صحنه ملی» و «تئاتر سیاست» اشاره می‌کنیم. زروزیور و اوضاع‌واحوال همیشه بخشی از زرق‌وبرق حکومت بوده است و لباس جزء ذاتی این نمایش است». نویسنده مقاله معتقد است که این توجه و گزارش، بخشی از مراسم عمومی مشترک است. نشست‌ها، گردهمایی، مراسم تحلیف و مناظرات، بخشی از این مسیر پر‌زرق‌وبرق سیاست است و در‌حال‌حاضر بیشتر ما، وقت زیادی جلوی دوربین می‌گذرانیم و بر‌اساس تصاویری که می‌بینیم، درباره یکدیگر قضاوت فوری داریم. این غریزه انسانی است و بخشی از روندی است که چگونه تصمیم بگیریم کسی دوست‌داشتنی یا باورپذیر یا رهبر است؛ فارغ از هر جنسیتی که دارد. از کلئوپاترا تا کاسترو چنین بوده است».

نویسنده مقاله با اشاره به تجربه شخصی یکی از دوستانش می‌نویسد: «مدت‌زمانی که صرف راضی‌کردن یک سیاست‌مدار درباره جزئیات پوشش او کرده، باورکردنی نیست. همان مقدار زمان می‌توانست مثلا درمورد مذاکرات صلح اختصاص پیدا کند». البته این بدان معنا نیست که این توصیه‌ها، مهم‌تر از روند صلح یا هر پیشنهاد سیاسی دیگری است، اما ظاهر سیاست‌مداران را نمی‌توان از آنها جدا کرد. در این مقاله به نکته مهمی اشاره شده است: «در نظر گرفتن انتخاب لباس به عنوان بخشی از سیاست، فقط در صورتی جنسیت‌گرایانه خواهد بود که چنین ملاحظاتی درباره لباس‌های سیاست‌مداران مرد انجام نشود».

در ادامه مقاله به نکته دیگری هم اشاره می‌شود: این واقعیت است که لباس زنان خیلی بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد تا کت‌وشلوار مردان! همان‌طور‌که طی چند روز گذشته مطالب متعددی درباره پوشش میشل اوباما، جیل بایدن، نانسی پلوسی، ملانیا ترامپ و کامالا هریس منتشر شد. مسلما امکان بیشتری برای نوشتن در مورد لباس زنانه وجود دارد؛ زیرا تنوع بیشتری وجود دارد و از بسیاری جهات، گزینه‌های مد گسترده‌تر برای زنان یک مزیت است، نه مشکل. می‌توان به تجربه هیلاری کلینتون اشاره کرد. او پس از سال‌ها شکایت از توجه افراد به لباس‌هایش، با طنز کمد لباس‌هایش را تبدیل به یک مسئله انسانی کرد و به حامیانش یونیفرمی داد تا به عنوان نشان همبستگی، مانند او لباس بپوشند.