هیس! معلمها فریاد نمیزنند...
تاریخچه روز معلم به دوران باستان برمیگردد که فیلسوف بزرگ، کنفوسیوس، روزی را به نام روز معلم تعیین کرد و سالهاست این روز، به روز کنفوسیوس معروف است. در سال 1996 از سوی یونسکو، پنجم اکتبر بهعنوان روز جهانی آموزگار نامگذاری شد تا با برگزاری جشن و مراسمهای مختلف از تلاشهای معلمان قدردانی شود.
نسرین محمدباقری- آموزگار: تاریخچه روز معلم به دوران باستان برمیگردد که فیلسوف بزرگ، کنفوسیوس، روزی را به نام روز معلم تعیین کرد و سالهاست این روز، به روز کنفوسیوس معروف است. در سال 1996 از سوی یونسکو، پنجم اکتبر بهعنوان روز جهانی آموزگار نامگذاری شد تا با برگزاری جشن و مراسمهای مختلف از تلاشهای معلمان قدردانی شود. شعار سال 2024 این روز بر «بهادادن به صدای معلمان» تأکید دارد. اهمیت حرفه معلمی که نقش کلیدی در زیرساختهای توسعه و پیشرفت جوامع دارد، بر کسی پوشیده نیست. اما متأسفانه در کشور ما، آموزش و معلمان هیچگاه اولویت دولتها نبوده و صدای معلمان عمدا یا سهوا شنیده نشده یا تأثیری در سیاستهای آموزش و پرورش نداشته است. مطالبات فرهنگیان در این سالها بارها سرتیتر خبرها بوده است ولی هرگز جدی گرفته نشده است. در روزگاری که پول و قدرت حرف اول را میزند، قطعا صدای مشاغل پردرآمد و صاحب قدرت، رساتر از صدای معلمانی است که سرمایهشان اندیشه و سلاحشان قلم است. وقتی از مطالبات معلمان سخن گفته میشود، ناخواسته تفکر عمومی جامعه به حقوق و درآمد معلمان معطوف میشود. اگرچه بخشی از خواستههای بحق فرهنگیان به وضعیت معیشتی برمیگردد اما تمام خواستهشان نیست.
رتبهبندی معلمان که سالها بهعنوان شاهکلید تغییر وضعیت مالی معلمان در پیچوخم مقررات و تأمین بودجه گرفتار بود، پس از اجراشدن ناقص، تغییر چندانی در حقوقها ایجاد نکرد و معلمی که باید وقت خود را صرف مطالعه و تحقیق برای تدریس بهتر کند، باید به فکر چارهای برای دخلوخرج زندگیاش باشد.
ما معلمها از بیعدالتی آموزشی رنج میبریم
سهم مدارس دولتی در رتبههای برتر کنکور هفت درصد است، ۸۰ درصد دانشآموزان در مدارس دولتی تحصیل میکنند، 15 درصد در مدارس غیردولتی، دو یا سه درصد در مدارس سمپاد و بقیه در دیگر مدارس خاص. ما نگران همه فرزندان این مرزوبوم هستیم. دانشآموزی که در مدرسه سمپاد پذیرفته میشود، برای کسب رتبه خوب، باید سالها تفریح و نشاط را بر خود حرام کند و در کلنجار با انواع کتابهای کمکآموزشی و تست و با استرسِ تراز و آزمون و... به سر ببرد.
مشکلات دانشآموزان و معلمان در مدارس دولتی از جنسی دیگر است. کمبود معلم و کمبود فضای آموزشی باعث افزایش تراکم کلاسها شده است. بخشی از وقت آموزش را معلم باید صرف ساکت نگهداشتن کلاس کند تا شرایط تدریس مهیا شود. معلم دولتی تمام تلاش خود را میکند که کتاب را تدریس کند و وقتی برای تستزنی و... نمیماند. باور کنیم دروغ بزرگی است که منبع سؤالات کنکور، کتابهای درسی است. مافیای آموزشی اگر تا یکی، دو سال قبل از کنکور درآمدزایی داشت، حالا با تأثیر معدل سه سال دبیرستان بر نتیجه آزمون سراسری به منافع بیشتری خواهد رسید.
متأسفانه هر سال که میگذرد، شکاف طبقاتی آموزش محسوستر میشود و مسئولان نظام آموزشی دغدغهای برای رفع این تبعیض ندارند؛ شاید هم منافعی از این حوزه نصیبشان میشود. کتابهای امروزی هیچ تناسبی با پیشرفت تکنولوژی ندارند و برای بچهها جذابیتی ایجاد نمیکند. شیوه تدریس ما هنوز به صورت سخنرانی و روشهای قدیمی است. تنها تغییر در ابزار آموزشی، استفاده از ماژیک و وایتبورد به جای گچ و تختهسیاه است! در بسیاری از مدارس خبری از امکانات و کلاس هوشمند نیست. خواستههای ما بسیار شفاف است. سالهاست معلمها تلاش کردهاند با نوشتن، آگاهسازی جامعه، تجمع و... صدای خود را به گوش مسئولان بالادستی برسانند ولی افسوس که مورد بیمهری قرار گرفتهاند. بازنشستگی اجباری، اخراج، زندان با برچسب اخلال در نظم عمومی و تشویش اذهان عمومی و... از عواقب صدای معلمان است. امید که در راستای شعار امسال روز جهانی معلم، در دولت جدید گوشی شنوا و ارادهای محکم برای شنیدن و برآوردهکردن خواستههای فرهنگیان وجود داشته باشد.