روزنامهنگاری «برای ایران»
در وظیفه روزنامهنگاری گفتهاند که باید مسائل حیاتی و اولویتهای اساسی جامعه را برای برانگیختن توجه عمومی برجسته کرده و امکان مشارکت آگاهانه مردم را برای مواجهه مؤثر و کارآمد با مسائل ایجاد کند. بر این اساس میتوان گفت روزنامهنگاری «برای ایران» یعنی برجستهسازی و اولویتدهی مسائل جدی و واقعی «ایران» و همچنین امیدآفرینی و تشویق به مشارکت عمومی برای مواجهه مؤثر و کارآمد با مسائل.
در وظیفه روزنامهنگاری گفتهاند که باید مسائل حیاتی و اولویتهای اساسی جامعه را برای برانگیختن توجه عمومی برجسته کرده و امکان مشارکت آگاهانه مردم را برای مواجهه مؤثر و کارآمد با مسائل ایجاد کند. بر این اساس میتوان گفت روزنامهنگاری «برای ایران» یعنی برجستهسازی و اولویتدهی مسائل جدی و واقعی «ایران» و همچنین امیدآفرینی و تشویق به مشارکت عمومی برای مواجهه مؤثر و کارآمد با مسائل.
برای تعین درست مسائل جامعه، نظام روزنامهنگاری باید بتواند مسائل مختلف را با حساسیت رصد کند. در فاجعه اخیر معدن طبس گفته شد که در معدن سنسور گاز متان وجود نداشت، اما سنسوری که حساس باشد و از وقوع فاجعه خبر دهد، منحصر به معدن نیست. سنسورهای جامعه، رسانهها هستند. گزارشهای رسانهها از وضعیت کمآبی و مسئله مدیریت آب، در واقع اعلام خطر سنسورهاست. هشدار درباره بحران جدی و پیشروی فرونشست زمین که خود از تبعات مسئله مدیریت آب است، هشداری دیگر از سنسورهاست. وقتی اعلام میشود که «شیب مهاجرت پزشکان صعودی است» و «سالانه دو هزار گواهی در سازمان نظام پرستاری برای مهاجرت پرستاران صادر میشود» و میزان مهاجرت جوانان تحصیلکرده جدی است، این یک اعلام صریح و روشن هشدار برای وضعیت کشور است. وقتی اعلام میشود میزان ناترازی برق امسال به ۱۸ هزار مگاوات رسیده است و پیشبینی میکنند در صورت ادامه این وضعیت، ناترازی برق بهزودی به ۳۰ هزار مگاوات میرسد، هشداری روشن از سنسورهای جامعه است.
وقتی برای توسعه صنایع نفت و گاز و برق و حملونقل به جذب سرمایهگذاری خارجی نیاز است و آن هم مستلزم تجدید مناسبات سیاسی با قدرتهای جهانی و منطقهای است، به روشنی مسئله و اولویت امروز ایران معلوم میشود. رسالت روزنامهنگاری «برای ایران» یعنی برجستهسازی مسائلی که ایران را تهدید میکند که در رأس آنها فشارهای سخت تحریمهای ظالمانه است. روزنامهنگاری «برای ایران» یعنی اینکه رسانهها نه چنان از تهدیدها بگویند که جامعه ناامید و مأیوس شود و نه تهدیدها و تبعات تحریمها را نادیده بگیرند. از این منظر، روزنامهنگاری «برای ایران» در مقابل دو گونه روزنامهنگاری است؛ یکی رسانههای متعلق به کشورهای مخالف یا رقیب در خارج که میکوشند با القای غیرقابل حل بودن مشکلات و ایجاد ناامیدی و سرخوردگی، به نوعی زمینه را برای فرورفتن کشور در باتلاق ناامیدی و بیاعتمادی و در نتیجه انفعال کامل ایجاد کنند و دوم آن رسانههای داخلی که به نوعی دیگر، امید و حس مشارکت برای ساختن و توسعه را منکوب میکنند، درکی از واقعیتهای ملموس جهان و جامعه ندارند و حتی نادیدهگرفتن تهدیدها و مشکلات و بیاهمیت شمردن تحریمهای ظالمانه را تکلیف انقلابی برای خود تعریف میکنند. روزنامهنگاری «برای ایران» در تقابل با این دو رویکرد، روزنامهنگاری برای برجستهسازی مسائل واقعی ایران است همراه با تشویق مردم به مشارکت فعال، آگاهانه و امیدوارانه و استفاده از ظرفیتهای خبرگی و نیز همدلی همه سلیقههای جامعه برای مواجهه مؤثر با مسائل و تهدیدهای ایران.