|

حل چالش به زبان علم

اصول و مبانی حاکم بر دیپلماسی علمی-بخش اول

دیپلماسی علمی این پتانسیل را دارد که بتواند نقش قابل توجهی در همکاری‌های بین‌المللی با هدف مقابله با چالش‌های اجتماعی ایفا کند. مقابله با چالش‌های اجتماعی یک رویکرد جهانی با منافع مشترک است که نیازمند اقدام جمعی است. اقدامات مورد نیاز باید توسط حوزه علم و فناوری در همکاری نزدیک با سیاست‌گذاران خارجی سازماندهی شود.

علی طهایی-عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی: دیپلماسی علمی این پتانسیل را دارد که بتواند نقش قابل توجهی در همکاری‌های بین‌المللی با هدف مقابله با چالش‌های اجتماعی ایفا کند. مقابله با چالش‌های اجتماعی یک رویکرد جهانی با منافع مشترک است که نیازمند اقدام جمعی است. اقدامات مورد نیاز باید توسط حوزه علم و فناوری در همکاری نزدیک با سیاست‌گذاران خارجی سازماندهی شود. برای این تلاش‌ها و رسیدن به اهداف مورد نظر باید فضای تعاملی ایجاد شود که به اصول و قوانین خاصی پایبند باشد. دیپلماسی علمی حوزه‌ای است در رابطه بین سیاست خارجی، علم و بیان مسئله که با قابلیت تغییر و تفسیرهای متفاوت، مشخص می‌شود. تعریف ذی‌نفعان و شرح وظایف آنها ثابت نیست و متغیرهای زیادی در آن دخیل هستند. پروتکل دیپلماسی علمی تا زمانی که در موقعیت‌های مشترک و بر اساس منافع سیاسی و ژئوپلیتیک جهان اعمال می‌شود، از این شرایط استفاده می‌کند و اصول تعاملی را برای ذی‌نفعان و موضوعات مرتبط با چالش‌هایی که جوامع امروزی با آن روبه‌رو هستند، پیشنهاد می‌کند. این پروتکل مجموعه‌ای از اصول اساسی و زیرساختی برای ایجاد تعاملات دیپلماسی علمی تحول‌آفرین در نظر گرفته می‌شوند. البته همه آنها در هر موقعیتی قابل اجرا نیستند، اما درنظرگرفتن ترکیبی از اصول در بیشتر موارد برای پیشبرد اهداف مفید و مؤثر خواهد بود. بسته به موقعیت خاص، ممکن است چندین اصل نیاز به تعادل با یکدیگر داشته باشند و گاهی اوقات ارتباط بین آنها اجتناب‌ناپذیر است. این امر ضرورت ایجاد شرایطی را که اصول به آنها اشاره می‌کند، در میان ذی‌نفعان آشکار می‌کند.

- هم‌ترازی و ساختار اداری: به دلیل وجود طبقه‌بندی و ساختار اداری هر کشور، موافقت‌نامه‌های بین‌المللی در مقیاس بزرگ، مانند اهداف توسعه پایدار، خطر قطع ارتباط با لایه‌های پایین‌تر سازمانی را به همراه دارد. علاوه بر این، اگر فرایندهای اجرائی مملو از موانع بوروکراتیک باشد، ممکن است اهداف دیپلماسی علمی را نیز مختل کند. همچنین، این حوزه شامل همکاری مشترک بین‌المللی و بین‌رشته‌ای است؛ بنابراین در دیپلماسی علمی، اگر فرایندها به ساده‌ترین شکل قابل تصور و تا حد امکان نزدیک به زمینه اجرائی طراحی شوند، به خوبی پیش خواهد رفت. علاوه بر این، حتی اگر امکانات و شرایط مناسب وجود داشته باشد، فقدان مدیریت مناسب برای هماهنگی تلاش‌ها ممکن است منجر به ایجاد هزینه‌های غیرضروری یا راه‌حل‌های غیرعملی شود. دیپلماسی علمی می‌تواند یک فرایند بسیار پیچیده باشد که شامل سطوح مختلف حکمرانی با برنامه‌های خاص خود یا فرایندهای ناسازگار است. عملکرد مناسب همه این عناصر به هم‌ترازی هماهنگ آنها بستگی دارد. فعالیت‌های دیپلماتیک علمی باید به مشکلات در پایین‌ترین و ملموس‌ترین سطح سیاست رسیدگی کند و در عین حال همه مقیاس‌های درگیر (زمانی، مکانی و اداری)، ابعاد حکمرانی را هماهنگ کند.

- مشورت: با توجه به پیشینه‌های متنوع و رویکرد متفاوت ذی‌نفعان در دیپلماسی علمی، احتمالا درک متناقضی از مشکلات و راه‌حل‌های مناسب و قابل قبول برای آنها وجود دارد. به طور عمده، فرایندها و اهداف متناقض می‌توانند در زمینه پیش‌بینی‌شده فعالیت دیپلماسی علمی وجود داشته باشند. شفاف‌نکردن این درک، ممکن است منجر به حل چالش اشتباه یا عدم پرداختن به چالش اصلی شود. رویه‌های دیپلماسی علمی که قصد دارند به حل این تنش‌ها منجر شوند، باید همواره موارد ذیل را به یک موضوع عادی تبدیل کنند: الف- موضوعات، علایق و رویکردهای متفاوت، ب- شرایطی که دیپلماسی علمی مؤثر را ممکن می‌کند و ج- عرصه‌ها، حوزه‌ها، نهادهای درگیر. فعالیت‌های دیپلماتیک علمی باید درک متقابل دیدگاه‌ها و نیازهای افراد درگیر و همچنین تعریف مسئله، دانش رشته‌ای و بین‌رشته‌ای مورد نیاز و درک مشترک برای حمایت از فرایندهای دیپلماسی علمی را تشویق کند.

- عمل متقابل: فوریت بسیاری از چالش‌های بزرگ به این معنی است که پرداختن به آنها نمی‌تواند با بی‌اعتمادی بین افراد ناشی از فرصت‌طلبی و خودخواهی مواجه شود. چنین رفتاری ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد و منجر به این احساس شود که مشارکت فرد در این فرایند به طور مساوی با دیگران مطابقت ندارد. دیپلماسی علمی، مستلزم نگرش‌ها و اقدامات هم‌گرایانه است که منجر به مشارکتی متعادل در فرایند از طرف همه افراد و سازمان‌های درگیر می‌شود. فعالیت‌های دیپلماتیک علمی باید نگرش تفاهم و همکاری را تقویت کند تا ذی‌نفعان اعتماد کنند که هریک از طرف‌های درگیر در این فعالیت با توجه به توانایی‌هایشان، در رسیدگی و حل چالش‌های بزرگ به‌طور متعادل مشارکت ‌کنند.

- مکمل‌بودن: دیپلماسی علمی بر تعامل بین حوزه‌های بین‌المللی و علم استوار است. ذی‌نفعان – اعم از کشورها، سازمان‌های غیردولتی، مؤسسات تحقیقاتی، دانشگاه‌ها و...– تخصص‌های خاص خود را دارند و به نوبه خود نیاز به همکاری با دیگران در زمینه‌هایی که ضعیف‌تر هستند، دارند. چنین تخصص‌هایی ممکن است به زمینه‌های علمی خاص، زیرساخت‌ها یا مهارت‌ها و شبکه‌های دیپلماتیک اشاره داشته باشند. فعالیت ایدئال دیپلماسی علمی از تقسیم تخصص‌ها بین سازمان‌های شرکت‌کننده استفاده می‌کند. علاوه بر این فرایند توافق‌شده، باید به ذی‌نفعان فضای کافی برای بازی با نقاط قوت خود بدون اجبار و ایجاد محدودیت را بدهد. به عنوان مثال، این ممکن است در صورت وجود سطوح بسیار بالای بوروکراسی اتفاق بیفتد. در بدترین حالت، عدم آگاهی در مورد نقاط قوت و مشارکت‌های بالقوه دیگران، ممکن است منجر به تحمیل هزینه‌های بالای مبادله و فرصت‌سوزی ‌شود. همچنین اگر ذی‌نفعان در یک فعالیت دیپلماسی علمی مسئول جنبه‌ای باشند که در آن متخصص نیستند یا یکی از نقاط قوت آنها نیست، این قضیه ممکن است صادق باشد. فعالیت‌های دیپلماتیک علمی باید روی نقاط قوت ذی‌نفعان استوار شود تا نقاط ضعف دیگران را متعادل و آنها را در ترتیبات حاکمیتی جاسازی کند که فضای کافی برای شکوفایی این نقاط قوت باقی می‌گذارد.

- فراگیربودن: انتخاب گروه‌هایی که اجازه ورود به فضای تعامل علمی را دارند، یک اقدام حیاتی است. علاوه بر این، فرایندهای علمی- دیپلماتیک محدود و انحصاری می‌تواند کیفیت، مشروعیت و پتانسیل تحول‌آفرین سیستم تعاملات را کاهش دهد. پارادایم‌های غالب و تفکر رایج ناشی از تعمیم‌های گسترده ممکن است به حذف برخی دیدگاه‌ها و ذی‌نفعان مهم و متعاقبا به تعارض بالقوه یا ناسازگاری بین افراد و سازمان‌های درگیر منجر شود. به‌خصوص هنگام پرداختن به چالش‌های بزرگ، عدم قطعیت‌های ناشی از حذف، می‌تواند مخرب باشد. در عوض، مشورت میان طیف وسیعی از افراد و سازمان‌های درگیر در حوزه‌ دیپلماسی علمی، کیفیت دانش و همچنین اعتبار فرایند را افزایش می‌دهد. فرایندهای دیپلماسی علمی فراگیر می‌تواند منجر به تعهد نسبت به تغییر از سوی ذی‌نفعان شود و احتمال تغییر تحول‌آفرین و سیستمی را هنگام پرداختن به چالش‌های جهانی افزایش دهد. فعالیت‌های دیپلماتیک علمی باید از درجات مختلف فراگیربودن در مقابل انحصاری‌بودن آگاه باشند و همچنین شامل یک انتخاب سیاسی صحیح و بخشی از یک روند دیپلماتیک است. در صورت مفیدبودن، بخش گسترده‌ای از انجمن‌های علمی و دیپلماتیک مربوطه باید درگیر شوند.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها