|

بهانه‌های آندره ژید

کتاب «بهانه‌ها و بهانه‌های تازه» با ترجمه رضا سیدحسینی، مترجم بزرگ ادبیات فرانسه، منتخبی است از مقالات آندره ژید که عمدتا از کتاب‌های «بهانه‌ها»، «بهانه‌های تازه»، «برخوردها» و «ادبیات متعهد» برگرفته شده‌اند.

کتاب «بهانه‌ها و بهانه‌های تازه» با ترجمه رضا سیدحسینی، مترجم بزرگ ادبیات فرانسه، منتخبی است از مقالات آندره ژید که عمدتا از کتاب‌های «بهانه‌ها»، «بهانه‌های تازه»، «برخوردها» و «ادبیات متعهد» برگرفته شده‌اند. ژید مقالات زیادی برای روزنامه‌ها و مجلات می‌نوشت و نامه‌های چندده صفحه‌ای برای دوستانش ارسال می‌کرد و به عادت مألوف، یادداشت‌های روزانه‌اش‌ را در کتابچه‌ای آبی‌رنگ ثبت و ضبط می‌کرد. پس از مرگ ژید در سال 1951، آثار او دست‌به‌دست می‌شد و علاقه‌مندان بی‌شماری یافته بود. یکی از آنها مجموعه مقالاتی است که زیر عنوان «بهانه‌ها و بهانه‌های تازه» منتشر شده است. در این کتاب ژید مقالاتی درباره تأثیر در ادبیات، یادی از استفان مالارمه و اسکار وایلد، ماکسیم گورکی، ناسیونالیسم و ادبیات، مرگ شارل لویی فیلیپ، پل والری، اندرزها به نویسنده‌ای جوان، بودلر، استیونسن و ناسیونالیسم در ادبیات و شعر نو، ترجمه‌های هزار و یک‌شب، خیام و حافظ دارد. آندره‌ ژید در پاریس به دنیا آمد. پدرش از اهالی نرماندی و مادرش از مردم جنوب فرانسه بود. والدینش دیدگاه‌های متفاوتی داشتند. پدر که شبانه‌روز مشغول کار بود، تربیت آندره را به مادر سختگیر و به‌شدت مذهبی‌اش سپرد. آنها پیرو مذهب پروتستان و مقید به اجرای دقیق مناسک مذهبی بودند؛ اما پسرشان از کودکی سرکش بود و زیر بار تعلیمات مذهبی نمی‌رفت. روزگار پسر پس از مرگ پدرش سیاه شد. سختگیری مادر برای اجرای دقیق مناسک مذهبی و تحصیل در مدرسه به حدی رسید که آندره به دلیل بروز حمله عصبی در آسایشگاه روانی بستری شد. او به کمک معلم سر‌خانه کتاب‌هایی به دست آورد که او را به مطالعه و نویسندگی علاقه‌مند کرد. در بیست‌سالگی نویسندگی پیشه کرد. اگرچه آثار ابتدایی‌اش چنگی به دل نمی‌زد، طرفدارانی هم پیدا کرد. نقطه عطف زندگی و نویسندگی ژید، سفر به تونس و زندگی دوساله در آنجا بود. در بازگشت به پاریس موجود تازه‌ای شده بود؛ فارغ از قید‌و‌بندهای روحی و جسمی. چنان‌که سیدحسینی در مقدمه جامع و جذابش بر کتاب نوشته است، نفوذ ژید در عالم ادب بسیار فراوان بوده است و به گفته مالرو او معاصر بزرگ تمام کسانی بود که بین 1920 و 1935 قدم در زندگی روشنفکری و عاطفی گذاشته بودند. ژید شاهد یک عصر بود، عصری که در آن خواست آزادی که امروز جرم شمرده می‌شود حتی نفع مادی داشت. اما ژید معاصر همه ماست و به‌قول مترجم، در هر دورانی، هر سرنوشتی که آثارش پیدا کند، شخصیت او فراموش نخواهد شد.