یک پیشنهاد به شورای شهر درباره نامگذاری معابر
در خبرها آمده بود که قرار است نام منطقه کوی نصر به «شهید نصرالله» تغییر کند. گویا این نامگذاری فعلا منتفی شد. همچنین نام خیابان فلسطین شمالی به شهید هنیه تغییر کرده است. این موضوع را چگونه میتوان توضیح داد؟ بهطور کلی نامگذاری یکی از ابعاد فهمپذیری هر جامعه است. نامها اساسا معناها و کارکردهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دارند.
در خبرها آمده بود که قرار است نام منطقه کوی نصر به «شهید نصرالله» تغییر کند. گویا این نامگذاری فعلا منتفی شد. همچنین نام خیابان فلسطین شمالی به شهید هنیه تغییر کرده است. این موضوع را چگونه میتوان توضیح داد؟ بهطور کلی نامگذاری یکی از ابعاد فهمپذیری هر جامعه است. نامها اساسا معناها و کارکردهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دارند. نظام معنایی گفتمان مسلط خواستار آن است که از هرگونه انتسابهای معنایی رقیب خود ساختارزدایی کرده و نامهای آنها را واسازی و با تعیین نامهای جدید به تثبیت معنایی خود اقدام کند.
به عنوان نمونه میدان هفت تیر کنونی در گذشته با نام «بیستوپنج شهریور» بود و هنوز شاید تعداد بسیار معدودی از افراد سالخورده همچنان از نام سابق استفاده میکنند. بعد از تغییر نام این معبر (یعنی هفت تیر) به تدریج نام مذکور جا افتاده و اکنون تقریبا همه جامعه از همین واژه استفاده میکنند. این نوعی سیاستگذاری فرهنگی است که شامل انتظام و ادارهکردن فراوردههای گوناگون جمعی میشود. اینجا معابر شهری نیز نوعی فراورده است. طبعا شورای شهر به نمایندگی از حاکمیت باید کاری کند که یک معنا برای یک نشانه خاص تثبیت شده و به این ترتیب سایر معانی دیگر را پراکنده و متفرق کند. شورای شهر به تبع از حاکمیت کلان کشور به دنبال ایجاد نسخههای جدید و رسمی برای هر نشانه است. اینجا نشانه میتواند در قالب هر مصنوع شهری (اعم از خیابان، کوچه، بزرگراه، معبر، شهرک و نظایر آن) مطرح شود. موضوع آن است که قدرت بازنمایی جهان اجتماعی باید همواره فراچنگ باشد. بالطبع مردم یک شهر بهطور مکرر در فضاهای شهری تردد دارند. این تردد به هر دلیلی که باشد مستلزم شناسایی معابر و آدرسهاست و شهروندان باید بهطور مداوم این نامها را استفاده کنند. نوعی اجبار در این استفاده است. شخص هنگام عبور از آن معبر یا نامیدن آن، از سوی گونههایی از قدرت مستقر (اینجا یعنی شورای شهر) اصطلاحا نشانهگذاری میشود. شخصی که در منطقه هفت تیر ساکن است، باید هنگام خرید پستی از همین نام استفاده کند؛ چراکه در صورت استفاده از نام «بیستوپنج شهریور»، مرسولهای برای او ارسال نمیشود. هیچ آدرس متناظری در سامانههای اداری، حملونقل، پست و... به این نام ثبت نشده است. اما نامگذاری کوی نصر به نام شهید حسن نصرالله چه منطقی دارد؟ آیا صرفا نوعی شباهت بین «کوی نصر» و «نصرالله» مطمحنظر بوده تا شهروندان به جای اولی از دومی استفاده کنند؟ به نظر نمیرسد که روش دقیق و مؤثری برای زنده نگهداشتن یاد شهید نصرالله باشد. این منطقه از مناطقی است که مردم هنوز از عنوان قبل از انقلاب (یعنی گیشا) استفاده میکنند. بنابراین تشابه مذکور در نام رسمی کنونی (نصر) با نام شهید بزرگوار (نصرالله) نمیتواند نام آن شهید را زنده نگه دارد. در نتیجه، فارغ از آنکه دلیل برخی اعضای شورای شهر برای این تغییر نام مذکور عجیب مینماید (معتقد بودند باید معابر اصلیتری به نام آن شهید نامگذاری شود)، ولی تصمیم شورای شهر برای تعویق این نامگذاری را باید کاری صحیح دانست. فرهنگ و ایدئولوژی عرصه بسیار پیچیدهای است که تثبیت نظم موجود و اولویتدادن به برخی نامها در نقش تثبیت و تحکیم آن عمل میکند، اما در عین حال باید حوزه مقاومت در استفاده آن نام را نیز از نظر دور نداشت. دو نام با عناوین «گیشا» و «کوی نصر» به این منطقه الصاق شده و انگیزهای برای استفاده از نام جدید وجود ندارد. جاانداختن اجباری آن (مثلا از طریق الزام ثبت اسم جدید بر روی مراسلات) نیز امری زمانبر بوده و ممکن است با مقاومت روبهرو شود. ایجاد رقابت بین نام شهیدان عزیز با نامهای پیشینی (خصوصا مناطق و معابر شناسنانهدار) نمیتواند رهیافت مناسبی برای بزرگداشت یاد آنها باشد. در شهر تهران همواره پروژههای بزرگ شهری در دست اقدام است که وارد کاربریهای متفاوتی میشوند. این پروژهها اعم از بزرگراه، منطقه، ناحیه و خیابان در ابتدای امر هیچ نام مشخصی ندارند. پیشنهاد میشود شورای شهر برای نامگذاری این فراوردههای شهری از نام شهیدان مذکور استفاده کند. به این ترتیب نام آنها از ابتدا بر روی یک فراورده جدید و باثبات حک شده و چون نامهای آلترناتیو دیگری ندارند، بالطبع از سوی مردم مورد استفاده قرار خواهند گرفت.