|

تبیین نقش منظر طبیعی در ارتقای کیفی منظر شهرهای ایران

قول معروفی شهرها را حاصل تمدن بشر می‌داند که ساخته نمی‌شوند، بلکه پدید می‌آیند. این به آن معناست که شهر محصولی برآمده از زندگی جمعی و فرهنگی تمدن‌هاست. به همین دلیل است که آمس راپاپورت در کتاب منشأ فرهنگی مجتمع‌های زیستی به تفاوت‌های شکلی و معنایی شهرها می‌پردازد و معتقد است مهم‌ترین عامل پدیدآورنده شهر، فرهنگ هر حوزه تمدنی است.

محمد آتشین‌بار-هیئت‌علمی دانشگاه تهران: قول معروفی شهرها را حاصل تمدن بشر می‌داند که ساخته نمی‌شوند، بلکه پدید می‌آیند. این به آن معناست که شهر محصولی برآمده از زندگی جمعی و فرهنگی تمدن‌هاست. به همین دلیل است که آمس راپاپورت در کتاب منشأ فرهنگی مجتمع‌های زیستی به تفاوت‌های شکلی و معنایی شهرها می‌پردازد و معتقد است مهم‌ترین عامل پدیدآورنده شهر، فرهنگ هر حوزه تمدنی است. البته در قرن‌های نوزدهم و بیستم با فراگیر‌شدن نظریه‌های شهری و معماری، نقش زمینه فرهنگی در شکل‌گیری مجتمع‌های زیستی کم‌رنگ شد و با منشور آتن، به‌‌طور کلی به حاشیه رفت. نظریه زونینگ در منشور آتن که شهر را به چهار ناحیه اشتغال، سکونت، تفرج و ارتباط تقسیم‌ می‌کرد، باعث شد منطقی مستقل از منطق سنتی بر شکل‌گیری شهرها حاکم شود. اهمیت این نکته زمانی آشکار می‌شود که لوکوربوزیه در اوربانیسم تأکید می‌کند: «انسان برخلاف چهارپایان مستقیم راه می‌رود». منطق زونینگ باعث شد‌ روح مدرنیستی در شهرها که قبلا در معماری آنها ظاهر شده بود، دمیده شود. طبیعت به‌ مثابه یکی از عناصر شکل‌دهنده منظر شهر از این قاعده مستثنا نبود و در این فرایند بخش تفرج را به خود اختصاص داد. لکه‌های بزرگ سبز که بعدها در طرح‌های توسعه شهری با پهنه‌های G یا سبز شناخته می‌شوند، محصول این رویکرد هستند. این در حالی است که با توجه به اسناد تاریخی و پژوهش‌های انجام‌شده، جایگاه طبیعت در شکل‌گیری شهرهای ایرانی-اسلامی‌ به صفات طبیعی آنها محدود نبوده و جنبه‌های ادراکی و معنایی فضا را هم دربر‌ می‌گرفته، به نحوی که می‌توان ادعا کرد از اصلی‌ترین معیارهای شکل‌دهنده شهر در تمدن ایران، تعریف جایگاه طبیعت و ارتباط آن با سازمان فضایی شهر (مرکز، ساختار، کل‌های کوچک و قلمرو) بوده است. این امر را می‌توان در شهرهای اولیه دوره اسلام تا دوره صفوی و بعضا قاجار نیز مشاهده کرد. به‌عبارتی، باغ‌شهرها محصول این تطابق فرهنگی و اجتماعی بودند که رد‌پای هویت مستقل و مشخصی از شهرهای ایرانی-‌اسلامی برجای نهادند. از نمونه‌های مشهور باغ‌شهر می‌توان به اصفهان که متأخرتر است اشاره کرد، اما شهرت باغ‌شهر‌های ایران به دوره تیموری بازمی‌گردد. با مقایسه تطبیقی شهرهای ایرانی در دوره سنت که با رویکرد اسلامی شکل گرفته‌اند و نیز شهرهای ایران در دوره مدرن که با رویکرد مدرنیته برنامه‌ریزی می‌شوند، می‌توان به تناقضی مشخص در به‌کارگیری منظر طبیعی در شهر پی‌ برد. در رویکرد اول، منظر طبیعی جایگاهی قدسی و معنایی دارد در‌حالی‌که در رویکرد دوم منظر طبیعی به جنبه‌های تفرجی و طبیعی محدود شده است. پس از اولین طرح توسعه تهران که به نقشه خیابان مشهور است در دوره پهلوی اول و اولین طرح جامع تهران در دوره پهلوی دوم که به طرح ویکتور گروئن مشهور است، از انقلاب اسلامی تا‌کنون، سرشت همه طرح‌های توسعه تهران بر‌ پایه همان ایده‌های مدرنیستی بنا نهاده شده است. تغییرات مد‌نظر مدیریت‌های مختلف فقط صورت‌مسئله را عوض کرده ولی جوهر آن ثابت باقی مانده است. پارک‌های شهری تهران همچون پارک شهر، لاله، نیاوران، ملت و شفق که اتفاقا نماینده دوره مشخصی از توسعه تهران بوده و از قضا دارای سبک طراحی نیز هستند، مهم‌ترین نمونه‌های طرح جامع اولیه تهران هستند که در مکان‌یابی و حتی طراحی‌ مورد تقلید پروژه‌های منظر طبیعی طی چهار دهه گذشته قرار گرفته است. احداث بلوک‌های سبز شهری یا همان «پارک‌ها» فرایند مشخصی را بعد از دوره رنسانس در غرب طی کرده که منتج از جهان‌بینی آنها بوده است و قدمت آن به حدود چهار سده می‌رسد. این جهان‌بینی ‌مانند سایر عناصر وارداتی ایران در دوره قاجار، برای مدرنیزاسیون شهری در برنامه‌های شهری وارد شد و کهن‌الگوی باغ ایرانی را که قبل از اسلام تا اواسط قاجار مبنای شکل‌گیری شهر ایرانی بود، متزلزل کرد و آغازی برای تغییر شکل شهر بر ‌اساس پارک‌های مدرن شد. پس از انقلاب بدون توجه به تغییر رویکردهای اصیل شهر ایرانی-‌اسلامی و همچنین تغییر دیدگاه‌های مدیریت شهر بر‌ مبنای اصول انقلاب، همان رویه قبلی تهیه طرح‌های جامع ادامه یافت و کم‌کم شهرهای ایران نه‌تنها از اهداف انقلابی مطرح‌شده فاصله گرفتند، بلکه همه شبیه هم و از هویت تاریخی و فرهنگی اصیل خود خالی شدند، تا آنجا که طی جلسات مختلف، رهبری تأکیدات و تذکرات مشخصی را در باب حفظ هویت شهری و اسلامی داشتند که فقط به دستورالعمل‌های شکلی ختم شد و نتیجه مدنظر را در بر نداشت. تمرکز بر کانسپت شکل‌گیری شهر ایرانی-اسلامی بر پایه منظر طبیعی شهر‌ می‌تواند یکی از راهکارهای اصلی برای برون‌رفت از این چالش باشد تا با مد‌‌نظر قراردادن اصول هویتی، زیبایی‌شناسی و عملکردی منظر طبیعی در پدید‌آوردن شهرهای تاریخی ایران بتوان اصول مشخصی برای طرح‌های توسعه شهری پیشنهاد داد. اهمیت منظر طبیعی در شهرها، نه‌تنها به جنبه‌های ادراکی و معنایی آن بازمی‌گردد، بلکه در نظریه‌های طراز اول دنیا، تأکید بر منظر طبیعی، راهبردی اصلی برای دستیابی به پارادیم‌های روز در حوزه پایداری، تاب‌آوری و اکولوژی است.