|

نگاهی به آثار مهدی راحمی در مجموعه «قطعات جاندار»

هیاهوی رنگی قطعات بی‌جان

هیاهوی رنگی آدم‌های امروز به مانند قطعه‌هایی در کنار گربه‌ها و میان میز کافه‌ها با موبایلی در دست و هزاران تصویر آشنا در روزمرگی بر هم چسبیده‌اند. دور هم و در موقعیت‌های اجباری همچون قطعه‌ای برای پیشبرد اهداف زندگی مدرن می‌نشینند و راه می‌روند و گویی در هست خود نیستند.

هیاهوی رنگی قطعات بی‌جان

شهرزاد رؤیائی

 

هیاهوی رنگی آدم‌های امروز به مانند قطعه‌هایی در کنار گربه‌ها و میان میز کافه‌ها با موبایلی در دست و هزاران تصویر آشنا در روزمرگی بر هم چسبیده‌اند. دور هم و در موقعیت‌های اجباری همچون قطعه‌ای برای پیشبرد اهداف زندگی مدرن می‌نشینند و راه می‌روند و گویی در هست خود نیستند. اکنون چگونه از ابهام و درهم‌ماندگی و تشویش، تظاهر به شادکامی و به‌روز‌بودن کنیم؟ این پرسش در طیف رنگی متنوع و هم‌نشینی انسان و حیوانات مجموعه آثار جدید از مهدی راحمی مطرح است. پیکره‌هایی در‌هم و مبهم، در آثار مهدی راحمی بنا به مهارت و علاقه این هنرمند به طراحی فیگور همیشه مشهود است، اما در مجموعه «قطعات جاندار» از راحمی در گالری باشگاه رنگ و لعاب و عناصری به پیکره‌ها افزوده شده است. آدم‌ها در آثار راحمی از حال مخدوش انسان امروز خبر می‌دهند و مانند قطعاتی با بی‌نظمی در کلاژ زندگی قرار گرفته‌اند اما این بار ظاهری رنگین و المان‌هایی تازه دارند و تظاهر بر آنچه در واقعیت امروزشان نیست، می‌کنند. عنوان این نمایشگاه کنایه‌ای بر بی‌جانی ما در روز‌و‌شب‌های سریع و مکانیکی است. تجمع بی‌عمق بشر در کنار هم در عین جدایی و تنهایی را می‌توان در آثار این مجموعه با نحوه کنار هم قراردادن عناصر بدون هیچ مبنای قابل انتظاری، دریافت کرد. با وجود این نشانه‌ها همچنان نمی‌توان جهان‌بینی راحمی را در مجموعه اخیر به طور مطلق در نقد زندگی دید، بلکه او در هر دوره کاری خود دغدغه‌ای از روابط انسانی و درونیات فردی را مورد توجه قرار می‌دهد. همچنان که در بسیاری از آثار او از میان نابسامانی‌هایی با زیبایی دروغین، رویش گیاه یا درختی در زمینه می‌تواند امیدی تلقی شود. همچنین قرار‌دادن سواری بر اسب در کنار گوشی موبایل به عنوان آنچه‌ از تکنولوژی و جهان امروز می‌شناسیم، تقابلی میان میل و زیست گذشته انسان با آنچه مجبور به زندگی با آن است را پیش چشم‌مان می‌گذارد. مهدی راحمی مهارت طراحی از فیگورها را به شیوه اکسپرسیو و در‌هم‌تنیده آغاز کرد و مجموعه‌های پیشین او، از جمله «باتلاق»، «ضیافت در قعر» و...، در پالت رنگی محدودتر، با زمینه رنگ سیاه و بیانی آشکار از وضعیت انسان امروز شکل می‌گرفتند. حال در مجموعه اخیر، مخاطب در نگاه اولیه‌ دنیایی از عناصر زندگی کنونی را در میان رنگ‌های متنوع‌تری می‌بیند و با تأملی کوتاه همان دغدغه‌های انسانی مهدی راحمی با تأکید بیشتر بر روزمرگی مدرن برای او آشکار می‌شود. تجسم درونیات بشر در تلفیق با ویژگی‌های انسانی از دیرباز در قرن 17 توسط هنرمندانی از جمله شارل لبرون در هنر بروز کرده و بعدتر در آثار هنرمندان مشهوری از جمله پابلو پیکاسو دیده می‌شود، اما اکنون راحمی در بعضی از انسان‌های خلق‌شده چنین رویکردی را تکرار کرده و به نحوی کنایی، رنگ‌ها را به آنها افزوده است. حیوان، به‌ طور خاص سگ و گربه، در بعضی از آثار راحمی به عنوان هم‌خانه و هم‌مسیر انسان معاصر و در بعضی دیگر از آثار، جهانی از درون انسان را متجلی می‌کند. همچنین رازآلودگی در نقاشی‌های پیشین راحمی با محوشدگی چهره‌ها مورد توجه بوده اما در مجموعه اخیر عناصر زندگی مدرن در کنار وام‌گیری از حیوانات این گم‌گشتگی و رازآلودی را بیشتر کرده است. علاوه‌بر تأثیر عنصر حیوانی در مضمون، از منظر بصری نیز چنین رویکردی با توجه مخاطب همراه می‌شود و جذابیت ایجاد می‌کند. تاریخ و ریشه همان چیزی است که راحمی در زندگی کنونی بشر به نحوی تقلیل یافته و نمایشی می‌داند. آنچه از خط‌های راحمی به فیگور انسانی می‌رسد به واسطه تسلط و مهارتش در طراحی، به‌خوبی راهی به معنا پیدا می‌کند و در‌عین‌حال، هنر طراحی او را مورد تأکید قرار می‌دهد و در این مجموعه، توانایی‌اش در طراحی فیگور حیوانات را نیز به مخاطب بیان می‌کند.