ترویج فرهنگ معلولیت در ایران ضروری است
به بهانه روز گرامیداشت معلولان
رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه در تمامی زمینههای مادی و معنوی از آرمانهای ملی ایرانیان بود که در بند 9 اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران متجلی شد. نزدیک به چهار دهه لازم بود تا قانون حمایت از حقوق معلولان در اسفند 1396 تصویب و در اول اردیبهشتماه 1397 اجرای آن ابلاغ شود، صرفنظر از این تأخیر طولانی، همین قانون توانست بارقه امیدی را در بهبود فرهنگ اجتماعی و ارتقای حقوقی جایگاه معلولان ایجاد کند.
محمدرضا حیدرزاده نائینی-پژوهشگر اجتماعی و فعال در حوزه معلولان: رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه در تمامی زمینههای مادی و معنوی از آرمانهای ملی ایرانیان بود که در بند 9 اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران متجلی شد. نزدیک به چهار دهه لازم بود تا قانون حمایت از حقوق معلولان در اسفند 1396 تصویب و در اول اردیبهشتماه 1397 اجرای آن ابلاغ شود، صرفنظر از این تأخیر طولانی، همین قانون توانست بارقه امیدی را در بهبود فرهنگ اجتماعی و ارتقای حقوقی جایگاه معلولان ایجاد کند. این چارچوب قانونی به شکل بنیادی، گامی در راستای درپیشگرفتن رویکردی نو در دفاع از حقوق، دیدهشدن و توانمندسازی افراد دارای معلولیت است. فعالیتهای اجتماعی مشخصی برای ارائه پیامها برای افزایش آگاهی، تجلیل از فرهنگ و مشارکت افراد دارای معلولیت صورت میگیرد، اما تا زمانی که اکثریت جمعیت کشور، با این کارزارها یا فعالیتهای مسالمتآمیز اجتماعی معلولان همراهی نکنند، بهسختی میتوان آثار اجرای کامل و باثبات قانون حمایت از معلولان را در سطح جامعه مشاهده کرد. چه کنیم که آرمان ملی قانون اساسی (رفع تبعیض ناروا) و قانون جامع حمایت از معلولان، زمینه اجرای مناسبی را در جامعه بیابد؟
1. آگاهی درباره حقوق معلولان را افزایش دهیم!
دفاع مؤثر از حمایتهای قانونی: در چارچوب قانون جامع حمایت از معلولان، باید چارچوبهای قانونی اجرائی برای حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت در ایران با تمرکز بر دسترسی بهتر به آموزش، مراقبتهای بهداشتی، اشتغال و خدمات عمومی تصویب شود.
لزوم افزایش آگاهی اجتماعی درباره چالشها و موانع فیزیکی، اجتماعی و اقتصادی: در دیماه 1396 مجلس شورای اسلامی مصوب کرد «پایان کار ساختمانها فقط با رعایت اصول دسترسپذیری برای افراد دارای معلولیت صادر میشود»؛ این مصوبه عالی بود ولی این مصوبه نیاز به فرهنگسازی هم دارد. در شش یا هفت سال اخیر، ساختمانهای زیادی ساخته شدند که با اجاره بالابر معلول به صورت موقت، موفق به اخذ پایان کار شدند ولی بعد از آن، اقدام به جمعآوری بالابرها کردند، حتی شغلی هم ایجاد شد که به صورت تخصصی به اجاره بالابر معلول برای دورزدن این مصوبه قانونی میپردازد. ما تبلیغ اجاره بالابر معلول را پشت تعدادی از وانتبارها میبینیم. بنابراین رفع مشکلات زندگی روزمره افراد دارای معلولیت، نیاز به فرهنگ اجتماعی متناسب هم دارد. به عبارت دیگر تا زمانی که خودآگاهی اجتماعی ایجاد نشود و در مثال ما، صاحبخانههای جدید، نیازهای ترددی معلولان را نیازهای خود ندانند، نمیتوان توقع زیادی از بخشنامهها و آییننامهها داشت.
به استانداردهای بینالمللی هم باید توجه داشته باشیم: ایران ازجمله امضاکنندگان کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت سازمان ملل متحد (CRPD) است که به دنبال تضمین فراگیری و برابری اجتماعی جامعه معلولان است.
2. پاسداشت فرهنگ معلولیت
دستاوردهای معلولان و اثر مشارکت اجتماعی آنها را برجسته کنیم: داستان افراد دارای معلولیت را که سهم درخورتوجهی در زمینههای مختلف مانند هنر، ورزش، آموزش و تجارت داشتهاند، به اشتراک بگذاریم. تأکید میکنیم که معلولیت مانعی برای موفقیت یا تحقق یک آرزو نیست.
از شرمندگی نابجا به خاطر معلولیت بپرهیزیم: اگر در کشور دیگری ما تعداد معلولان بیشتری در سطح جامعه میبینیم، به معنی این نیست که درصد جمعیت آنها در مقایسه با کل جمعیت از کشوری مثل ایران بیشتر است، بلکه فرهنگ آن جامعه به گونهای است که تحرک معلولان را مانع نمیشود که محصول کارزارهای مختلف فرهنگی در این کشورها در تاریخ آن کشور است. معمولا تغییر فرهنگی سخت و دردناک است، ولی ما باید تغییر فرهنگی مثبت را تشویق کنیم. در این فرهنگ، معلولیت بهعنوان بخشی از تنوع انسانی و فرصتی برای خلاقیت و نوآوری تلقی میشود، نه بهعنوان چیزی که فرد دارای معلولیت باید از آن احساس شرمندگی کند یا به واسطه یک دیدگاه غلط در خانواده، او در پستوی خانه پنهان شود.
هنر، موسیقی و رسانه برای ترویج فرهنگ معلولیت باید به کار گرفته شود: از ترویج هنر، ادبیات، موسیقی و دیگر عبارات فرهنگی ایجادشده از طریق افراد دارای معلولیت برای کمک به عادیسازی حضور آنها در رسانههای جریان اصلی و فرهنگ باید حمایت کنیم.
3. ترویج فرهنگ مشارکت اجتماعی و توانمندسازی معلولان
انگها و باورهای غلط را به چالش بکشیم: «معلولیت» اغلب به اشتباه با «وابستگی» مترادف گرفته میشود. این در حالی است که بسیاری از افراد دارای معلولیت، مستقل زندگی میکنند، کار میکنند و زندگی رضایتبخشی دارند.
حمایت از زندگی مستقل: قانونگذاری نوین در کنار حمایت آگاهانه اجتماعی، از سیاستهایی حمایت میکنند که از زندگی مستقل یک فرد دارای معلولیت حمایت میکند، مانند مسیرها و خانههای مناسب برای وضعیت معلولان، حمایت مالی دولت از خانهدارشدن معلولان، حمایت مالی از افراد دارای معلولیت، و تشویق فرصتهای شغلی معلولان با حمایت مالیاتی از کارفرمایانی که این فرصت را بیشتر ایجاد میکنند.
تشویق تغییرات فرهنگی: این ایده را ترویج کنیم که جامعه بهعنوان یک کل باید تنوع و پویایی را جشن بگیرد. آموزش و پرورش در کتابهای درسی باید معلولیت را بخشی از زندگی انسان معرفی کند، نه چیزی که مردم دارای معلولیت را منزوی کند یا به حاشیه براند. در این مسیر طرفداران و علاقهمندان به بهبود وضعیت معلولان، باید در راستای نوسازی برنامههای آموزشی، فرهنگسازی در فضای مجازی و رسانهها و حتی طراحی مناسبتهای عمومی، فشارهای خود را وارد کنند.
4. تعامل و پشتیبانی جامعه
آگاهیبخشی عمومی: در این مسیر مناسبتها، رویدادها، کارگاهها یا کمپینهای رسانههای اجتماعی با تمرکز بر دستاوردهای افراد دارای معلولیت، برجستهکردن سهم آنها در جامعه و اهمیت حضور آنها در مشاغل مختلف را میتوانیم سازماندهی کنیم یا در آنها شرکت داشته باشیم.
نقش سمنها و گروههای تخصصی بینالمللی: تقویت صدای افراد دارای معلولیت در ایران، نیاز به منابع، دانش و شناخت راهکارهای مناسب دارد. تجربیات مثبت برخی از سمنهای داخلی و برخی از گروههایی که برای معلولیتهای مختلف در سطح بینالمللی به دور از هیاهو و فضاسازی سیاسی فعالیت میکنند، مفید است و میتوان زمینههای همکاری را ایجاد کرد.
استفاده از ظرفیت درونی جامعه معلولان: زمانی میگفتند آدم زنده نیاز به وکیل و وصی ندارد، اما واقعیتهای جامعه به ما میآموزد که هم خود فرد باید آگاهی داشته باشد و هم از بهترین مشورتها استفاده کند. این موضوع بهویژه درباره معلولان بیشتر صادق است. به هر حال افراد دارای معلولیت برای تبدیلشدن به مدافعان خود، باید روحیه پیگیری و توانمندی داشته باشند. حمایت از برنامههای پشتیبانی از معلولان، آموزش رهبری فرهنگی و مسالمتجویانه و درعینحال مؤثر از طریق جامعه معلولان، و ایجاد زمینههایی برای به اشتراک گذاشتن داستانها و دیدگاههای خود ازجمله ظرفیتهای این جامعه است.
5. ترویج تغییر سیاست
از فرصتهای برابر برای معلولان دفاع کنیم: از سیاستهایی حمایت کنیم که فرصتهای برابر در اشتغال، آموزش، مراقبتهای بهداشتی و خدمات اجتماعی را تضمین کند، برخی از این فرصتها درحالحاضر در ایران وجود ندارد. فرصتسازی برای معلولان قوانین مرتبط با دسترسی فیزیکی، اقدامات ضد تبعیض و برنامههای حمایتی خاص برای افراد دارای معلولیت را شامل میشود.
افزایش بودجه دولت برای خدمات معلولان: دولت پزشکیان، دولتی نواندیش ولی با دخلوخرج ناهمتراز است اما این بهانهای برای تعدیل بودجه معلولان در لوایح بودجهای نیست. هزینههای دولت برای خدمات معلولان و زیرساختهایی که افراد دارای معلولیت را در خود جای میدهد، از یک جامعه مناسب برای معلولان فاصله زیادی دارد و همچنان این فشار باید برای افزایش سهم بودجهای وجود داشته باشد. در نظر گرفتهشدن بودجه مناسب با نرخ تورمی کشور به منظور تأمین حملونقل در دسترس، برنامههای آموزشی ویژه و خدمات توانبخشی در زمره اولویتهای بودجه عمومی باید باشد.
6. ساخت آیندهای دوستدار معلولیت
ترویج آموزش فراگیر: از شیوههای آموزش فراگیر حمایت کنیم. این شیوه که نقطه مقابل آموزش مجزای کودکان دارای معلولیت (چیزی که در گذشته با عنوان استثنائی شناخته میشد) قرار میگیرد و به دانشآموزان دارای معلولیت اجازه میدهد تا در کنار همسالان خود در مدارس عمومی با امکانات مناسب تحصیل کنند و در نتیجه پذیرش از سنین پایین را تقویت کنند. تجربه نشان میدهد که نهتنها رشد کودکان دارای معلولیت به مراتب سریعتر میشود، بلکه کودکان دیگر نیز آگاهی اجتماعی بالاتری در ارتباط با نحوه تعامل با معلولان کسب میکنند.
تشویق برابری شغلی: از طرحهای اشتغال حمایت کنیم که به افراد دارای معلولیت کمک میکند تا کار معنادار و دستمزدی کسب کنند. پتانسیل اقتصادی افراد دارای معلولیت را برجسته کنیم و مجلس و دولت را تشویق کنیم سیاستهایی را به کار گیرند که کسبوکارها را برای استخدام آنها تشویق کند.
7. همراهی مردم و دولت
همدلی عمومی: همه اقشار مردم را تشویق کنیم تا درباره افراد دارای معلولیت همدلانهتر و فراگیرتر رفتار کنند. برگزاری مناسبتهای عمومی که داستانهای مثبت را به نمایش میگذارند و همدلی ایجاد میکنند، میتواند نگرشهای عمومی را تغییر دهد.
لابی برای اقدام دولت: روز جهانی معلولان بهعنوان زمینهای برای لابیکردن مردم علاقهمند به وضعیت معلولان با دولت است. هدف ما این است که سیاستهای قویتر در راستای ادغام افراد دارای معلولیت در تمام صحنههای اجتماع از سوی دولت اتخاذ و اجرا شود.
ما در ایران، درباره نوسازی قانون و فرهنگ معلولیت پیشرفتهایی داشتهایم اما هنوز راهی طولانی به یک جامعه دوستدار و همراه با معلول پیشرو داریم. به دلیل نگرشهای اجتماعی و پویاییهای سیاسی، فعالیتهای مرتبط با معلولیت، برخی اوقات به یک موضوع حساس و چالشبرانگیز تبدیل میشود. افزایش آگاهی از طریق بیانهای فرهنگی، رسانههای اجتماعی و جنبشهای مردمی در تغییر ادراکات بسیار مهم است. روز جهانی معلولان، روز پایکوبی و شادمانی به خاطر معلولیت نیست، بلکه یک تریبون قدرتمند برای به چالش کشیدن تصورات غلط اجتماعی، برجستهکردن حیثیت و قابلیتهای افراد دارای معلولیت و مطرحکردن لزوم تغییرات سیستمی و تحول فرهنگی به سمت شمول و برابری بیشتر آنها در جامعه است. ما با این هدف، روز جهانی معلولان را پاس میداریم.