خرده‌دیکتاتوری و فریب اجتماعی
محمد میرخانی: 1-غذا سفارش دادم، پیک زنگ زد و گفت «داداش بیا پایین غذا رو بگیر»، گفتم مگر بالا تشریف نمی‌یارید؟!
گفت نه پام درد می‌کنه. رفتم پایین، غذا را که داد گفت امتیاز پنج ستاره بده و بنویس با تشکر از اخلاق خوب (اسم خودش را گفت). چیزی نگفتم و برگشتم که بالا بروم، گفت یادت نره بنویسی...
2- غذا سفارش دادم، موبایلم زنگ خورد، گفتم بفرمایید؟
گفت زود بیا پایین غذا رو تحویل بگیر.
گفتم بالا تشریف نمی‌یارید؟
گفت نه دیگه مگه اون دفعه نگفتم پام درد می‌کنه؟!
رفتم پایین غذا را که گرفتم، گفت اون دفعه چرا اونی که گفتم ننوشتی؟ الان تو موبایلت پنج ستاره بزن و بنویس با تشکر از اخلاق خوب آقای فلانی پیک محترم!
رفتاری نامناسب و ادبیاتی طلبکارانه داشت و احساس ناامنی به مشتری می‌داد. ترجیح دادم دوباره چیزی نگویم.
گفت حتما بنویسی‌ها من چک می‌کنم!
با عصبانیت بالا رفتم. خواستم تماسی با پشتیبانی این شرکت ...فود بگیرم که دیدم دفعات قبلی که خیلی مشکلات را گفتم فایده نداشت؛ بی‌خیال شدم.
صفحه نظرات در مورد آن مجموعه را باز کردم. دیدم اکثرا نوشته‌اند عالی، خوب، با تشکر از اخلاق خوب پیک محترم.
3- خواستم فیلمی ایرانی در یکی از این شبکه‌های ویدئوی خانگی ببینم؛ به نظرات زیر یکی از این فیلم‌ها دقت کردم: عالی، خوب، با تشکر از بازیگر خوب سینمای کشور آقای... یا با تشکر از کارگردان خوب ژانر فلان آقای فلانی. گفتم چقدر من در این چند سال عقب افتاده‌ام که اسم این کارگردان ناآشنا این همه بین مردم می‌چرخد. اصلا در نظرات یک نظر بد هم درباره فیلم نبود.
فیلم را دیدم، از 10 دقیقه اولش احساس کردم افتضاح است، ولی گفتم مگر می‌شود با آن همه نظر خوب فیلم بدی باشد و لابد بعدش خبری می‌شود.
تا آخر فیلم را با دقت دیدم. فیلم افتضاح بود. قبول دارم سلیقه در نمره خوب‌دادن مؤثر است ولی از آن فیلم‌های آشغالی بود که بعید است با هر سلیقه‌ای هم بتوان قبولش کرد! یاد یکی از نظرات افتادم که نوشته بود فیلم‌نامه عالی، کارگردانی عالی، بازیگران همه عالی!
رفتم دوباره نظرات را دیدم؛ احساس کردم طبیعی نیست و انگار فله‌ای خوب و عالی نوشته‌اند! مؤدبانه و بدون خطر اسپویل‌شدن، نظرم را نوشتم که من طبق دیدن نظرات فکر کردم فیلم خیلی جذابی باشد ولی به نظرم خوب نبود.
نوشت نظر شما ثبت شد، اما هر‌چه گشتم نظر‌ثبت‌شده‌ام را ندیدم!
برایم جالب شده است.
سوار ماشین می‌شوی راننده می‌گوید نظر خوب بده. پیک می‌گیری می‌گوید نظر خوب بنویس. غذا سفارش می‌دهی زنگ می‌زنند امتیاز بالا بزن. خرید می‌کنید می‌گویند امتیاز بالا بدهید. فیلم و نمایش می‌بینی باید نظر خوب بدهی. همه‌‌جا نظرسنجی برای این است که با حقیقت نظر مراجعه‌کنندگان یا خریداران خدمت مواجهه به وجود بیاید و بر طبق این نظرات تصمیم بر اصلاح یا ادامه روند صورت بگیرد، اما اینجا نظرسنجی راه می‌افتد تا مردم گول زده شوند.
مسئولیت در نظر‌دادن برای تداوم سلامت اجتماع لازم و مهم است؛ تنها یک نظر نادرست و دروغ می‌تواند یک مجموعه استوار بر دروغ را معروف‌تر و این معروفیت می‌تواند آن را ثروتمند‌تر و آن ثروت می‌تواند رقبای سالم را دور کند.