|

انسولین قلمی، از برچسب «لوکس» تا یک مطالبه‌ انسانی؛ این دارو حق یک بیمار ایرانی است یا هزینه اضافی؟

ملت را به بهانه منافع ملی از دارو و درمان مؤثر محروم می‌کنیم

انسولین‌های قلمی با 10 سال تأخیر وارد ایران شد و و با ورود به فهرست دارویی کشور در دسترس بیماران مبتلا به دیابت قرار گرفت. تصمیمی که در میانه جدال بر سر لاکچری‌بودن آن نسبت به ویال و سرنگ‌های قدیمی، تسهیل در درمان و کیفیت زندگی این بیماران به‌ویژه در رده سنی کودکان و سالمندان، نشان از نگاهی انسان‌محور و آینده‌نگر به این مسئله داشت.

ملت را به بهانه منافع ملی  از دارو و درمان مؤثر محروم می‌کنیم

فرشته قهرمانی: انسولین‌های قلمی با 10 سال تأخیر وارد ایران شد و و با ورود به فهرست دارویی کشور در دسترس بیماران مبتلا به دیابت قرار گرفت. تصمیمی که در میانه جدال بر سر لاکچری‌بودن آن نسبت به ویال و سرنگ‌های قدیمی، تسهیل در درمان و کیفیت زندگی این بیماران به‌ویژه در رده سنی کودکان و سالمندان، نشان از نگاهی انسان‌محور و آینده‌نگر به این مسئله داشت.

 

در‌حالی صاحبان برخی تفکرات خاص در حوزه دارو، انسولین قلمی را یک کالای لوکس و غیرضروری می‌دانند و سال‌هاست بر طبل مخالفت با ورود آن به نظام دارویی کشور می‌کوبند که بیماران، متخصصان غدد و حامیان حقوق بیماران بر این باورند که انسولین قلمی نه یک تجمل، بلکه ابزاری حیاتی برای تضمین کیفیت زندگی، سهولت در مصرف و کنترل بهتر دیابت است.

 

اما این تقابل دیدگاه‌ها پرسشی کلیدی را مطرح می‌کند که «تئوریسین‌های نشان‌دار انسولین‌های قلمی لاکچری» باید به آن پاسخ گویند که آیا سلامت و کرامت بیماران را باید قربانی ملاحظات مالی و حمایت‌های مبهم از تولید داخلی کرد یا زمان آن رسیده است که اولویت‌ها بازتعریف شود؟

 

مسئله ورود انسولین قلمی به بازار دارویی کشور

 

و دسترسی بیماران به این ابزار مدرن تزریق انسولین در ماه‌های اخیر به موضوعی داغ تبدیل شده است. از یک سو، منتقدانی که این محصول را «کالایی لوکس» خوانده‌اند، با استدلال هزینه‌های گزاف، اثرات منفی بر اقتصاد نظام سلامت و وابستگی به شرکت‌های خارجی، ورود آن را به سبد درمانی کشور ناکارآمد و غیرضروری می‌دانند. از سوی دیگر، پزشکان متخصص، انجمن‌های دیابت و حتی خود بیماران بر این نکته پافشاری می‌کنند که انسولین قلمی راهکاری منطقی، مؤثر و انسانی برای کنترل بهتر بیماری و کاهش بار روانی آن است. پس چرا برخی همچنان با ادعای حمایت از منافع ملی سعی دارند دست بیماران را از روزآمدترین و مؤثرترین داروها کوتاه کنند؟

 

از کجا آغاز شد؟

 

هسته مناقشه بر سر انسولین قلمی را می‌توان در اظهار نظر جنجالی یک مقام مسئول در حوزه دارو و تجهیزات پزشکی جست‌وجو کرد. فرامرز اختراعی، رئیس انجمن تولیدکنندگان مواد مؤثره دارویی، در یک میزگرد رسانه‌ای با لحنی صریح اعلام کرد: «انسولین قلمی یک کالای لوکس است و اصلا نباید وارد کشور می‌شد. چنین محصولاتی هزینه‌های نظام سلامت را افزایش می‌دهند و بیماران را به پرداخت مبالغ بیشتر ناگزیر می‌کنند». این سخنان که به‌سرعت در فضای مجازی و رسانه‌ها بازتاب یافت، با موجی از انتقادات روبه‌رو شد. بسیاری از بیماران و کسانی که خود یا عزیزانشان با دیابت دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند، به این دیدگاه به‌شدت انتقاد کردند.

 

متخصصان غدد: انسولین قلمی ضروری است نه تشریفاتی

 

در واکنش به این موضع، دکتر علیرضا استقامتی، استاد برجسته غدد در دانشگاه علوم پزشکی تهران و رئیس انجمن اطلاع‌رسانی دیابت، در گفت‌وگویی تأکید کرد که انسولین قلمی به‌هیچ‌وجه یک کالای لوکس نیست. او گفت: «بسیاری از بیماران دیابتی نیازمند تزریق روزانه چندین نوبت انسولین هستند. آیا انتظار داریم یک کودک سه‌ساله، یک نوجوان یا حتی یک سالمند با مشکلات حرکتی و بینایی، هر‌بار با سرنگ و ویال انسولین سروکار داشته باشد؟».

 

استقامتی افزود: «انسولین قلمی یک ضرورت است. این ابزار برای بیمار آرامش خاطر بیشتری به همراه دارد و در‌عین‌حال دقت و سهولت کاربرد را افزایش می‌دهد».

 

چرا انسولین قلمی مهم است؟

 

برای درک اهمیت انسولین قلمی باید نگاهی عمیق‌تر به زندگی روزمره بیماران دیابتی انداخت. فرض کنید فردی مبتلا به دیابت نوع یک یا حتی دو است که روزانه حداقل سه تا چهار بار نیازمند تزریق انسولین است. هر‌بار تزریق با استفاده از سرنگ سنتی، نیازمند مراحلی است: خروج انسولین از ویال، تنظیم دوز با دقت بسیار بالا، اطمینان از استریل‌بودن ابزار و سپس تزریق دردناک. علاوه‌بر‌این، حمل ویال‌ها، سرنگ‌ها و سوزن‌ها در محیط کار یا سفر، دردسرهای مضاعف ایجاد می‌کند. در مقابل، انسولین قلمی مانند یک خودکار ساده عمل می‌کند: فرد کافی است عدد دوز مورد نیاز را تنظیم کند و با یک فشار ساده، انسولین را تزریق کند. این سادگی، از نظر روانی و عملی یک گام بزرگ است. در جامعه‌ای که سبک زندگی افراد روز‌به‌روز پیچیده‌تر و زمان باارزش‌تر می‌شود، چنین تسهیلاتی را نمی‌توان تجملی دانست.

 

چالش دیابت فقط به ابعاد جسمی محدود نیست. بیماران دیابتی در طول زندگی خود با ترس، اضطراب و گاه افسردگی مواجه می‌شوند. کنترل دیابت، رعایت رژیم غذایی سخت‌گیرانه، اندازه‌گیری مداوم قند خون و تزریق مکرر انسولین فشار روانی چشمگیری دارد. حال اگر ابزار تزریق نیز سخت باشد، این فشار چندین برابر افزایش می‌یابد. انسولین قلمی با کاستن از مراحل پیچیده و دردسرهای تزریق، به بیماران کمک می‌کند‌ بخشی از این بار روانی را زمین بگذارند.

 

مخالفان: چرا باید‌ سراغ انسولین‌های قلمی برویم؟

 

کسانی که با ورود انسولین قلمی مخالف‌اند، معمولا استدلال‌هایی از جنس حمایت از تولید داخلی و اقتصاد درمان مطرح می‌کنند. آنها می‌گویند: «چرا وقتی می‌توانیم انسولین ویالی را با هزینه کمتر تولید یا وارد کنیم، باید‌ سراغ انسولین‌های قلمی گران‌تر برویم؟». این افراد همچنین نگرانی‌هایی درباره وابستگی به شرکت‌های خارجی و تبلیغات گسترده برای جاانداختن این محصولات دارند. از منظر این گروه، انسولین قلمی به نوعی بازیچه شرکت‌های دارویی جهانی است که تلاش می‌کنند بازارهای جدید را با محصولات «مد روز» اشباع کنند. اما منتقدان این نگاه بر این باورند که حمایت از تولید داخلی نباید با نادیده‌گرفتن کیفیت زندگی بیماران همراه باشد. به عقیده آنان، اولویت اصلی نظام سلامت باید تأمین نیازهای بیماران باشد، نه صرفا کاهش هزینه‌ها به هر طریق ممکن.

 

رویکردهای مالی و قربانی‌شدن سلامت بیماران

 

منتقدان سیاست‌های محدودکننده یادآوری می‌کنند که وقتی کشور با چالش‌های مالی مواجه می‌شود، نخستین قربانی معمولا نظام بهداشت و درمان است. بسیاری از امکانات و داروهای جدید به بهانه هزینه‌های بالا از دسترس بیماران خارج می‌شوند؛ این در‌حالی است که سلامت افراد، یک سرمایه ملی محسوب می‌شود و هرگونه کوتاهی در این حوزه می‌تواند در درازمدت هزینه‌های سنگین‌تری به جامعه تحمیل کند. کاهش کیفیت زندگی، ناتوانی در انجام کارهای روزمره، افزایش نیاز به مراقبت‌های پزشکی جانبی و حتی مشکلات روانی، در نهایت می‌تواند بار اقتصادی کلانی بر دوش جامعه بگذارد.

 

پیشرفت یا پسرفت در درمان دیابت

 

به گفته استقامتی، ایران در سطح دارویی و درمان دیابت عقب نیست. بیشتر داروهای جدید، چه خوراکی و چه تزریقی، در دسترس بیماران ایرانی قرار دارند. انسولین قلمی نیز از این قاعده مستثنا نیست. بعضی داروهای جدیدتر حتی در داخل کشور تولید می‌شوند. بنابراین، پرهیز از ورود انسولین قلمی یا محدودکردن آن را نمی‌توان به حساب نبود امکانات یا ضعف علمی گذاشت. این اقدام بیشتر به نگاه‌های اقتصادی و مدیریتی بازمی‌گردد تا کمبود امکانات پزشکی.

 

انسولین قلمی، برخلاف تمام ادعاهای مطرح‌شده، نه یک کالای لوکس، که یک نیاز حیاتی برای بخش قابل توجهی از بیماران دیابتی است. این ابزار، با تسهیل فرایند تزریق، کاهش خطاهای انسانی، ارتقای کیفیت زندگی و کاهش اضطراب‌های روزانه، گامی مؤثر در مدیریت بهتر دیابت محسوب می‌شود. بی‌تردید، ورود هر فناوری و محصول جدیدی به نظام سلامت هزینه‌بر است. اما پرسش کلیدی این است: هزینه را باید چگونه ارزیابی کرد؟ آیا صرف توجه به ارقام مالی، بدون در نظر گرفتن بهره‌وری، کیفیت زندگی، پیشگیری از عوارض ناگوار و هزینه‌های ثانویه معقول است؟

 

وقتی بیمارانی که هر روز با ترس و نگرانی سراغ سرنگ و ویال می‌روند، می‌توانند با یک قلم ساده انسولین مورد نیاز خود را تزریق کنند، چرا باید این امکان را از آنها دریغ کرد؟ در جهانی که پیشرفت‌های پزشکی روزبه‌روز در‌حال تسهیل زندگی بیماران است، واکنش به نوآوری‌ها با برچسب «لوکس‌بودن» می‌تواند جامعه را به عقب برگرداند. ضروری است که تصمیم‌گیران نظام سلامت، متخصصان، انجمن‌های حمایت از بیماران و بیمه‌گران گرد هم آیند و استراتژی‌های واقع‌بینانه و انسان‌محور را در پیش گیرند.