|

مراقب خانواده‌هایمان باشیم

در حوزه کارکرد کیفی روابط خانواده بر اساس نظریه‌های سیستمی و ساختاری خانواده‌درمانی، حدها، حریم‌ها، مرزها و سلسله‌مراتب، چنانچه در خانواده وجود داشته باشد، هر فرد فعال و هدفمندی می‌تواند تکالیف و نقش‌های اصلی خود را در جهت رشد و شکوفایی و رسیدن به «سبک زندگی سالم» یا همان «خانواده بالنده و متعالی» انجام داده و تک‌تک اعضا احساس شادکامی و رضایتمندی از حضور در چنین ساختاری داشته باشند.

مراقب خانواده‌هایمان باشیم

داود اسماعیلی

 

در حوزه کارکرد کیفی روابط خانواده بر اساس نظریه‌های سیستمی و ساختاری خانواده‌درمانی، حدها، حریم‌ها، مرزها و سلسله‌مراتب، چنانچه در خانواده وجود داشته باشد، هر فرد فعال و هدفمندی می‌تواند تکالیف و نقش‌های اصلی خود را در جهت رشد و شکوفایی و رسیدن به «سبک زندگی سالم» یا همان «خانواده بالنده و متعالی» انجام داده و تک‌تک اعضا احساس شادکامی و رضایتمندی از حضور در چنین ساختاری داشته باشند.

بر اساس آموزش‌های «مهارت‌های زندگی» که در سال 1994 توسط سازمان بهداشت جهانی (WHO) به‌عنوان «قاعده آمره» برای پیشگیری از آسیب و رسیدن به رشد و پیشرفت و رضایتمندی تدوین و ابلاغ شده است، می‌بایست در دوره‌های پیش، حین و پس از ازدواج، زوجین تحت آموزش‌های منظم قرار گیرند. پیش‌بینی شده نتیجه مهارت‌های فوق‌الذکر، روابط همدلانه، صمیمانه و حامیانه‌تر تک‌تک اعضای خانواده و ایجاد حس مفیدبودن و خودابرازی و افزایش اعتمادبه‌نفس (خودتوانمندی) و عزت نفس (خودارزشمندی) باشد.

در دهه‌های اخیر اکثر کشورهای در حال توسعه با معضل افزایش طلاق در حوزه آسیب‌های اجتماعی مواجه بوده و اثرات مخربی را درخصوص رشد بزه‌های اجتماعی تجربه می‌کنند.

مشکلاتی از قبیل‌ افسردگی، آمار بالای خودکشی و سوء‌مصرف مواد مخدر از‌جمله این معضلات و آسیب‌های خانواده و جوامع هستند که تأکید بر پیشگیری در دوران اولیه خصوصا دو سال اول ازدواج می‌تواند بسیار مؤثر و مفید باشد و از به‌وجودآمدن فرزندان طلاق ممانعت به عمل آورده و شاهد نرخ بالای اختلالات شخصیت و مشکلات روان‌شناختی و بیماری‌های رفتاری نباشیم. با ایجاد انگیزه از سوی متولیان حوزه سلامت روان در زوجین و شرکت مستمر در کارگاه‌های مهارت‌افزایی، رسیدن به آرمان‌شهر و مدینه فاضله دور از ذهن نبوده و راه رسیدن به جامعه و خانواده‌های سالم و پویا تسهیل می‌شود.

حضور در مشاوره‌های پیش از ازدواج بر اساس تحقیقات روان‌شناسان اجتماعی توجه به نیازهای اولیه و اساسی و اهمیت به رشد و خودشکوفایی را افزایش داده و دو متغیر «سلامت شخصیت» و «تناسب شخصیت» زوجین مورد تشخیص، سنجش و ارزیابی توسط مشاوران خانواده قرار گرفته و چنانچه اختلالاتی مشاهده شود، با ارجاع به روان‌درمانگران از فجایع رفتارهای پرخاشگرانه و خودآسیب‌رسان و دیگرآسیب‌رسان در زندگی مشترک پیشگیری می‌شود. مهارت‌های زندگی که شامل خودآگاهی، ارتباط مؤثر، کنترل هیجانات، تصمیم‌گیری، حل مسئله و... هستند‌، نقاط کور و تاریک شخصیت را روشن کرده و بر یادگیری هوش هیجانی (EQ) تأکید داشته که مدیریت افکار، احساس و رفتار، «قدرت انطباق و سازگاری» و «درک متقابل» و «همدلی» را در افراد به وجود می‌آورد. حمایت، اهمیت و محبت ثمره خانواده بالنده و متعالی خواهد بود و صدالبته چنانچه این نیازها مغفول مانده و از آنها چشم‌پوشی شود، روابط سرد، خشم کلامی و در نهایت رفتاری جایگزین می‌شود و فرد به دنبال تأمین عشق و محبت در بیرون از حریم زندگی زوجی مشترک خواهد بود.

باید در نظر داشت پس از دو سال اول ازدواج بیشترین تعارضات در زندگی زوجین جوان به واسطه تفاوت‌های فردی و سبک زندگی در خانواده اصلی، خود را نشان داده و نیاز به «غنی‌سازی ازدواج» از طریق آموزش، توسط مشاوران خانواده هست. از سوی دیگر، برای حفظ «ثبات» خانواده، یادگیری و مطالعه مستمر کتاب‌های مهارت‌های فردی و بین‌فردی، خودمدیریتی، خودمراقبتی و دیگرمراقبتی، داشتن یک برنامه مدون و نقشه راه در تربیت فرزندان (مهارت فرزندپروری موفق) و ایجاد نسلی شاد، سالم و کارآمد از سوی جامعه‌شناسان و روان‌شناسان حوزه خانواده مطرح می‌شود.