پارتیبازی و تضاد قدرت
پارتیبازی به معنای اعطای امتیازات ویژه و بیعدالتی به افراد خاص به دلایل غیرمرتبط با شایستگی و تواناییهای واقعی آنهاست. این مسئله که یک پدیده رایج در بسیاری از نظامهای سیاسی و سازمانهاست، میتواند به شکلهای مختلفی مانند استخدامهای نامناسب، ترفیعات ناعادلانه و تخصیص منابع به نفع افراد خاص ظاهر شود. در نگاه اول، این نوع تصمیمگیریها ممکن است قدرت و برتری کوتاهمدتی را برای افراد یا جناحهای سیاسی به همراه داشته باشد، اما در بلندمدت پتانسیلهای مخرب فراوانی دارد که میتواند نتایج زیانباری بر ساختار و پایداری نظامهای سیاسی و سازمانی بههمراه داشته باشد.


دکتر حسن خلیل خلیلی-حقوقدان و وکیل دادگستری: پارتیبازی به معنای اعطای امتیازات ویژه و بیعدالتی به افراد خاص به دلایل غیرمرتبط با شایستگی و تواناییهای واقعی آنهاست. این مسئله که یک پدیده رایج در بسیاری از نظامهای سیاسی و سازمانهاست، میتواند به شکلهای مختلفی مانند استخدامهای نامناسب، ترفیعات ناعادلانه و تخصیص منابع به نفع افراد خاص ظاهر شود. در نگاه اول، این نوع تصمیمگیریها ممکن است قدرت و برتری کوتاهمدتی را برای افراد یا جناحهای سیاسی به همراه داشته باشد، اما در بلندمدت پتانسیلهای مخرب فراوانی دارد که میتواند نتایج زیانباری بر ساختار و پایداری نظامهای سیاسی و سازمانی بههمراه داشته باشد.
اثرات بلندمدت منفی
اما در بلندمدت، پارتیبازی دارای اثرات منفی جدی است.
۱) کاهش کیفیت نیروی انسانی و جذب افراد ضعیفتر
زمانی که امتیازات براساس شایستگی و توانایی افراد اعطا نشود، با گذشت زمان، افراد با تواناییها و شایستگیهای بالا از مسیر پیشرفت خارج شده و فرصتهای بیشتری به افراد کمتجربه و کمتر شایسته داده میشود. در نتیجه، افراد با تواناییهای پایینتر جایگزین افراد توانمندتر میشوند. این امر میتواند به کاهش کیفیت نیروی انسانی و عملکرد پایینتر منجر شود و در نهایت، باعث کاهش بهرهوری و نوآوری در سازمانها و نظام سیاسی میشود.
۲) حذف افراد توانمند
افرادی که شایستگی و توان لازم برای ارتقا را دارند، ممکن است به دلیل دسترسینداشتن به فرصتهای مساوی احساس ناامیدی کنند و در نتیجه از سیستم خارج شوند یا به حاشیه رانده شوند.
۳) افزایش نارضایتی و مهاجرت نخبگان
افراد با شایستگی بالا که از فرصتهای برابر محروم میشوند، ممکن است برای یافتن محیطهای کاری عادلانهتر تصمیم به مهاجرت بگیرند. این مهاجرت نخبگان میتواند باعث کاهش توان رقابتی و کاهش نوآوری در جامعه شود.
۴) تضعیف اعتماد عمومی
هنگامی که مردم احساس کنند عدالت رعایت نمیشود و شایستگی معیار تصمیمگیری نیست، اعتماد عمومی به نظام و نهادها کاهش مییابد. این نبود اعتماد میتواند به بیثباتی اجتماعی و سیاسی منجر شود.
برای مقابله با پارتیبازی و کاهش اثرات مخرب آن، میتوان اقدامات زیر را اجرا کرد:
۱) ایجاد و نظارت بر سیستمهای شایستهسالاری
ایجاد مکانیسمهای ارزیابی دقیق و منصفانه که تکیه بر مهارت و تواناییهای واقعی افراد دارند.
۲) اجرای قوانین و مقررات شفاف و حسابرسی
وجود قوانین شفاف و نظارت دقیق میتواند به کاهش پارتیبازی کمک کند.ترویج شفافیت در فرایندهای تصمیمگیری و ارتقا و همچنین بررسی و حسابرسی منظم میتواند به کاهش تمرکز پارتیبازی کمک کند.
۳) ترویج فرهنگ شایستهسالاری
تشویق جامعه به ارزشگذاری شایستگیها و ایجاد یک فرهنگ سازمانی که تلاش و توانایی را بر روابط شخصی مقدم میداند.
تکیه بر مهارت و توانایی بهعنوان معیارهای اصلی انتخاب و ترفیع افراد میتواند جهت سیستم را به سمت عدالت و بهرهوری سوق دهد.
۴) آگاهسازی و آموزش جامعه
آگاهیبخشی به مردم درباره زیانهای پارتیبازی و ترویج فرهنگ اخلاقی در سازمانها و جامعه.
در نهایت، پارتیبازی هرچند ممکن است برای عدهای در مدت کوتاه مزایایی به همراه داشته باشد و ابزار مفیدی برای برخی گروهها به نظر برسد، در بلندمدت اثرات مخرب خود را نشان داده و باعث تضعیف کلی ساختارهای اقتصادی و سیاسی میشود.